در رابطه با ارزهای دیجیتال دیدگاههای مختلفی وجود دارد. عدهای بر این باورند که ارزهای دیجیتال (یا ارزهای رمزپایه) بزرگترین پیشرفت از زمان ابداع اینترنت محسوب میشوند و برخی آن را یک کلاهبرداری تلقی میکنند. اما واقعاً چند نفر قادر به توضیح دادن مفهوم این ارزها هستند؟
امروزه بیت کوین و فراگیری آن باعث شده اسم ارزهای دیجیتال در مکانهای مختلف به گوش برسد اما هر چند اسم بیت کوین و ارزهای دیجیتال همواره در سرخط خبرها و وبسایتهای مختلف مشاهده میشود، هنوز این مفهوم برای برخی افراد قابل درک نیست. افراد فنی و معمولی هر کدام از دیدگاه خود به این مسئله نگاه میکنند و تعاریف خاص خود را برای آن ارائه میکنند. اما در این مطلب این مفهوم را کاملاً تشریح کرده و به شما خواهیم خواهیم گفت که ارز دیجیتال چیست، از کجا آمده و چه آیندهای دارد.
تعریف ارز دیجیتال
در نگاه اول همانطور که مشاهده میکنید کلمه Cryptocurrency ترکیبی از دو کلمه Crypto و Currency است.
Crypto: از ابتدای کلمه cryptography آمده که به رمزنگاری دادهها یا متنهای ساده گفته میشود؛ یعنی تبدیل آنها به حالت غیرقابل تشخیص و پیچیده. در واقع فقط دریافت کنندهی مورد نظر باید بتواند این اطلاعات را رمزگشایی کند و به این ترتیب دو طرف یک روش محرمانه و امن برای تبادل اطلاعات یا داراییها خواهند داشت.
منشا ارز دیجیتال کجاست؟
واقعیت این است که پول دیجیتال انواع مختلفی دارد. تلاش برای ایجاد ارزهای دیجیتال از اوایل دهه 90 میلادی شروع شد ولی همه آنها در رقابت با پول الکترونیک بانکی یا سیستمهای شخص ثالث مثل پی پال ناکام ماندند.
David Chaum در سال 1989 با راه اندازی سیستم DigiCash که یک شبکه الکترونیک برای ارسال ارز به صورت ناشناس بود، مسیر را برای ایجاد ارزهای دیجیتال باز کرد. پس از ورشکستگی DigiCash حدود یک دهه بعد، تلاشهایی مثل E-gold و Liberty Reserve هم پس از اینکه متحمل جریمههای مجرمانه شدند، با شکست روبرو شدند. خیلی زود شرایط به گونهای رقم خورد که عملی شدن این ایده غیرممکن به نظر میرسید.
اما دلیل این شکستهای پی در پی چه بود؟ عدهای بر این باورند که این شکستها برای رسیدن به پیروزیهای بعدی لازم بودند و عدهای بر این باورند که دلیل شکست آنها عدم وجود تقاضا برای ارز دیجیتال بود چون در آن زمان تجارت الکترونیک هنوز وارد صحنه نشده بود، چه برسد به دسترسی گسترده به اینترنت!
زمان به سرعت سپری شد و در سال 2008 یک چهره اسرار آمیز که به نام ساتوشی ناکاموتو شناخته میشود یک مفهوم کاملاً متفاوت را ارائه کرد از نظر او همه سیستمهای آن زمان متمرکز و مبتنی بر اعتماد بودند و این یک مشکل بسیار بزرگ تلقی میشد.
او در مقالهای تحت عنوان "بیت کوین: یک سیستم پول الکترونیک نظیر به نظیر" که سال 2008 منتشر شد دلیل این ادعا را توضیح داد. وی دو مشکل جدی این سیستمها را توضیح داده بود که عبارت بودند از: عملکرد سیستمهای اقتصادی سنتی و کیفیت خود ارز دیجیتال (مثل دلار امریکا).
مشکل پول معمولی چیست؟
شاید تابحال به این نکته توجه نکرده بودید اما وقتی داراییهای خودتان را در قالب ارزهای دولتی مثل دلار، یورو، پوند و غیره نگه میدارید، تحت فرمان و اراده دولت هستید. بیشتر ارزهای فیات زمانی با داراییهای ملموس و واقعی پشتیبانی میشدند (مثل طلا) اما حالا فاصله زیادی با آن دوران گرفتیم و این ارزها هیچ گونه ارزش ذاتی ندارند؛ فقط سرنوشت شما به آنها گره خورده است. به همین خاطر دولتهای سازنده آنها میتوانند به راحتی آنها را کنترل و دستکاری کنند.
بدون شک دولتها چنین کارهایی را انجام میدهند چون دائماً میلیاردها دلار اسکناس جدید برای مهار تورم وارد بازار میکنند یا با نرخ بهره بازی میکنند و انواع فعالیتهای ناخوشایند دیگر را انجام میدهند. بحران اقتصادی سال 2008 و پیامدهای آن مثال خوبی است که نشان میدهد دولتها قدرت دستکاری اقتصاد و تامین پول را دارند.
این رفتارهای ناخوشایند بانکهای امریکایی منجر به ایجاد بحران اقتصادی شد و در عین حال این بانکها به جای تنبیه از سوی دولت امریکا یک اعتبار 4 تریلیون دلاری دریافت کردند. برنامه "تسهیل کمی" فدرال رزرو امریکا با خرید اوراق بهادار از بازار جهت کاهش نرخ بهرهها منجر به بدتر شدن این شرایط شد. در نتیجه مانع خروج طبیعی اقتصاد امریکا از این بحران شد. در مقابل این دولت پول قرضی را به موسساتی که باعث این رکود شده بودند سرازیر کرد.
با توجه به این که خود ارزهای فیات هم مشکل آفرین هستند، سیستمهای متمرکزی مثل بانکها، صندوقهای سپرده گذاری و سرویسهای پرداخت آنلاین که از آنها برای جابجایی وجه استفاده میکنیم، چه شرایطی دارند؟
برخی از مشکلات سیستمهای متمرکز عبارتند از:
- در صورت ایجاد اختلاف امکان لغو تراکنش وجود دارد
- کارمزد تراکنشها بالاست
- کلاهبرداری و جعل یکی از واقعیات پذیرفته شده در چنین سیستمهایی محسوب میشود
بالاخره همه این سیستمها بر مبنای اعتماد ساخته میشوند. شما در این سیستمها به بانک یا سرویس مورد نظرتان اعتماد میکنید که عادلانه، اخلاقانه، شفاف عمل کرده و همیشه امنیت داراییهای شما را حفظ کند.
اما آیا واقعاً همینطور است؟ میتوانیم به اقتصادی که تحت کنترل دولتها و بانکها قرار دارد اعتماد کنیم؟ در واقع قبل از سال 2008 پاسخی برای این سوال پیدا نشد و بحران اقتصادی آن سال منجر به بالا گرفتن این بحث شد. به باور عدهای سیستمهای مبتنی بر اعتماد با استفاده از ارز فیات حتی از پنیر سوئیسی هم بیشتر حفره و مشکل دارند! اما راهکار چیست؟ قطعاً سیستمی که بدون نیاز به اعتماد، غیر قابل تغییر و غیرمتمرکز باشد، مثل ارز دیجیتال.
3 ویژگی کلیدی یک ارز دیجیتال
ارزهای دیجیتال ویژگیهای زیر را دارند:
بدون اعتماد
سیستمهای حاکم بر ارزهای دیجیتال بدون اعتماد هستند یعنی هیچ شخص ثالثی در آنها دخیل نیست. این سیستمها اعتماد را با اعتبارسنجی و شبکهای نظیر به نظیر جایگزین میکنند که در آن داراییهای هر شخص کاملاً تحت کنترل خود او قرار داشته و مبادلات مستقیماً و بدون نیاز به کسب مجوز و کنترل یک نهاد حاکمیتی (مثل بانک) انجام میشوند.
تغییر ناپذیر
تکنولوژی بلاک چین با توجه به ماهیت خاص خود منجر به تغییرناپذیری تراکنشها میشود. امکان لغو، معکوس کردن، خرج کردن دوباره، مخفی کردن یا تغییر این تراکنشها وجود ندارد. در این تکنولوژی جایی برای خطاهای انسانی یا جعل و تقلب وجود ندارد و ارزهای دیجیتال بسیار شفاف تر از سیستم پول بانکی الکترونیکی قدیمی هستند.
غیرمتمرکز
ایجاد واحدهای جدید از ارزهای دیجیتال در این سیستمها محدود و طبق قوانین از پیش تعیین شده انجام میشود بر خلاف پول ملی دولتها که امکان تغییر ارزش آن با تزریق ارزهای جدید به بازار یا تغییر نرخ بهرهها وجود دارد.
طراحی ارزهای دیجیتال به صورتی است که هر واحد از آنها به صورت سیستماتیک و شفاف ساخته میشود. به عنوان مثال بیت کوین را در نظر بگیرید، زیرساخت آن این تضمین را فراهم کرده که تا ابد فقط 21 میلیون عدد از آن قابل تولید باشد بر خلاف ارزهای فیات مثل یورو که دولتها میتوانند بدون قائده و قانون خاصی آنها را به میزان دلخواه چاپ کنند.
ارزهای دیجیتال چگونه کار میکنند؟
داشتن چنین طرحی از نظر مفهومی و تئوری بسیار مفید است اما ارزهای دیجیتال چطور به این اهداف دست پیدا میکنند و ترفند به کار رفته در تولید آنها چیست؟
اینجاست که بحث بلاک چین مطرح میشود. بلاک چین تکنولوژی انقلابی است که کل انقلاب کریپتو و ارزهای دیجیتال را ایجاد کرد.
به زبان ساده بلاک چین شبکهای از چندین هزار کامپیوتر است (به آنها نود هم گفته میشود) که همگی اطلاعات یکسانی را با هم به اشتراک میگذارند و یک دفتر کل توزیع شده تشکیل میدهند. هر زمان قرار باشد تراکنشی در شبکه اجرا شود بیشتر نودها باید به مجاز بودن تراکنش رای بدهند و در واقع به یک اجماع و توافق نظر برسد. هر بلاک به صورت امن با تاریخچه تعدادی از تراکنشها مهروموم میشود و به یک بلاک جدید و تازه پیوند میخورد.
تا زمانی که 51 درصد از نودهای شبکه مجاز و بدون مشکل بمانند، شما سیستمی خواهید داشت که تراکنشها را به صورت امن ثبت میکند و عاری از هر گونه جانبداری یا حقه و کارهای نادرست است. بلاک چینها به روشهای مختلفی به کاربرانشان انگیزه میدهند تا جامعیت شبکه را حفظ کنند.
مثلاً در سیستم بیت کوین مقداری از این ارز به ماینرهایی که مسائل محاسباتی را برای گسترش شبکه و اعتبارسنجی تراکنشها حل کنند، تعلق میگیرد. به این فرایند اثبات کار گفته میشود اما امروزه شرایط تغییر کرده و با ظهور بلاک چینهای جدید مکانیزمهای اجماع نظر متفاوتی ابداع شده اند. از جمله این سیستمهای اجماع نظر میتوان به اثبات سهام (PoS)، تحمل خطای بیزانس (BFT)، گراف مدور جهت دار (DAG) و مکانیزمهای ترکیبی اشاره کرد.
این توضیحات یک بیان ساده از مفاهیم بلاک چین هستند اما نکته اصلی این است که بلاک چین یک شبکه بدون اعتماد، غیرقابل تغییر و غیرمتمرکز شکل میدهد که امکان دستکاری تراکنشها یا خرج کردن دوباره کوینها در آن وجود ندارد.
اما چه استفادههایی از ارزهای دیجیتال صورت میگیرد؟ پاسخ این سوال در اپلیکیشنهای غیرمتمرکزی که بر اساس بلاک چین ساخته میشوند قرار دارد.
تحول بلاک چین
ناکاموتو با توجه به این سه گزینه و ساختن بلاک چین تبدیل به بنیانگذار مشهور اولین ارز دیجیتال یعنی بیت کوین شد. او با ذکاوت کامل پس از ماین کردن اولین بلاک در سال 2009 این متن را در آن درج کرد:
“The Times 03/Jan/2009 Chancellor on brink of second bailout for banks.”
"نیویورک تایمز سوم ژانویه 2009؛ صدراعظم در آستانه اهدای دومین کمک مالی به بانکها است. "
این تکنولوژی هم مثل هر تکنولوژی انقلابی نیاز به وجود یک پیشگام و رهبر برای باز کردن درهای ابتکار و نبوغ داشت. حدود 10 سال پس از اختراع بیت کوین حالا بیش از 1500 نوع ارز دیجیتال مختلف در گردش هستند که ارزش آنها به 500 میلیارد دلار میرسد.
در حال حاضر رقابت بین این کوینها شدید است و هر یک سعی میکند سهم بیشتری از این بازار را از آن خود کند. 5 کوین برتر در این بازار از نظر سایز بازار عبارتند از: بیت کوین، اتریوم، ریپل، بیت کوین کش و لایت کوین.
ایده اصلی بیت کوین کاملاً ساده و قابل درک است. این ارز به عنوان اولین و پیشگام ترین کوین دیجیتال یک ابزار برای ذخیره و مبادله ارزش است. البته این توضیح مثل قله یک کوه یخی است چون ارزهای دیجیتال نقشها و کاربردهای ظریف زیادی دارند.
بیت کوین باز کننده این مسیر بود اما به تدریج سرمایه گذاران کاربردهای جدیدی برای آن پیدا کردند که احتمالاً خود ساتوشی هم در رویاهایش به چنین کاربردهایی فکر نکرده بود.
برای مثال اتریوم را در نظر بگیرید. ویتالیک بوترین که یکی از اولین کاربران بیت کوین بود در سال 2013 این پلتفرم را معرفی کرد. برخلاف بیت کوین اتریوم طوری طراحی شده بود که همه بتوانند بر اساس آن اپلیکیشن غیرمتمرکز (Dapp) ایجاد کرده و در این پلتفرم قراردادهای هوشمند اجرا کنند.
خود بیت کوین هم اپلیکیشن غیرمتمرکز اصلی بود که برای یک کاربرد خاص (یک سیستم پول نقد غیرمتمرکز با ارز مخصوص خود) طراحی شد. Dappها باید روی یک بلاک چین قرار داشته باشند، درست همانطور که برنامههای کامپیوتری روی سیستم عاملهایی از جمله ویندوز نصب میشوند.
برنامه نویسان میتوانند از فریم ورکهای پیش ساخته اتریوم استفاده کنند تا نیازی نداشته باشند هر بار برای ایجاد یک Dapp یک بلاک چین جدید بسازند. هر چند توضیح اتریوم به تنهایی نیاز به یک مقاله جامع و کامل دارد اما کافیست همین نکته را در نظر بگیرید که اتریوم کلید پادشاهی کریپتو را در اختیار همه قرار میدهد تا بتوانند بدون کمترین دردسری برای خودشان ارز دیجیتال و اپلیکیشن غیرمتمرکز بسازند.
در نتیجه جای تعجب نیست که صدها ارز دیجیتال بر پایه اتریوم ساخته شده اند و افراد، موسسات و استارتاپهای مختلف هر کدام کاربردهای خلاقانهای برای آن ابداع کرده اند.
در عین حال برخی از آنها ترجیح دادند مسیر سخت تر را در پیش بگیرند و بلاک چین خودشان را بسازند از جمله NEM، NEO، Otum و لایت کوین. به این دلیل که هر چند ایجاد اپلیکیشن غیرمتمرکز یا ارز دیجیتال بر روی بستر یک بلاک چین موجود دشواری کمتری دارد اما در این حالت شما به قابلیتهای آن پلتفرم محدود هستید و باید از قوانین و محدودیتهای تعیین شده تبعیت کنید. به همین دلیل عموماً پروژههایی که چشم اندازهای رادیکال تری دارند بلاک چینهای خودشان را میسازند.
تحول کاربردهای ارز دیجیتال به این معناست که بیشتر ارزهای دیجیتالی که امروزه در گردش هستند در اصل دارایی تلقی میشوند و هر یک نماینده یک کالای ارزشمند هستند (راهکارهای تکنولوژیکی که ارائه میدهند) و صرفاً یک ارز خاص نیستند که دولتی از آنها پشتیبانی کند. بعلاوه انتظار میرود که ارزش این ارزها همچنان پرنوسان باشد تا وقتی که به یک جایگاه ثابت در اقتصاد جهانی دست پیدا کنند – در نتیجه این ویژگی باعث میشود کاربران بیشتر سعی کنند این دارایی را حفظ کرده و کمتر آن را خرج کنند و باعث تقویت مفهوم آنها به عنوان "دارایی" شوند.
ارزهای دیجیتال چه کاربردهایی دارند؟
تا اینجا اشاره شد که ارزهایی مثل بیت کوین و اتریوم تکنولوژیهایی انقلابی هستند اما ارزهای دیجیتال در دنیای واقعی چه کاربردی دارند؟
آنچه که باعث مفید بودن ارزهای دیجیتال میشود، مسائل و مشکلاتی است که این ارزها قادر به حل کردن آنها هستند – ارزشی که برای مصرف کننده نهایی ایجاد میکنند. تصادفی نیست که ارزشمندترین ارزهای دیجیتال، خلاقانه ترین آنها هستند.
بیت کوین را به عنوان مثال در نظر بگیرید که منجر به تحول شیوه ذخیره و پرداخت ارزش شد و به ما امکان داده که بدون نیاز به کسب مجوز از کسی تراکنش اجرا کرده و دارایی ذخیره کنیم و هر زمان برای هر کسی و در هر جایی انتقال وجه انجام دهیم.
درست مثل هر ایده بزرگی پیروان مختلفی هستند که سعی به دنباله روی از بیت کوین دارند. ارزهایی مثل لایت کوین، دش، IOTA و ریپل به سرعت وارد صحنه شدند و هر یک امکانات خاصی مثل افزایش سرعت اجرای تراکنشها، بهبود مقیاس پذیری و بهره وری انرژی داشتند (گفته میشود که برای استخراج بیت کوین نسبت به کشوری مثل دانمارک انرژی بیشتری مصرف میشود).
هر چند همه این ارزها تلاش میکنند که به عنوان بهترین سیستم پرداخت شناخته شوند اما تفاوتهای ظریف آنها باعث شده که هر یک برای بازار خاصی مناسب باشند. مثلاً مونرو متمرکز بر حریم خصوصی و ناشناسی تراکنشها است و به افراد و مشاغل امکان میدهد محرمانگی تراکنشهای حساس خود را حفظ کنند و موجودی خود را از دید دیگران مخفی کنند.
اولین و بدیهی ترین کاربرد ارزهای دیجیتال، انتقال وجه است؛ هر روز تعداد بیشتری از کمپانیها بیت کوین را برای خرید کالاها و خدمات قبول میکنند و دستگاههای خودپرداز بیت کوین هم در گوشه و کنار جهان مشاهده میشوند. حالا مسابقه برای تبدیل شدن ارزهای دیجیتال به یک نوع سیستم پرداخت شروع شده و کارتهای اعتباری مثل Bitpay به کاربران امکان داده اند که در پایانههای مختلف به راحتی ارز دیجیتال خرج کرده و از خودپردازهای معمولی برداشت کنند.
هر چند همه این موارد فوق العاده هستند اما تکنولوژی بلاک چین ابزاری نیست که محدود به حوزه اقتصاد باشد. میتوان از این تکنولوژی برای حل انواع مشکلاتی که در دنیای دیجیتال امروز وجود دارد استفاده کرد و به همین در حال حاضر صدها پروژه جدید با ایدههای فوق العاده طراحی و ابداع شده اند.
پس از اتریوم دهها پلتفرم قرارداد هوشمند راه اندازی شدند که راهکارهایی مبتکرانه برای مشکلات حوزه کشاورزی، پزشکی، IT، تدارکات و تقریباً هر بخش قابل تصوری ارائه کرده اند.
برای مثال Sia به کاربران امکان داده فضای استفاده نشده هارد درایو خودشان را به عنوان بخشی از پلتفرم کلود این شرکت اجاره بدهند؛ به عبارتی Airbnb از فضای کلود. در مقابل برای اتصال این بخش خالی از درایو کاربر به بلاک چین، ارز بومی این پلتفرم Siacoin به وی تعلق میگیرد.
البته باید به تفاوت بین کوین و توکن توجه داشت. کوین صرفاً به شکل یک نوع پول دیجیتال روی بلاک چین مخصوص خودش موجود است. بیت کوین و لابت کوین دو نمونه کوین هستند.
در مقابل، توکنها روی یک بلاک چین دیگر قرار میگیرند و چندین کاربرد مختلف دارند مثل عمل کردن به عنوان یک دارایی دیجیتال، یک سهام، یک سیستم پرداخت و غیره. Dragonchain، Waltonchain و Civic چند نمونه توکن ERC-20 هستند یعنی روی بلاک چین اتریوم هستند و هر یک کاربرد خاص خود را دارند.
هر چند نکات زیادی در این بحث وجود دارد اما لازم به ذکر است که کاربرد ارز دیجیتال اهمیت زیادی دارد – اگر یک ارز دیجیتال کاربردی عملی داشته باشد و مشکل خاصی را حل کند، احتمال افزایش ارزش آن وجود دارد.
با این وجود این افزایش ارزش برای خیلی از کوینها و توکنهای موجود بیشتر از چیزی که باید باشد، بوده است. مثلاً Dogecoin بر اساس یک شوخی – ساختن ارز دیجیتالی که هیچ کاربرد یا ارزش ذاتی نداشته باشد – ایجاد شد. حالا این کوین با ارزش بازار حدود 600 میلیون دلار، سودآورترین شوخی جهان محسوب میشود!
با وجود یکسری پروژههای ضعیف یا پروژههایی که بیش از حد بزرگنمایی شده اند میتوان گفت که ارزهای دیجیتال وجود مستقلی ندارند بلکه وجود آنها به ارزش dapp، پلتفرم یا بلاک چینی که بر اساس آن ساخته میشوند بستگی دارد.
حالا که با اصطلاحات فنی لازم آشنایی پیدا کردید میتوانید مفهوم ارزهای دیجیتال را بهتر درک کنید. اما چرا با گذشت 10 سال از ابداع ارزهای دیجیتال هنوز هم نمیتوانیم کالاهای موردنیازمان را با بیت کوین خریداری کنیم؟
چالشهای پذیرش انبوه ارزهای دیجیتال
صنعت ارزهای دیجیتال با وجود ویژگیهای انقلابی خود با چالشهای مختلفی روبرو شده که پذیرش انبوهِ آنها را تبدیل به فرایندی کند و دشوار میکند. این ارزهای دیجیتال هنوز سوار بر اسب چموشی هستند که به تدریج با سوارشان خو میگیرند. در ادامه مهم ترین موانعی که ارزهای دیجیتال برای رسیدن به پذیرش و تایید عمومی باید بر آنها غلبه کنند را بررسی خواهیم کرد.
برای هر مدل و ابزار پرداخت، ثبات و پایداری اهمیت فوق العادهای دارد. نوسان بیشتر ارزهای دیجیتال شدید است و در عرض چند دقیقه ارزش آنها بشدت افزایش یا کاهش پیدا میکند. شاید این ویژگی برای کسانی که قصد سرمایه گذاری در این حوزه را دارند خوشایند و مطلوب به نظر برسد اما مصرف کنندگان یا فروشندگان معمولی تا وقتی نسبت به ارزش این ارزها مطمئن نباشند، وارد این حوزه نخواهند شد.
سرعت و هزینه تراکنشها هم یکی از موانع بزرگ برای پذیرش انبوه این ارزها محسوب میشود و کوینهای کمی قادر هستند که نقش سیستمهایی مثل ویزا را بازی کنند. مثلاً در حال حاضر میانگین زمان تراکنشهای بیت کوین حدود یک ساعت و کارمزدهای آن بیشتر از 15 دلار است. این شرایط باعث شده که بیت کوین برای تراکنشهای روزمره بی فایده بوده و برای خریدهای کوچک کند و پرهزینه باشد. علاوه بر آن باید به مسئله مقیاس پذیری هم توجه داشت که "توانایی شبکه برای مدیریت تعداد زیادی از کاربران و تراکنشها در یک زمان را تعیین میکند."
پس از این موارد بحث امنیت مطرح میشود. در گذشته هم شاهد چندین هک اکسچینجهای ارز دیجیتال با ارزش چند میلیون دلار بودیم از جمله هک Mt Gox که منجر به سرقت میلیونها دلار شد. بعلاوه بارها مشاهده شده که کاربران داراییهای خودشان را به اشتباه جابجا کرده اند. هر چند ارزهای دیجیتال به خودی خود کاملاً ایمن هستند اما هنوز روشهای توصیه شده و مناسب برای استفاده از آنها رو به تکامل است. مثل ایمیل که دههها طول کشید تا کاربران بتوانند نگرانیهای خود نسبت به اسپم، هک و فیشینگ را کاهش دهند.
به غیر از مشکلاتی که در رابطه با این تکنولوژی وجود دارد، روشهای جذب سرمایه برای ارزهای دیجیتال تازه کار هم منجر به افزایش نگرانی و بالا گرفتن بحث در رابطه با مقررات شده است. چین و کره جنوبی ICO را تعلیق کردند و چند کشور دیگر هم ممکن است همین روند را طی کنند و اقدامات جدی تری در این زمینه صورت دهند.
به این دلیل که متاسفانه عدهای از این پشتیبانی کاربران از کوینهای جدید سوء استفاده کرده و از سراسر جهان سرمایه جذب کردند و به سرعت ناپدید شدند. بحثهای قانونی اهمیت زیادی برای ارزهای دیجیتال دارد چون چنین افرادی باعث تخریب وجهه این صنعت شده اند و نسبت به چشم انداز بلندمدت آن شک و تردید ایجاد کرده اند.
حتی پس از قانونمندسازی ICOها در رابطه با مجاز بودن استفاده از آنها شک و تردید وجود دارد. قطعاً هیچ دولتی در صورت استفاده از ارزهای دیجیتال توسط شهروندان برای دور زدن قوانین مالیاتی یا انجام فعالیتهای مجرمانه خوشحال نخواهد بود.
آینده ارزهای دیجیتال
هر چند این کشتی حفرههای زیادی دارد اما همچنان به شنا کردن ادامه میدهد. برای همه چالشهای ذکر شده راهکارهای مختلفی ارائه شده و برخی از برترین مغزهای متفکر جهان بیست و چهار ساعته در حال تلاش برای حل این مشکلات هستند.
به نظر میرسد که غلبه بر چالشهای تکنولوژیکی کار ساده تری باشد. راهکارهای اخیر مثل IOTA هم برای رسیدن به این اهداف کمک کرده اند و منجر به ایجاد مقیاس پذیری نامحدود و تراکنشهای تقریباً فوری بدون کمتری هزینه شدن اند. این کوینها که به آنها کوین باثبات گفته میشود در حال تلاش برای حل مشکل نوسان ارزهای دیجیتال هستند. راهکارهای امنیتی نیز روزبروز تقویت میشوند و اکسچینجهایی مثل NEX اقدامات خیلی خوبی در این زمینه انجام داده اند.
علیرغم این پیشرفت گسترده در نهایت این قدرتمندان هستند که در رابطه با نقش ارزهای دیجیتال در جامعه جهانی تصمیم گیری میکنند. در حال حاضر فعالان و کاربران این صنعت همچنان منتظر تایید یا تکذیب استفاده از این ارزها از سوی مقامات هستند.
خوشبختانه یکی از مواردی که برای دولتها کاملاً واضح است این است که ارزهای دیجیتال ارزش قابل توجهی دارند که بخش عمدهای از آن هنوز درک نشده است. همچنان که تریلیونها دلار ارز وارد اقتصاد کریپتو میشود، ممکن است کشورهای دیگر هم چنین روشی را دنبال کرده و دست به کار شوند.
هر جایی که بحث پول در بین باشد، مالیات گیرندگان هم وارد عمل میشوند؛ همگام با توسعه این اقتصاد ممکن است سرمایه گذاران، شرکتها و کاربران در معرض قوانین جدیدی از سوی دولتها قرار بگیرند. فاصله گرفتن از دوره ICOهای غیرقانونی امری اجتناب ناپذیر است و برخی کشورها همین حالا پایه و اساس لازم برای انجام این کار را تشکیل داده اند.
در حالی که برخی کشورها مثل چین و ژاپن اقدامات قانونی را چاره این کار میدانند، اخیراً سوئیس دستورالعملهایی منتشر کرد که چارچوب قانونی لازم برای تشکیل ICO را مشخص میکند. حالا رقابت برای تبدیل شدن به "کریپتو پسندترین" کشور شدت گرفته است.
قطعاً کاهش سختگیریها باعث میشود مشاغل مختلف در اشکال و اندازههای مختلف وارد این حوزه شوند. طبیعتاً در چنین شرایطی دولتها، بانکها، فروشندهها، شرکتها و ارائه دهندگان خدمات تکنولوژیکی هم شروع به ایجاد زیرساختهای لازم برای حمایت از ارزهای دیجیتال و فراهم شدن استفاده فراگیر از آنها خواهند کرد.
هر چند ممکن است پذیرش انبوه ارزهای دیجیتال ماهها، سالها یا حتی دههها زمان ببرد اما بدون شک آینده از آن ارزهای دیجیتال است.