ارزهای دیجیتال هم مثل بیشتر ابزارهای مالی به ندرت رشد بیپایان را تجربه میکنند. بالاخره در نقطهای، بازار به سطح اشباع رسیده یا تغییر شدید در جو احساسی باعث از دست رفتن ارزش ارزهای دیجیتال میشود.
قطعاً هر تریدری به دنبال خرید در کف و فروش در اوج است. این یعنی خرید کردن با کمترین نرخ ممکن و فروش با بالاترین قیمت ممکن که تفاوت بین این دو، سود تریدر را مشخص میکند.
متأسفانه، پیش بینی رسیدن بازار به اوج کار چندان سادهای نیست. خیلی از تریدرها نمیتوانند نزدیک به اوج قیمت از پوزیشن خودشان خارج شوند و بعضی دیگر، ارزهایی را که شانس ریکاوری کمی دارند رها نمیکنند.
با این حال، دهها اندیکاتور مختلف وجود دارند که میتوانند قرار داشتن یک ارز دیجیتال در اوج را نشان داده و به تریدرها برای انتخاب زمان مناسب ورود و خروج از معامله کمک کنند که در این مطلب با آنها آشنا میشوید.
محبوبترین اندیکاتورهای نشان دهنده سقف
در ادامه مطلب نگاهی داریم به چهار مورد از محبوبترین سیگنالهای اوج قیمت. تمرکز اصلی ما در اینجا بیت کوین است چون اکثر مواقع وقتی بیت کوین به سقف میرسد، آلت کوینها هم این روند را طی میکنند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
RSI یکی از سادهترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تشخیص سقف و کف بازار است. این اندیکاتور قیمت بسته شدن یک دارایی را طی یک بازه زمانی مشخص پیگیری میکند. این اندیکاتور با استفاده از سه بخش ساده محاسبه میشود؛ یعنی قدرت نسبی (RS)، میانگین سود و میانگین ضرر.
در اینجا، میانگین سود و ضرر مربوط به 14 روز اخیر است. RS در واقع از تقسیم میانگین سود بر میانگین ضرر به دست میآید.
میتوان RSI را با استفاده از فرمول زیر محاسبه کرد:
RSI = 100 – (100 / [1 + {میانگین سود 14 روزه / میانگین ضرر 14 روزه}])
خوشبختانه در حال حاضر بیشتر پلتفرمهای رسم نمودار محبوب، RSI را به شکل خودکار محاسبه کرده و روی نمودارها نمایش میدهند.
وقتی RSI بزرگتر از 70 باشد، ارز مورد نظر در محدوده اشباع خرید قرار دارد و رسیدن RSI به سطح پایینتر از 30 هم نشان دهنده قرار داشتن ارز مورد نظر در محدوده اشباع فروش است. بنابراین ممکن است مقدار بالای RSI نشان دهنده این باشد که زمان مناسب برای خروج رسیده و کم بودن RSI هم نشان دهنده مناسب بودن فرصت برای ورود باشد.

به دلیل نوسان شدید بازار ارزهای دیجیتال، مشاهده ارقام خیلی بزرگ و کوچک برای RSI امری عادی است. اما معمولاً چنین ارقامی با اوج و کف بازار همپوشانی دارند. در هر صورت، بهتر است که برای تصمیم گیری آگاهانهتر و بهتر، همیشه RSI را با سایر اندیکاتورهای نشان دهنده اوج ترکیب کنید.
اندیکاتور پای سایکل تاپ (Pi Cycle Top)
اندیکاتور پای سایکل تاپ برای پیش بینی اوج بیت کوین از میانگین متحرک 111 روزه (111DMA) و چند میانگین متحرک 350 روزه (350DMAx2) استفاده میکند.
پای سایکل تاپ سعی دارد حداکثر نقطه اشتیاق را پیدا کند که نشان دهنده در پیش بودن پول بک است. وقتی 111DMA به سمت بالا حرکت کرده و از بالای خط 350DMAx2 عبور میکند، یک اندیکاتور قوی محسوب میشود که نشان دهنده قرار داشتن بیت کوین در اوج یا نزدیک به اوج است.
با نگاهی به گذشته، مشاهده میشود که این نقطه عبور همیشه هم سطح یا نزدیک به اوج سیکل بیت کوین قرار داشته است.
بنابراین، وقتی 111DMA نزدیک به 350DMAx2 باشد، وقت آن رسیده که به خروج فکر کنید – مثلاً با بررسی اینکه آیا اندیکاتورهای دیگر هم شما را به چنین نتیجهای میرسانند یا خیر.

نام اندیکاتور پای سایکل تاپ بر این اساس انتخاب شده که حاصل 350 تقسیم بر 111 عدد 3.153 است که تقریباً با عدد π (Pi) برابر است.
شاخص ترس و طمع کریپتو
شاخص ترس و طمع کریپتو با اعداد بین صفر تا صد نمایش داده میشود که صفر نشان دهنده "ترس شدید" و 100 نشان دهنده "طمع شدید" است.
در مجموع، پایین بودن این مقدار نشان دهنده نزدیکی بازار به کف و بالا بودن آن نشان دهنده نزدیک بودن به اوج است.
این اندیکاتور بر اساس چندین داده مختلف تشکیل میشود؛ از جمله نوسان (25 درصد)، مومنتوم بازار (25 درصد)، شبکههای اجتماعی (15 درصد)، نظرسنجیها (15 درصد)، وضعیت سلطه بازار (10 درصد) و ترند جاری (10 درصد). این عوامل در ترکیب با هم یک امتیاز را تشکیل میدهند که جو احساسی کلی بازار را ارزیابی میکند.
قبل از این همیشه با رسیدن مارکت کپ بازار کریپتو به اوج، این شاخص هم به بالاترین سطوح رسیده و با رسیدن به بیت کوین به کف هم عکس این شرایط را شاهد بودیم.

در آگوست 2023، کوین مارکت کپ (CMC) از شاخص ترس و طمع خودش رونمایی کرد. این شاخص بر خلاف بیشتر شاخصهای مشابه که متمرکز بر بیت کوین هستند، جو احساسی بیشتر از 20 هزار کوین لیست شده در CMC را پوشش میدهد. برای محاسبه مقدار این شاخص، پنج فاکتور مختلف در نظر گرفته میشود یعنی مومنتوم قیمت، نوسان، بازار مشتقات، ترکیب بازار و یکسری دادههای اختصاصی CMC.
نمودار رنگین کمانی بیت کوین
همانطور که از نام نمودار رنگین کمانی بیت کوین مشخص است، این نمودار یک حالت رنگین کمانی دارد و بر اساس یک رگرسیون لگاریتمی ساده شکل میگیرد که روند تغییر قیمت بیت کوین را در گذر زمان رسم میکند. در این روش، قیمت گذشته بیت کوین روی یک نمودار رنگی رسم میشود که نوارهای آن نشان میدهد بیت کوین نزدیک به اوج است یا کف.
هر چقدر قیمت به محدوده قرمز نزدیک شود، احتمال قرار داشتن در اوج بیشتر است و هر چقدر به محدوده آبی نزدیکتر باشد، احتمال اینکه در حال رسیدن به کف باشیم، بیشتر خواهد بود. همانطور که مشاهده میکنید، نمودار قیمت تمایل دارد پس از ورود بیت کوین به محدوده قرمز و نارنجی، به شدت معکوس شود.

این نمودار با استفاده از دادههای تاریخچه بیت کوین تشکیل شده و پایه و اساس علمی ندارد اما هنوز هم خیلی از تریدرها از آن برای پیش بینی نرخ آینده بیت کوین استفاده میکنند.
نمودار رنگین کمانی میتواند برای اشخاصی که به دنبال تعیین نقطه بهینه ورود و خروج برای بیت کوین و سایر ارزهای مربوطه هستند، راهنمای خوبی باشد.
به غیر از بیت کوین، برای اتریوم هم نمودار رنگین کمانی وجود دارد.
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud)

برای ابر ایچیموکو از چندین خط مختلف استفاده میشود که سعی دارند خطوط مقاومت و پشتیبانی را تصویرسازی کنند.
کل این اندیکاتور بر مبنای 5 خط مختلف تشکیل میشود:
- خط تبدیل یا Tenkan-sen: میانگین متحرک 9 کندل استیک قبلی.
- خط مبنا یا Kijun-Sen: میانگین متحرک 26 کندل استیک قبلی.
- محدوده پیشرو A یا Senkou Span A: میانگین متحرک خطوط تبدیل و مبنا که 26 دوره را برای آینده تصویرسازی میکند.
- محدوده پیشرو B یا Senkou Span B: میانگین متحرک 52 کندل استیک قبلی که 26 دوره را برای آینده تصویرسازی میکند.
- محدوده تأخیری یا Chikou Span: قیمت بسته شدن کندل استیک فعلی که 26 دوره را برای گذشته تصویرسازی میکند.
همانطور که در شکل بالا مشاهده میشود، بر اساس اینکه محدوده پیشگام A و B از هم بزرگتر یا کوچکتر باشند، فضای بین آنها رنگ میشود. وقتی محدوده پیشروی A بزرگتر از B باشد، ابر سبز خواهد بود و در شرایط عکس، قرمز رنگ میشود.
ابر کومو که یکی از ویژگیهای مهم سیستم ایچیموکو است، به همین محدوده رنگی اشاره دارد. با توجه به اینکه این ابر بر اساس 26 کندل استیک رسم میشود، میتواند اطلاعات خاصی را فراهم کند.
وقتی قیمت بالاتر از سطح ابر باشد، سیگنال روند صعودی محسوب میشود. ابر در اینجا برای دورههای صعودی نقش محدوده پشتیبانی را بازی میکند. اگر خط قیمت به پایینتر از سطح ابر ریزش داشته باشد، این یعنی روند صعودی مومنتوم خود را از دست داده و ممکن است روند نزولی در پیش باشد.
چه موقع و چگونه سودگیری را تکمیل کنیم؟
دانستن نقطه مناسب برای سود گیری، اهمیت زیادی دارد. وقتی هدف اصلی خرید در کف و فروش در اوج باشد، چالش مهم شناسایی لحظه مناسب برای خروج از پوزیشن خواهد بود. با وجود اندیکاتورهایی که رسیدن بازار به اوج را نشان میدهند، خروج از معامله علیرغم وجود اشتیاق خرید در بازار میتواند از نظر روحی کار سختی باشد.
تریدرهای مجرب برای چنین شرایطی از استراتژیهای مختلف استفاده میکنند، از جمله:
- سودگیری جزئی در نقاط عطف قیمت: تریدرها میتوانند به جای نقد کردن یک باره کل پوزیشن، این کار را به تدریج انجام دهند. به این ترتیب میتوان سود را حفظ کرد و همزمان احتمال تداوم روند صعودی هم در نظر گرفته میشود.
- استفاده از سفارش توقف متحرک: میتوان از سفارش توقف برای فروش خودکار ارز دیجیتال در صورت ریزش قیمت تا حدی مشخص پس از یک دوره صعودی استفاده کرد. این سفارش توقف، قیمت را به اندازه یک نرخ دلاری یا درصد مشخص دنبال میکند.
- حفظ سود پس از اوج گیری سریع: معمولاً اوج گیریهای سهموی در بازار کریپتو به شدت اصلاح میشوند. سودگیری (خروج از معامله با سود) بعد از صعود چشمگیر، به حفظ سرمایه برای مرحله بعد کمک میکند.
ترکیب چندین اندیکاتور
ممکن است بعضی از اندیکاتورها مثل RSI به تنهایی سیگنالهای غلطی تولید کنند اما ترکیب چندین اندیکاتور اوج و کف، دقت تشخیص را افزایش میدهد. از جمله روشهای استفاده از چندین معیار میتوان به این موارد اشاره کرد:
- در نظر گرفتن دو یا چند اندیکاتور مختلف قبل از اقدام. مثلاً میتوانید برای فروش منتظر افزایش RSI و کراس اوور Pi Cycle Top بمانید.
- ارزیابی فریم ورکها یا کلاسترهای مختلف اندیکاتورها. بعضی ابزارها مثل شاخص ترس و طمع، چندین اندیکاتور مختلف را در قالب یک امتیاز ترکیب میکنند.
- منتظر ماندن برای تأیید از سوی اسیلاتورهای روند و مومنتوم. ترکیب RSI و MACD یا اندیکاتور استوکاستیک به تشخیص کف و اوج کمک میکند.
- مقایسه اندیکاتورهای کوتاه، میان و بلندمدت. اندیکاتورهای تایم فریمهای مختلف میتوانند به تشخیص عمر یک روند کمک کنند.
- در نظر گرفتن سیگنالهای حجم و نوسان. بالا بودن غیرطبیعی حجم معاملات و نوسان، معمولاً با نقطه چرخش قیمت همراه خواهد بود.
وقتی چندین سیگنال مختلف با هم یک نکته را نشان دهند (بخصوص سیگنالهایی که از روشها و دیتاستهای متنوع استفاده میکنند)، میتوان نسبت به نزدیک بودن اوج مطمئنتر بود.
بک تست کردن سیگنالهای اوج
بک تست کردن یعنی اعمال استراتژیها یا اندیکاتورهای معاملاتی به دادههای گذشته برای ارزیابی کارایی آنها. تکنیکها و ابزارهای بک تست میتوانند به تریدرهای کریپتو برای تنظیم دقیق اندیکاتورهای اوج و کف مثل RSI و پای سایکل تاپ کمک کنند.
تریدرها میتوانند با تکرار پرایس اکشن گذشته برای شرایط مختلف بازار، کارایی تنظیمات و ترکیبات مختلف را از نظر تشخیص اوج و کف ارزیابی کنند. مثلاً تست RSI با استفاده از حد آستانه 65 تا 85 به تشخیص سطح بهینه اشباع خرید برای شناسایی اوج کمک میکند.
بهترین روش بک تست، استفاده از دادههای دقیق گذشته در سطح بازههای زمانی طولانی است. تریدرها میتوانند با استفاده از دادههای کافی، سیگنالهای اوج و کف را در سطح کل چرخه بازار بک تست کنند تا از عملکرد آنها مطمئن شوند.
برای بک تست کارآمد، باید یک شبیه سازی واقعی از شرایط معاملاتی دنیای واقعی داشته باشید. برای رسیدن به نتایج دقیق، عواملی مثل اسلیپیج، اسپرید و کارمزدها هم باید در نظر گرفته شوند.
میتوانید عملکرد و دقت تنظیمات و روشهای مختلف را با معیارهایی مثل درصد معاملات برنده، ضریب سود، نسبت شارپ و غیره ارزیابی کنید. یک اندیکاتور کارآمد و مفید، در شرایط مختلف بازار عملکرد منسجمی دارد.
گرچه عملکرد گذشته تضمینی برای ایجاد نتایج مشابه در آینده نیست، اما تریدرهایی که بک تست را به شکل درست و کارآمد انجام میدهند بهتر میتوانند یک استراتژی مناسب با اهداف خودشان انتخاب کنند.
مثل همیشه، مطالب و پیشنهادات ارایه شده در این مطلب صرفاً برای آموزش هستند و توصیه میشود که قبل از هر اقدامی، حتماً تحقیقات کامل مورد نیاز را انجام دهید.