میانگین متحرک ساده در مقابل میانگین متحرک نمایی: نگاه کلی
معاملهگران از میانگین متحرکها (MA) برای مشخص کردن محدودههای معاملاتی چهت تشخیص روند و تحلیل بازارها استفاده میکنند. میانگین متحرکها به معاملهگران کمک میکنند تا روند یک اوراق بهادار یا بازار را تشخیص دهند و همچنین در مورد تغییر روند نیز هشدار میدهند. دو نوع از رایجترین میانگین متحرکها ، ساده و نمایی هستند. ما در اینجا به تفاوت بین این دو میانگین متحرک میپردازیم و به معاملهگران کمک میکنیم تا تشخیص دهند کدام را استفاده کنند.
میانگین متحرکها ،میانگین قیمت هر ابزار مالی قابل معامله را در یک دوره زمانی خاص آشکار میسازند. با این حال، روشهای متفاوتی برای میانگینگیری وجود دارد و به همین دلیل انواع متفاوتی از میانگین متحرکها موجود است. دلیل اینکه به آنها ((متحرک)) گفته میشود این است که به موازات اینکه قیمت تغییر میکند اطلاعات جدیدی نیز به محاسبات میانگین اضافه میگردد پس میانگین دائما در حال تغییر است.
نکات کلیدی
- میانگین متحرکها (MA) پایه و اساس تحلیل نمودار و سری زمانی هستند.
- میانگین متحرک ساده و نوع پیچیدهتر آن میانگین متحرک نمایی در آشکارسازی روند با استفاده از صاف کردن تحرکات قیمتی کمک شایانی میکنند.
- الزاما یک نوع از میانگین متحرک بهتر از نوع دیگر آن نیست، بلکه بسته به اینکه معاملهگر چگونه از میانگین متحرک استفاده میکند، یک نوع آن برای یک شخص خاص ممکن است کاراتر باشد.
میانگین متحرک ساده
برای محاسبه میانگین متحرک ساده (SMA) 10 روزه ، آخرین قیمت معامله 10 روز آخر را با هم جمع میکنیم و سپس حاصل را تقسیم بر 10 میکنیم. برای محاسبه میانگین متحرک 20 روزه به همین شکل آخرین قیمت معامله شده 20 روز آخر دوره را با هم جمع میکنیم و تقسیم به 20 میکنیم.
سری قیمتی زیر را در نظر بگیرید:
10$,11$,11$,12$,14$,15$,17$,19$,20$,21$
محاسبه میانگین متحرک ساده به شکل زیر است:
10$+11$+11$+12$+14$+15$+17$+19$+20$+21$=150$
میانگین متحرک ساده دوره 10 روزه =15$= 150$÷10
داده قدیمی با ورود داده جدید حذف میگردد. یک میانگین 10 روزه با اضافه شدن روز جدید و حذف شدن دهمین روز (قدیمیترین روز) دوباره محاسبه میگردد، این فرآیند به طور دائمی ادامه دارد.
چارت ذیل یک میانگین متحرک 100 روزه بر روی نمودار شرکت میسیز (Macys) را نشان میدهد. این میانگین متحرک به برجسته کردن روند نزولی در سمت چپ نمودار و همچنین حرکت سهم در سمت راست نمودار کمک میکند. در هر دوره زمانی که مدنظر باشد این خط SMA میانگین قیمت 100 جلسه معاملاتی قبلی یا همان 100 شمع قبلی را نشان میدهد.
میانگین متحرک نمایی
میانگین متحرک نمایی (EMA) در یک سری زمانی بلند بر قیمتهای جدیدتر تمرکز بیشتری دارد.
محاسبه EMA
EMAقبلی)+ضریب×EMA)قبلی-)فعلی(قیمتEMA=((فعلی
مهمترین فاکتور، ضریب صاف کنندگی است که برابر است با N)+1(÷2 که در آن N برابر با تعداد روزها است.
ضریب EMA 10 روزه= (10+1)÷2=0.1818
برای مثال، یک EMA 10 روزه به آخرین قیمت وزنی برابر 18.18% می دهد و هر دادهای بعد از آن دارای ارزش کمتر و کمتری میشود. میانگین متحرک نمایی (EMA) با وزن دادن به تفاضل بین قیمت دوره فعلی و EMA قبلی و اضافه کردن نتیجه به مقدار EMA قبلی، کار میکند. هر چه دوره کوتاهتر باشد، وزن بیشتری به آخرین قیمت داده میشود.
تفاوتهای کلیدی
SMA و EMA به دو روش متفاوت محاسبه میگردند. محاسبات به دست آوردن EMA موجب میگردد که با سرعت بیشتری نسبت به تحرکات قیمتی واکنش نشان دهد و برعکس محاسبات SMA موجب میگردد نسبت به تحرکات قیمتی کندتر باشد. این اختلاف اصلی میان این دو میانگین متحرک است. الزاما یکی بهتر از دیگری نیست.
گاهی اوقات EMA بسیار سریع عمل میکند و موجب میگردد که معاملهگر در سکسکه بازار از معامله خارج شود، درحالیکه SMA که میانگین کندتری است شخص را داخل معامله نگه میدارد که منجر به سودهای بزرگتری بعد از اینکه سکسکه پایان یافت میشود. در زمانهای دیگر، خلاف این ممکن است پیش بیاید. میانگین متحرک نمایی یک مشکل را زودتر از میانگین ساده اعلام میکند و در نتیجه معاملهگر سریعا خود را از خطر بیرون میکشد و وقت و سرمایه شخص حفظ میگردد.
هر معاملهگر باید در مورد اینکه کدام میانگین متحرک برای استراتژی شخصی او بهتر است، تصمیمگیری کند. بسیاری از معاملهگران کوتاه مدت از میانگین متحرک نمایی یا همان EMA استفاده میکنند که هرچه زودتر از تغییر جهت قیمت مطلع گردند. معاملهگران بلندمدتتر ترجیح میدهند به میانگین متحرک ساده یا همان SMA تکیه کنند چون این سرمایهگذاران عجلهای برای اقدام ندارند و ترجیح میدهند به صورت غیرفعالتر پایبند به معامله خود باشند.
¢نکته مهم
بهطور کلی کاملا انتخاب بین رسم EMA یا SMA بر روی نمودار در یک دوره مشخص و یکسان و تصمیمگیری درباره اینکه کدامیک کمک بیشتری به شخص میکنند، کاملا به ترجیحات او بستگی دارد.¢
در ادامه در چارت داده شده یک میانگین متحرک ساده 100 روزه (آبی) و میانگین متحرک نمایی (صورتی) بر روی نمودار شرکت آلفابت با نماد (GOOG) اعمال گردیده . میانگین متحرک نمایی واکنش سریعتری نسبت به تغییرات قیمتی دارد و مشخصا ترجیح میدهد تقریبا چسبیده به قیمت حرکت کند. SMA کندتر است و با تاخیر نسبت به قیمت حرکت میکند که این باعث میگردد فاصلهای بین SMA و قیمت وجود داشته باشد.
بر اساس این قاعده کلی، وقتی که قیمت بالای یک میانگین متحرک ساده یا نمایی باشد نتیجه میگیریم که روند صعودی است و وقتی که قیمت زیر میانگین متحرک باشد روند نزولی است. برای استفاده از این قاعده میانگین متحرک باید افقی از روندها و تغییر روندهای گذشته داشته باشد. یک دوره محاسباتی را انتخاب کنید-مثل 100،50،20،10 یا 200 – این باعث برجسته شدن روند میگردد، اما وقتی قیمت از بین میانگین متحرک بگذرد نشاندهنده تغییر روند است. این کار چه از میانگین متحرک ساده استفاده کنید چه نمایی، کاربرد دارد. میانگین متحرکهای متعددی را امتحان کنید تا ببینید کدامیک به نسبت تغییرات ورودی اندیکاتور در پلتفرم نموداری شما بهتر عمل میکند. میانگین متحرکهای متفاوت در ابزارهای مالی متفاوت از جمله سهام بهتر عمل میکنند.
ملاحظات ویژه
به عنوان اندیکاتورهای با وقفه، میانگین متحرکها در نقش خطوط حمایت و مقاومت به خوبی کار میکنند. در یک روند صعودی، قیمت معمولا یک عقبنشینی(پولبک) به ناحیه میانگین متحرک میکند و سپس به راه خود ادامه میدهد و آن را ترک میکند. این مورد را به دفعات در نمودار بالا میبینید.
اگر قیمتها در یک روند صعودی میانگین متحرک را به سمت پایین بشکنند شاید یک اخطار یا حداقل نشاندهنده سردرگمی و گیجی بازار، باشد. اگر قیمتها به بالای میانگین متحرک صعود کند و بازار هم نزولی باشد ممکن است روند، شروع به صعودی شدن بکندیا بازار سردرگم باشد. در این مورد، یک معاملهگر ممکن است منتظر حرکت قیمت از داخل میانگین متحرک باشد تااز موقعیت یا خطر آگاه گردد.
دیگر معاملهگران شاید در این حد به عبور قیمت از میانگین متحرک اهمیت ندهند اما در عوض دو میانگین متحرک با دو بازه زمانی متفاوت در نمودار خود قرار میدهند و منتظر برخورد این دو میانگین متحرک میمانند.
چارت پایین از میانگین متحرک ساده 50 روزه و 100 روزه در SPDR S&P500ETF (SPY) . گاهی اوقات، تقاطع میانگین متحرکها نشانههای بسیار خوبی برای رسیدن به سودهای بزرگ محسوب میشوند و در سمت دیگر ممکن است نتایج ضعیفی هم بدهند. این یکی از ضعفهای میانگین متحرکها را آشکار میسازد. آنها وقتی قیمت حرکاتی را در غالب روندهای بزرگ انجام میدهد بسیار خوب عمل میکنند اما ضعف آنها هنگامی که قیمت در روندهای فرعی حرکت میکند، مانند آنچه در سمت چپ نمودار میبینید، آشکار میشود.
برای دورههای بلندتر از میانگینهای 50 و 100 روزه یا 100 و 200 روزه برای تشخیص جهت بلند مدت، استفاده کنید. برای مثال زمانیکه از میانگین متحرکهای 100 و 200 روزه استفاده میکنید اگر میانگین متحرک 100 روزه پس از برخورد با 200 روزه به زیر آن برود به آن ((برخورد مرگ)) میگوییم و یک روند نزولی در راه خواهد بود. هنگامیکه میانگین متحرک 100 روزه پس از برخورد به میانگین متحرک 200 روزه به بالای آن صعود کند به آن ((برخورد طلایی)) میگوییم و نشاندهنده این است که رشد قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت. به طور مثال معاملهگران کوتاهمدت بهتر است از میانگین متحرکهایی با دورههای 8 و 20 روزه استفاده کنند. این ترکیبات بینهایتند.