تحلیل تکنیکال و ترید

شنبه, 16 دی 1402 01:02

آموزش بهترین استراتژی‌های بریک اوت

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

بریک اوت تریدینگ، یکی از استراتژی‌های محبوب بین تریدرهای بازار کریپتو است. این استراتژی، شامل پیدا کردن سطوح پشتیبانی و مقاومت کلیدی و توجه به حرکات قیمت در اطراف این سطوح است. اگر استراتژی‌های بریک اوت درست اجرا شوند، امکان رسیدن به سود بسیار زیاد را فراهم می‌کنند اما این استراتژی‌ها هم با ریسک‌های خاصی همراه هستند. هدف این مقاله، آشنایی شما با استراتژی‌های بریک اوت و درک الگوهای بریک اوت رایج است تا با تکنیک‌های تشخیص این الگوها و اجتناب از بریک اوت‌های کاذب آشنا شوید.

نکات کلیدی

  • استراتژی‌های بریک اوت شامل شناسایی تغییرات مهم نمودار قیمت با مشخص کردن سطوح مقاومت و پشتیبانی و سپس، پیش بینی خروج از این سطوح کلیدی هستند.
  • از جمله الگوهای بریک اوت رایج می‌توان به مثلث‌های متقارن، مثلث‌های صعودی، مثلث‌های نزولی، مستطیل و پرچم‌ها اشاره کرد.
  • تریدرها می‌توانند با بررسی حجم، قیمت و زمان معاملات، سیگنال‌های بریک اوت را تأیید کرده و در عین حال از سیگنال‌های جعلی دور بمانند.

بریک اوت تریدینگ چیست؟

بریک اوت تریدینگ (Breakout trading) یک استراتژی ورود به معامله است که هدف آن شناسایی تغییرات مهم قیمت، هنگام عبور نمودار قیمت از یک سطح مقاومت یا پشتیبانی کلیدی است. چنین استراتژی، مبتنی بر این باور است که وقتی بازار از یک محدوده معاملاتی خارج می‌شود، حرکت آن در جهت بریک اوت (یا همان خروج از روند فعلی) ادامه پیدا می‌کند. بسیاری از تریدرهایی که به دنبال سود بردن از نوسان و بهره برداری از فرصت‌های سود چشمگیر هستند، از این استراتژی استفاده می‌کنند.

کلید موفقیت در بریک اوت تریدینگ، شناسایی دقیق سطوح مقاومت و پشتیبانی و ورود به موقع به معامله است. با درک سطوح مقاومت و پشتیبانی، تریدرها می‌توانند بریک اوت‌های بالقوه را پیش بینی کرده و پوزیشن خودشان را بر همان اساس تنظیم کنند. اما، دقت داشته باشید که همه بریک اوت‌ها درست نیستند و بریک اوت‌های جعلی می‌توانند باعث ضرر تریدرها شوند.

پشتیبانی و مقاومت

سطوح مقاومت و پشتیبانی اهمیت زیادی در بریک اوت تریدینگ دارند. درک این سطوح، به تریدرها کمک می‌کند تا پرایس اکشن را روی نمودار بخوانند و با شناسایی بریک اوت‌های احتمالی، تصمیمات آگاهانه‌ای بگیرند. در ادامه، نگاه دقیق‌تری به سطوح مقاومت و پشتیبانی داریم.

سطح پشتیبانی

سطح پشتیبانی، به سطوحی از نمودار قیمت گفته می‌شود که در آنها، فشار خرید به اندازه‌ای قوی هست که از ریزش هر چه بیشتر قیمت جلوگیری کند. گاهی اوقات به این سطح، محدوده تقاضا گفته می‌شود چون فروشندگان منصرف شده و خریداران به بازار سرازیر می‌شوند. سطح پشتیبانی نقش کف قیمت را بازی می‌کنند و نشان می‌دهند که تقاضا، از عرضه بیشتر شده است. وقتی نمودار قیمت یک سطح پشتیبانی کلیدی را لمس کند، تریدرها منتظر جهش صعودی یا یک روند جدید رو به بالا هستند.

معمولاً سطوح پشتیبانی توسط کف‌های قبلی قیمت شکل می‌گیرند و نشان دهنده نقاطی هستند که قبلاً خریدارها در آن وارد بازار شده و باعث صعودی شدن نمودار شده‌اند. همچنان که افراد بیشتری این سطوح را شناسایی می‌کنند، اهمیت آنها بشیتر شده و می‌توانند نقش موانعی قوی را بازی کنند که از ریزش هر چه بیشتر قیمت جلوگیری می‌کنند. معمولاً تریدرها به دنبال چند نمونه جهش قیمت یا تحکیم در اطراف سطوح پشتیبانی هستند تا از اعتبار آنها مطمئن شوند.

سطح مقاومت

سطوح مقاومت نشان دهنده سطوح قیمتی هستند که فشار فروش در آنها به قدری قوی است که از صعود هر چه بیشتر قیمت‌ها جلوگیری می‌کند. گاهی اوقات به این سطوح، "محدوده عرضه" گفته می‌شود چون خریدارها، خرید را متوقف کرده و فروشنده‌ها شروع به فروش می‌کنند. مقاومت، نقش سقف قیمت را باز کرده و سطحی را نشان می‌دهد که در آن، عرضه از تقاضا پیشی می‌گیرد. با نزدیک شدن قیمت به این سطوح، تریدرها انتظار دارند که صعود قیمت رد شده یا یک روند نزولی شروع شود.

سطح مقاومت، معمولاً بر اساس سطوح اوج قبلی شکل می‌گیرد و نشان دهنده نقاطی است که فروشنده‌ها قبلاً در آن وارد عمل شده و باعث ریزش قیمت‌ها شده‌اند. همچنان که افراد بیشتری این سطوح را شناسایی می‌کنند، اهمیت آنها بیشتر شده و نقش یک مانع مهم را برای صعود هر چه بیشتر قیمت‌ها بازی می‌کنند. معمولاً تریدرها منتظر چند بار رد شدن قیمت یا تحکیم در اطراف یک سطح خاص باقی می‌مانند تا از اعتبار سطح مقاومت مطمئن شوند.

بریک اوت چه زمانی رخ می‌دهد؟

بریک اوت زمانی رخ می‌دهد که تریدرها انتظار دارند نمودار قیمت از سطوح مقاومت یا پشتیبانی گذشته و دیگر این سطوح، قیمت‌ها را محدود نکنند. بنابراین، تریدرهای بریک اوت، بالای سطح مقاومت خرید انجام داده و پایین سطح پشتیبانی می‌فروشند؛ دقیقاً بر خلاف تریدرهای تازه کاری که معمولاً در سطح پشتیبانی خرید و در سطح مقاومت فروش انجام می‌دهند. ممکن است این رویکرد در ابتدا نادرست به نظر برسد اما تریدرهای بریک اوت می‌توانند با استفاده از الگوها و اندیکاتورهای تکنیکال، بریک اوت‌ها را به خوبی شناسایی کنند.

الگوهای بریک اوت رایج

تریدرهای بریک اوت، هنگام پیاده سازی استراتژی‌های معاملاتی به دنبال چند الگوی رایج هستند. این الگوها اطلاعات ارزشمندی را درباره تغییرات قیمت فراهم کرده و به تریدرها برای تشخیص نقاط ورود و خروج کمک می‌کنند.

در ادامه مطلب، نگاهی به بعضی از پرکاربردترین الگوهای بریک اوت برای معاملات ارزهای دیجیتال داریم.

1. مثلث متقارن

یکی از الگوهای رایج برای بریک اوت، مثلث متقارن است. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که نمودار قیمت، بین دو خط روند همگرا تحکیم شده و وجود تردید در بازار را نشان می‌دهد و اغلب می‌تواند باعث ایجاد بریک اوت در یکی از دو جهت شود. تریدرهای حرفه‌ای معمولاً مثلث را یکی از الگوهای تداوم روند دانسته و انتظار ایجاد بریک اوت در جهت قبل از شکل گیری مثلث را دارند. در هر صورت، بهترین استراتژی این است که منتظر بمانید تا قیمت از مثلث خارج شده و بعد در جهت بریک اوت وارد معامله شوید.

2. مثلث صعودی

الگوی مثلث صعودی، همزمان با تحکیم بازار و با یک سطح مقاومت افقی و یک خط روند صعودی شکل می‌گیرد. شکل گیری این الگو، نشان دهنده احتمال در پیش بودن بریک اوت صعودی است که می‌تواند باعث ورود تریدرها به پوزیشن long هنگام خروج نمودار قیمت از بالای سطح مقاومت شود.

3. مثلث نزولی

الگوی نمودار مثلث نزولی، دقیقاً برعکس الگوی مثلث صعودی است. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که نمودار قیمت تحکیم پیدا کرده و یک خط پشتیبانی افقی با یک خط روند نزولی وجود دارد. این الگو نشان می‌دهد که احتمال در پیش بودن بریک اوت نزولی وجود دارد و به تریدرها اعلام می‌کند که با در نظر گرفتن نقطه ورود پایین سطح پشتیبانی، وارد پوزیشن short شوند.

4. مستطیل

الگوی مستطیل زمانی شکل می‌گیرد که بازار بین دو خط روند افقی موازی تحکیم می‌شود. این الگو، نشان دهنده دوره تحکیم است و معمولاً تریدرها پیش از اجرای معامله، منتظر بریک اوت در یکی از دو جهت باقی می‌مانند.

5. فلگ

الگوی فلگ، یک الگوی تداوم روند است که یک اصلاح جزئی را نسبت به روند قبلی نشان می‌دهد. این الگو، به صورت یک پرچم صعودی در یک بازار صعودی شکل می‌گیرد و بالعکس. معمولاً قبل از شکل گیری الگوی پرچم، یک روند قوی وجود دارد.

موارد ذکر شده تنها چند نمونه از الگوهای بریک اوت رایج بودند. تریدرها باید با سایر انواع این الگوها آشنا شده و روش تشخیص آنها را در شرایط واقعی بازار یاد بگیرند.

بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای بریک اوت تریدینگ

با توجه به اینکه اندیکاتورهای تکنیکال به تریدرها برای شناسایی بریک اوت‌های بالقوه کمک می‌کنند، چنین اندیکاتورهایی نقش بسیار مهمی در بریک اوت تریدینگ دارند. چند مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال که می‌توان در استراتژی‌های بریک اوت از آنها استفاده کرد، عبارتند از:

1. میانگین متحرک

میانگین‌های متحرک (MA) کاربرد زیادی در شناسایی روند و بریک اوت‌های بالقوه دارند و زمانی رخ می‌دهند که پرایس اکشن از بالا یا پایین میانگین متحرک عبور می‌کند. مثلاً اگر نمودار قیمت از بالای میانگین متحرک عبور کند، این یعنی بریک اوت صعودی در پیش است و عبور از پایین میانگین متحرک هم می‌تواند نشان دهنده در پیش بودن بریک اوت نزولی باشد.

2. بولینگر باند

بولینگر باندها متشکل از یک باند میانی (معمولاً یک میانگین متحرک ساده) و دو باند بیرونی هستند که نشان دهنده انحراف معیار از قیمت است. زمانی که نمودار قیمت به خارج از باندهای بولینگر حرکت می‌کند، احتمال در پیش بودن بریک اوت وجود دارد. یکی از استراتژی‌های بریک اوتی که معمولاً تریدرها به دنبال آن هستند، نوسان کمی است که پس از آن، ناگهان باندها گسترش پیدا می‌کنند. گسترش باندها نشان دهنده افزایش نوسان است که یکی از علائم مهم و مناسب برای استراتژی‌های بریک اوت محسوب می‌شود.

3. کانال‌های دونچیان

کانال‌های دونچیان (DNC) جزء محبوب‌ترین اندیکاتورهای مورد استفاده در استراتژی‌های بریک اوت هستند. این کانال‌ها، تعیین کننده حد بالا برای بیشترین قیمت و حد پایین برای کمترین قیمت روی تعداد مشخصی کندل هستند. بریک اوت زمانی رخ می‌دهد که نمودار قیمت از بالای کانال دونچیان بالایی عبور کرده یا از پایین کانال دونچیان پایینی خارج می‌شود.

4. حجم

حجم، یکی از اندیکاتورهای بسیار مهم برای استراتژی‌های بریک اوت است چون قدرت بریک اوت را تأیید می‌کند. بریک اوتی که با حجم زیاد همراه باشد، نشان دهنده مشارکت قوی و اعتقاد زیاد بازار است. بریک اوت‌های حجم پایین معمولاً کم اهمیت‌تر محسوب شده و احتمال جعلی بودن آنها وجود دارد.

لازم به ذکر است که نباید از اندیکاتورهای تکنیکال به تنهایی استفاده کرد. تریدرها باید چند اندیکاتور را در نظر گرفته و آنها را همراه هم تحلیل کنند و با در نظر گرفتن سایر فاکتورهای بنیادی و فنی، به بهترین تصمیم ممکن برسند.

چگونه بریک اوت را تأیید کنیم؟

اطمینان از درست بودن بریک اوت‌ها برای افزایش احتمال سودآوری معاملات ضروری است. از جمله تکنیک‌های قابل استفاده برای تأیید بریک اوت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. تأیید حجم: همانطور که قبلاً اشاره شد، حجم، نقش بسیار مهمی در تأیید بریک اوت دارد. تریدرها باید برای تأیید قدرت بریک اوت، به دنبال حجم بالا باشند. افزایش حجم نشان دهنده اعتقاد قوی و مشارکت زیاد تریدرها است که می‌تواند احتمال بریک اوت موفقیت آمیز را افزایش دهد.
  2. تأیید قیمت: همچنین، تریدرها باید برای تأیید بریک اوت، به قیمت‌ها هم توجه داشته باشند. مثلاً اگر بریک اوت صعودی رخ دهد، بهتر است چند نقطه بالاتر از سطح مقاومت وارد شوند تا از درستی بریک اوت مطمئن باشند. به همین ترتیب، در رابطه با بریک اوت نزولی، بهتر است که حرکت قیمت تا چند نقطه پایین‌تر از سطح پشتیبانی ادامه داشته باشد و بعد، وارد معامله شوند.
  3. تحکیم زمانی: تحکیمِ زمانی، به مدت زمان رخ دادن بریک اوت گفته می‌شود. بهتر است که تریدرها صبر کنند تا بریک اوت برای مدت خاصی ادامه پیدا کند و بعد وارد معامله شوند. مثلاً بعضی از تریدرها صبر می‌کنند تا یک کندل روی بریک اوت بسته شود و بعد وارد می‌شوند. این کار به فیلتر کردن بریک اوت‌های کاذب کمک کرده و به تریدرها اطمینان می‌دهد که بریک اوت مورد نظر، مومنتوم لازم را برای اجرای معاملاتی سودآور دارد.

با در نظر گرفتن این تکنیک‌های تأیید، تریدرها می‌توانند احتمال شناسایی بریک اوت‌های واقعی را افزایش داده و از گیر افتادن در دام سیگنال‌های کاذب جلوگیری کنند.

چگونه از بریک اوت‌های کاذب دوری کنیم؟

بریک اوت کاذب به هیچ وجه خوشایند نیست و می‌تواند باعث ضرر تریدرها شود. برای اجتناب از چنین شرایطی، می‌توانید از استراتژی‌های زیر استفاده کنید:

  1. منتظر تأیید بمانید: تریدرها باید صبور باشند و پیش از ورود به معامله، منتظر تأیید بمانند. بهتر است که یک بریک اوت بالقوه را از دست بدهید تا اینکه به شکل زودهنگام وارد معامله شده و ضرر کنید. منتظر ماندن برای تأیید بر اساس حجم، قیمت و زمان می‌تواند ریسک ورود به معامله بر اساس بریک اوت‌های جعلی را به میزان چشمگیری کاهش دهد.
  2. استفاده از چند تایم فریم: استفاده از چند تایم فریم، به تریدرها کمک می‌کند تا بریک اوت‌های کاذب را فیلتر کنند. اگر بریک اوتی فقط در یک بازه زمانی کوتاه نمایان شده، احتمال جعلی بودن آن وجود دارد. با تحلیل بریک اوت‌ها روی چندین تایم فریم، می‌توانید اطمینان بیشتری نسبت به اعتبار یک بریک اوت پیدا کنید.
  3. تمرین مدیریت ریسک: استفاده از تکنیک‌های مناسب مدیریت ریسک برای بریک اوت تریدینگ بسیار ضروری است. برای محدود کردن احتمال ضرر در اثر بریک اوت‌های کاذب، استفاده از سفارشات حد ضرر مناسب لازم است. همچنین، تکنیک‌های تنظیم اندازه پوزیشن هم برای مدیریت ریسک و حفاظت از سرمایه ضروری هستند.

با استفاده از این تکنیک‌ها، می‌توانید ریسک برخورد با بریک اوت‌های کاذب را به حداقل رسانده و شانس بیشتری برای اجرای معاملاتی سودآور پیدا کنید.

بهترین زمان اجرای بریک اوت تریدینگ چه زمانی است؟

بهترین تایم فریم برای اجرای این استراتژی بستگی به اولویت‌های تریدر، سبک معاملاتی و میزان در دسترس پذیر بودن او دارد:

  • تایم فریم‌های کوتاه مدت - مثل 5 یا 15 دقیقه - محیط معاملاتی پرسرعتی را ایجاد می‌کنند.
  • تایم فریم‌های متوسط، مخصوص تریدرهایی هستند که به دنبال برقراری توازن بین پتانسیل سود و میزان تکرار معاملات هستند.
  • تایم فریم‌های طولانی، مناسب تریدرهایی هستند که قصد بهره برداری از روندهای طولانی‌تر و بریک اوت‌هایی را دارند که ممکن است چندین ماه یا سال طول بکشند.

صرف نظر از تایم فریم انتخابی، مهم‌ترین نکته‌ای که باید به خاطر داشته باشید این است که بریک اوت‌ها با نوسان قیمت شکل می‌گیرند. اگر تریدر کوتاه مدت هستید، زمان‌هایی از روز معامله انجام دهید که نقدینگی و نوسان زیادی در بازار وجود دارد. افزایش نوسان برای خروج از سطوح مقاومت و پشتیبانی ضروری است. مثلاً بهتر است تریدرهای کوتاه مدت از معامله کردن در اولین ساعات سشن‌های معاملاتی آسیایی در آخر هفته‌ها خودداری کنند تا ریسک احتمالی را به حداقل برسانند.

مزایا و معایب استراتژی‌های بریک اوت تریدینگ

مثل هر استراتژی تریدینگی دیگری، بریک اوت تریدینگ هم مزایا و معایب خاص خود را دارد. در ادامه نگاهی به بعضی از مزایا و معایب این استراتژی‌ها داریم.

مزایا

  1. نقاط ورود و خروج دقیق: بریک اوت تریدینگ، نقاط ورود و خروج واضحی را نشان می‌دهد و باعث می‌شود که تریدرها راحت‌تر بتوانند برای معاملات برنامه ریزی کرده و ریسک را مدیریت کنند. وقتی بریک اوتی رخ می‌دهد، تریدرها می‌توانند در نقطه بریک اوت وارد بازار شده و حد ضرر را روی سوئینگ اخیر تنظیم کنند تا ضرر را به حداقل برسانند.
  2. پیروی از روند: بریک اوت تریدینگ، با رویکرد دنبال کردن روند همخوانی دارد و به تریدرها امکان می‌دهد که از روند موجود در بازار بهره برداری کنند. با اجرای استراتژی‌های تریدینگ در جهت روند، شانس تریدرها برای موفقیت افزایش پیدا می‌کند.
  3. چندکاره بودن: می‌توان از بریک اوت تریدینگ برای انواع کلاس‌های دارایی استفاده کرد از جمله ارزهای دیجیتال، سهام، بازار فارکس و کالاها. این چند کاره بودن، به تریدرها امکان می‌دهد که با بازارهای مختلف کار کرده و پورتفولیوهای تریدینگ خودشان را متنوع‌تر کنند.

معایب

  1. بریک اوت کاذب: بریک اوت‌های کاذب می‌توانند برای بریک اوت تریدینگ چالش برانگیز باشند. اشتباه در شناسایی بریک اوت می‌تواند باعث ضرر شود چون ممکن است نمودار قیمت به سرعت تغییر جهت داده و بر خلاف پوزیشن تریدر حرکت کند. تریدرها باید از استراتژی‌های مدیریت ریسک مناسب استفاده کنند تا تأثیر بریک اوت‌های جعلی را به حداقل برسانند.
  2. نویز بازار: در بازارهای آرام با حرکت افقی، بریک اوت‌ها به احتمال زیاد با شکست روبرو می‌شوند. اگر تریدر محیط فعلی بازار را به خوبی تحلیل نکند، ممکن است تحت تأثیر نویز بازار و سیگنال‌های غلط قرار بگیرد.
  3. کنترل احساسات: بریک اوت تریدینگ، مستلزم کنترل احساسات است چون تریدرها باید صبور بوده و پیش از ورود به معامله، منتظر تأیید بمانند. معامله احساساتی یا ورود به بازار بر اساس هیجان و احساسات می‌تواند باعث تصمیم گیری ضعیف و متضرر شدن شما شود.

جمع بندی

بریک اوت تریدینگ یکی از استراتژی‌های پرطرفدار در بازار ارزهای دیجیتال است چون یک رویکرد سیستماتیک برای بهره برداری از حرکات مهم نمودار قیمت فراهم می‌کند. با وجود مشخص کردن نقاط ورود و خروج و همسو بودن با روند بازار، استراتژی‌های بریک اوت تریدینگ می‌توانند با ریسک‌های خاصی همراه باشند مثل بریک اوت‌های جعلی و نویز بازار. کسب مهارت در اجرای این استراتژی، مستلزم استفاده از تکنیک‌های تأیید، استفاده ماهرانه از اندیکاتورهای تکنیکال و همچنین تکنیک‌های مدیریت ریسک کارآمد است.