تحلیل تکنیکال و ترید

سه شنبه, 16 شهریور 1400 07:59

الگوی سر و شانه و تاثیر آن بر روی روند

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

یکی از الگوهای بسیار مهم و کاربردی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی الگوی سر و شانه (head and shoulders) است. این الگو از قابل اعتمادترین الگوهای برگشتی است؛ یعنی تمایل به عدم تکرار روند قبل از خود را دارد و به خاطر شکلش یکی از آسان ترین و قابل تشخیص ترین الگوها برای اکثر معامله گران است. الگوی سر و شانه که معمولا بعد از روندهای قوی و طولانی مدت و اکثرا بین امواج 3 و 5 الیوتی ظاهر می شود، به وضوح ناتوانی قیمت در ادامه دادن به روند فعلی را نشان می دهد و هرگاه این الگو در نمودار یک نماد ظاهر می شود انتظار یک شکست روند قیمتی را می توانیم داشته باشیم. این الگو جزو الگوهای روندنما است و در بازارهای بدون روند تشکیل نمی شود.  

یافتن الگوی سر و شانه کار آسانی است. ابتدا باید روند بازار مشخص شود. وقتی روند صعودی ست باید به دنبال سه سقف قیمتی متوالی در انتهای حرکت صعودی باشید به طوری که سقف قیمت میانی از سقفهای کناری اش بالاتر باشد. به سقف قیمتی میانی سر و به سقفهای دو طرف سر شانه می گوییم. پس از شناسایی سر و شانه نوبت رسم کردن خط گردن است. خط گردن خطی است که دو کف قیمتی الگو را به یکدیگر وصل می کند. خط گردن همان خط شکست الگوست که می تواند یک خط افقی یا زاویه دار باشد. با شکست خط گردن الگو تکمیل و تایید می شود. در الگوی سر و شانه هر چه خط گردن با قدرت بیشتری شکسته شود الگو اعتبار بیشتری خواهد داشت.

 الگوهای سر و شانه به دو دسته تقسیم می شوند:

  • سر و شانه ی سقف (Head & Shoulders Top)
  • سر و شانه ی کف (head & Shoulders Bottom)

 

الگوی سر و شانه ی سقف: 

الگوی سر و شانه ی سقف در پایان یک حرکت صعودی معمولا قوی رخ می دهد و باعث تغییر روند بازار به نزولی می شود. در این الگو سه قله به وجود می آید که قله ی وسط ارتفاع بیشتری نسبت به قله های کناری خود خواهد داشت. به الگوی بلندتر سر و به قله های مجاور شانه می گویند. پس از روند صعودی قوی (شانه ی چپ) قیمت وارد فاز اصلاحی شده یک کف نسبی می سازد که اولین نقطه برای رسم گردن است. سپس قیمت دوباره صعود می کند و بعد از اینکه سقف قبلی را رد کرد و به عبارتی سر الگو را تشکیل داد، بار دیگر وارد فاز اصلاحی می شود و بدین ترتیب نقطه ی دوم برای رسم گردن بدست می آید. پس از شکل گیری کف نسبی دوم، قیمت دوباره رشد می کند ولی دیگر نمی تواند از سقف قبلی بالاتر برود.

وقتی تریدرها از وقوع یک الگوی سر و شانه مطمئن می شوند با تعیین اهداف قیمتی محدوده ی ورود و خروج به/از سهم را تعیین می کنند. با توجه به اینکه قیمتها در پایین خط گردن دقیقا همان فاصله ای را طی می کند که در بالای خط گردن طی کرده است، با اندازه گیری فاصله ی قله ی وسط (سر) تا خط گردن، محاسبه می کنند که پس از شکسته شدن خط گردن قیمت تا کجا کاهش پیدا خواهد کرد و آن محدوده را برای ورود به بازار انتخاب می کنند. در صورت شکسته شدن خط گردن (خط رسم شده بین کفهای نسبی) سیگنال فروش با حد ضرر بالای شانه ی راست و حد سود در بالاترین نقطه ی شکست خط گردن صادر می شود.  

 

در الگوی سر و شانه حد ضرر همیشه بالای شانه ی راست و حد سود برابر با بالاترین نقطه تا خط گردن است و باید بین شانه ی چپ و سر واگرایی صورت بگیرد. فاصله ی زمانی بین شانه ی چپ و سر تقریبا برابر با فاصله ی زمانی بین سر و شانه ی راست می باشد. به عبارتی تعداد کندلهای بین سر و دو شانه تقریبا با هم برابرند. در این الگو اگر شیب خط گردن صعودی باشد الگو معتبرتر است.

 

الگوی سر و شانه ی کف:

الگوی سر و شانه ی کف که به آن سر و شانه ی معکوس هم گفته می شود، از سه موج نزولی که دو حفره ی کناری (شانه های چپ و راست) عمقی تقریبا برابر با هم دارند تشکیل شده است. در این الگو حفره ی میانی (سر) از حفره های کناری اش عمیق تر است. سر و شانه ی معکوس در پایان یک روند نزولی معمولا قوی رخ می دهد و نشانه ای از تغییر جهت روند به سمت روند صعودی است. 

هرگاه چنین الگویی در نمودار یک نماد ظاهر شود باید منتظر شکست خط گردن ماند. خط گردن خطی است که نقاط بالایی شانه ها را به هم وصل می کند که می تواند کاملا افقی باشد یا شیب ملایم مثبت (در بیشتر موارد) یا منفی (گاهی) داشته باشد. 

از آنجا که بازار برای آغاز روند افزایشی جدید در کف ها نیازمند افزایش قابل توجه تقاضا است، باید نسبت به حجم معاملات سنگین در کفها خیلی هوشیار باشیم. در الگوی سر و شانه ی معکوس، شانه ی چپ با حجم معاملات بالا همراه است که در قسمت سر از آن کاسته می شود. موج نزولی ای که از کف دوم (سر) شروع می شود و تا خط گردن ادامه می یابد باید نشان دهنده ی افزایش فعالیت خریداران و حجم معاملاتی سنگین تر از شانه ی چپ باشد. همچنین موج نزولی ای که از خط گردن به سمت شانه ی راست در حرکت است، حجم معاملات پایین تری نسبت به سر دارد. شکسته شدن گردن و افزایش حجم  معاملات نشان دهنده ی تکمیل الگو و آغاز روند معکوس است. البته معمولا پولبکهای کوتاه مدتی به سمت خط گردن صورت می گیرد که موقتی هستند.

در این الگو حد ضرر زیر شانه ی راست قرار می گیرد ولی قسمت سر نقطه ی مطمئن تری برای قرار دادن حد زیان است. همچنین فاصله ی شانه ی راست تا سر نباید زیاد بزرگ باشد. حد سود در این الگو برابر فاصله ی سر تا خط گردن است که باید از نقطه ای که گردن شکسته می شود اعمال شود.