FTR یا شکست خوردن در برگشت، یک الگوی نمودار قدرتمند است که در تکنیک تریدینگ بر اساس عرضه و تقاضا از آن استفاده میشود. این الگوی قوی میتواند قدرت تحلیل تکنیکال و احتمال موفقیت شما را افزایش دهد.
در این مطلب این الگو را به صورت کامل بررسی میکنیم.
FTR در تریدینگ چیست؟
شاید بارها در گوگل عبارت FTR را جستجو کرده باشید تا یک تعریف دقیق و ساده برای آن پیدا کنید ولی چنین تعریفی را پیدا نکرده باشید. هدف از این مطلب ارایه چنین تعریفی است.
FTR یکی از الگوهای محبوب نمودار در صنعت تریدینگ است. وقتی قیمت با یک کف/اوج جدید از یک SR (مقاومت یا پشتیبانی) عبور میکند، سپس برگشت کرده و سفارشات را جمع میکند و دوباره از یک کف/اوج جدید عبور میکند، FTR ایجاد شده است.
FTR تقاضا
وقتی نمودار قیمت، با یک حرکت تکانشی یک SR را رد میکند، یک اوج جدید ایجاد شده و بعد آن را میشکند، تقاضای FTR شکل گرفته است. محدوده تقاضا را در پایه حرکت تکانشی که منجر به عبور از اوج جدید شده است، رسم کنید.
وقتی تقاضا صعودی باشد، مؤسسات و تریدرهای بزرگ با ایجاد نقدینگی در این سطح، قیمت را پایین میکشند تا دوباره سفارش جمع آوری کنند.
قوانین محدوده تقاضای FTR:
- H1 (اوج اول) شکل میگیرد
- حرکت وارونه میشود
- H2 شکل میگیرد
- پایه شکل میگیرد
- H2 شکسته میشود
یا
- بازار، از یک محدوده عرضه فراتر میرود
- یک اوج جدید شکل میگیرد
- عقب گرد
- یک محدوده تقاضا/پایه شکل میگیرد
- اوج جدید شکسته میشود
مثال:
در بالا یک مثال ساده از یک FTR صعودی را مشاهده میکنید. در اینجا بازار برای مدتی کوتاه روندی نزولی داشته و به صورت پیوسته، محدوده عرضه ایجاد میشود. سپس نمودار قیمت محدوده عرضه آنی را شکسته و یک اوج ایجاد میکند. بعد از آن عقبگرد ایجاد شده و محدوده تقاضا/پایه ایجاد میشود. سپس نمودار قیمت اوج جدید را شکسته و محدوده تقاضا تبدیل به محدوده تقاضای FTR میشود. وقتی بازار به محدوده واجد شرایط میرسد، نسبت ریسک به سود حداقل یک به سه ایجاد میشود.
FTR احتمال کار کردن محدودههای تقاضای معمولی را فراهم میکند.
FTR عرضه
وقتی نمودار قیمت با یک حرکت تکانشی یک SR را به سمت پایین میشکند، یک کف جدید شکل میگیرد و بعد آن را میشکند، FTR عرضه ایجاد میشود. محدوده عرضه را در پایه حرکت تکانشی رسم کنید که کف جدید را میشکند.
زمانی که قیمت نزولی باشد، مؤسسات و تریدرهای بزرگ با ایجاد نقدینگی قیمت را بالا میبرند تا سفارشات را دوباره جمع کنند.
قوانین محدوده تقاضای FTR:
- L1 شکل میگیرد
- نمودار از L1 برگشت میکند
- L2 شکل میگیرد
- محدوده عرضه/پایه شکل میگیرد
- L2 شکسته میشود
یا
- بازار یک محدوده تقاضا را میشکند
- یک کف جدید ایجاد میشود
- فشار به سمت بالا
- ایجاد یک محدوده عرضه/پایه
- عبور از کف جدید
در اینجا نمودار قیمت با ایجاد یک کف جدید، اولین کف را میشکند. پس از ایجاد پایه (بیس)، دوباره نمودار به یک کف جدید میرسد و محدوده عرضه معتبر FTR را ایجاد میکند.
FTB
زمانی که بازار به محدوده FTR که قبلاً برای اولین بار شکل گرفته بود برمیگردد، به آن FTB یا اولین برگشت گفته میشود. در این زمان، حین ادامه روند، محدوده FTR لمس میشود.
دقت داشته باشید که FTR یک الگوی ادامه مومنتوم و FTB یک الگوی ادامه روند است.
قوانین FTB
- از تایم فریم ترجیحی خودتان استفاده کنید
- پایبند ماندن به روند ایجاد شده را در نظر داشته باشید
- نمودار قیمت باید یک محدوده عرضه یا تقاضای FTR ایجاد کند
- نمودار قیمت باید پیش از برگشت، به محدودهای بسیار دورتر از محدوده FTR کشیده شود (حداقل بیشتر از 10 پیپ)
- منتظر بمانید تا بازار برگشته و داخل محدوده FTR بسته شود
- اگر بازار پیش از برگشتن به FTR تحکیم شد، ترید را نادیده بگیرید
- پرایس اکشن را مشاهده کرده و منتظر تأیید بمانید
- حد توقف را بالا/پایین FTR قرار دهید با کمی فاصله
- TP باید تا محدوده مشکل بعدی ادامه داشته باشد.
FTR و FTB در ترکیب با هم چطور کار میکنند؟
در محدوده FTR، بازارگردانها تریدرها را بازی میدهند تا در جهت اشتباه ترید کنند. ممکن است خیلی از تریدرها صبر کنند تا معامله را با ضرر کم یا حتی سربه سر ببندند. بعلاوه، خیلی از تریدرها همیشه منتظر FTB میمانند تا متناسب با جهت جدید، ترید کنند.
در شکل بالا مثالی از طرز کار FTR و FTB در ترکیب با هم مشاهده میکنید. در اینجا، خریدارها در محدوده FTR منتظر میمانند تا سفارش خرید خودشان را به صورت سربه سر ببندند. بسته شدن تعداد عظیمی سفارش خرید یعنی وجود تعداد زیادی خریدار. پس خریدارهای بیشتری منتظر میمانند تا سفارشات Short را در محدوده عرضه FTR و زمانی که قیمت برای اولین بار به این محدوده برمیگردد، باز کنند. این حرکت باعث ریزش بازار میشود.
کلام آخر
FTR و FTB احتمال موفقیت را به حداقل میرسانند اما تشخیص FTR کمی سخت است.
پس حتماً این روش را به همراه الگوهای دیگر امتحان کنید تا زمانی که نسبت به ترید کردن با آن اطمینان حاصل کنید. وقتی به سناریوهای پیچیده عادت کردید، به راحتی میتوانید از فرصتها استفاده کنید.
اما از این الگو در کنار الگوهای دیگری مثل فیبوناچی، خط روند، میانگین متحرک یا هر تکنیک دیگری که در ترید کردن روزمره از آن استفاده میکنید، استفاده کنید.