برخلاف ارزهای فیات بیتکوین برای ارزشمند بودن نیازی به پشتوانههای ملموس ندارد و بیشتر ارزش آن ناشی از اطمینان مشتریان آن است.
خلاصه
- با وجود تصورات اشتباهی که درباره بی ارزش بودن بیتکوین وجود دارد، ارزش بازار 190 میلیارد دلاری آن چیزی دیگری را نشان میدهد.
- بیتکوین هم مثال دلار آمریکا و بسیاری از ارزهای دیجیتال دارای پشتوانههای فیزیکی نیست اما ارزش آن بیشتر مربوط به کاربرد آن برای اجرای تراکنش است.
- اعداد و ارقام و محاسبات مربوط به بلاکچین بیتکوین از جهات مختلف باعث مطلوب شدن آن میشوند.
این استدلال که بیتکوین به دلیل نداشتن پشتوانه فیزیکی فاقد ارزش است، همچنان یکی از مهمترین تصورات اشتباه درباره این ارز دیجیتال محسوب میشود.
این دیدگاه توسط ترامپ و میلیاردری به نام وارن بافت رواج یافت که هر دوی آنها اعلام کردند بیتکوین هیچ ارزشی ندارد. اما حالا که بیتکوین ششمین ارز ارزشمند جهان است، این سوال مطرح میشود که پشتوانه بیتکوین دقیقا چیست؟
منبع ارزش: بیتکوین و ارزهای فیات
تا همین اواخر (حدود یک قرن پیش) بیشتر ارزها و سکههای جهان با طلا قابل بازخرید بودند به این دلیل که خیلی از کشورهای ثروتمند جهان از یک سیستم پولی به نام استاندارد طلا تبعیت میکردند که بر اساس آن نرخ مبادله ارز ملی با طلا توسط دولتها ثابت باقی میماند. برای تبعیت از استاندارد طلا، کشورها باید منابع کافی از طلا در اختیار داشته باشند تا صددرصد پول در گردش آنها را پوشش دهد و مردم همیشه در صورت تمایل امکان مبادله ارزهای ملی با طلا را داشته باشند.
اما این شرایط باعث شد که اقتصاد در میانه رکود اقتصادی بزرگ دچار مشکل شود چون دولتها قادر نبودند برای افزایش موجودی پول در گردش خودشان و تشویق خرج کردن پول، طلای بیشتری تولید کنند.
استرالیا و نیوزلند در 1929/1930، آلمان و انگلیس در 1931 و آمریکا در 1933 این استاندارد را ترک کردند.
در سال 1971 آمریکا به صورت کامل این استاندارد را کنار گذاشت و ریچارد نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا به امکان مبادله طلا و دلار خاتمه داد و به این ترتیب باعث بی اثر شدن سیستم Bretton Woods و خاتمه عصر استاندارد طلا شد.
در عوض کشورها به مدل فیات روی آوردند که در آن ارز ملی پشتوانه کالایی مثل طلا نداشت – و حالا بانکهای مرکزی میتوانستند هر زمان که خواسته باشند ارز جدید چاپ کنند. هر چند این ارز فاقد ارزش ذاتی بود و ارزش آن بر اساس عرضه و تقاضا و میزان قدرت دولتی که پشت آن بود مشخص میشد. با توجه به اینکه دولتها پرداخت مالیات را فقط با ارز فیات قبول میکنند و فرار مالیاتی اقدامی غیرقانونی است، ارزش پول بر اساس نیاز به پرداخت مالیات هم مشخص میشود.
بنابراین ارزهای فیات هم هیچ پشتوانهای ندارند و ما با توجه به اینکه مطمئن هستیم ارزهای فیات برای خرید کالا و خدمات پذیرفته میشوند آنها را نگه میداریم. در واقع، اطمینان ما نسبت به ارزهای فیات باعث ایجاد قدرت خرید و ارزش ارزهای فیات میشود.
اما در بحث اطمینان ما نسبت به ارزهای فیات، مشکلی به نام استنتاج وجود دارد. به عبارت دیگر ما فرض میکنیم یک مجموعه از رویدادها همیشه به همان شکلی که قبلاً رخ داده اند رخ خواهند داد. در حالیکه نمی توانیم مطمئن باشیم در آینده چه اتفاقی برای ارزش ارزهای فیات سنتی رخ میدهد. بدون گره خوردن ارزش ارزهای فیات به کالایی مثل طلا، ارزش آن بیشتر حالت احتمالی دارد تا تضمینی.
آیا محاسبات ریاضی بیت کوین را پشتیبانی میکنند؟
بیتکوین هم مثل دلار آمریکا ارزش خود را از یک کالای فیزیکی به دست نمی آورد بلکه ارزش آن از روشهای دیگر ایجاد میشود.
از آنجایی که بیتکوین فاقد یک موجودیت مرکزی است که ارزش آن را اعمال کند و هیچ پشتوانه کالایی ندارد، خیلی از مردم به اشتباه تصور میکنند که این یعنی بیتکوین فاقد ارزش است.
اما واقعیت این است که هر بیتکوین در حال حاضر بیشتر از 10 هزار دلار قیمت دارد و ارزش کل بازار آن – که معادل با ارزش هر کوین ضربدر تعداد کل کوینهای در گردش است – به حدود 190 میلیارد دلار میرسد و همین موضوع به وضوح نشان میدهد که عده بسیاری بیتکوین را ارزشمند میدانند.
بیتکوین هیچ پشتوانه فیزیکی ندارد بلکه پشتوانه اصلی آن محاسبات پیچیدهای هستند که در تکنولوژی و تولید کنترل شده آن قرار دارند. این ویژگی تضمین میدهد که تولید بیتکوین محدود و در برابر سانسور مقاوم خواهد بود – که این هم باعث ارزشمند شدن بیتکوین میشود. به گفته Anthony Pompliano "اگر به بیت کوین باور ندارید، یعنی به قدرت رمزنگاری باور ندارید." به باور او فناوری بلاکچین به بیتکوین ارزش میدهد تقریباً مثل یک استاندارد طلا برای ارزهای دیجیتال.
مابقی ارزش بیتکوین را میتوان به این واقعیت نسبت داد که بیتکوین اولین سیستم پولی موفقی بود که توانست بدون حاکمیت متمرکز کار کند و این یعنی امکان افزایش تولید (تورم) آن وجود ندارد و مثل طلا که در دهه 30 میلادی تصاحب میشد امکان تصاحب آن وجود ندارد و سطح آزادی ایجاد شده توسط بیتکوین در تعداد کمی از ارزهای فیات وجود دارد.
همچنین بیتکوین ارزش خودش را از نظر کاربردی بودن ثابت کرده؛ هزاران تاجر بیتکوین را به عنوان روش پرداخت هزینه کالاها و خدمات قبول میکنند و مشخص شده که میزان وابستگی آن به بازار بورس به اندازه سایر داراییها نیست.
میزان استفاده از یک ارز در سطح جهان میتواند مشخص کننده سطح اعتماد مردم نسبت به آن باشد. دلار آمریکا از جمله ارزهایی است که امکان خرج کردن آن در همه جای جهان وجود دارد. در نتیجه، مردم نسبت به دلار آمریکا اطمینان دارند. قدرت خرید و کاربردی بودن از جمله ویژگیهای ارزشمند یک دارایی محسوب میشوند.
در مقابل هنوز بیتکوین با پذیرش عمومی گسترده فاصله دارد. جامعه کریپتو از اولین تراکنش بیتکوین که برای خرید یک پیتزا انجام شد مسیری طولانی را طی کرده اما هنوز میزان اطمینان نسبت به بیتکوین نسبت به برخی ارزهای فیات خیلی زیاد و گسترده نیست.
با وجود تفاوتهای چشمگیر این ارزها، بیتکوین تا این لحظه توانسته اطمینان بسیاری را جلب کند. با رشد فضای کریپتو، اطمینان نسبت به بیتکوین هم بیشتر میشود.
و از آنجایی که ارزش بازار بیتکوین نتیجه مستقیم نوسانات عرضه و تقاضا است، وقتی شرایط روبه راه باشد ارزش بیتکوین بیشتر میشود و وقتی شرایط مطابق میل پیش نرود، ممکن است شاهد سقوط بیتکوین باشیم.