آکادمی

مدیر سایت

مدیر سایت

کمکهای فناوری و رمزنگاری بلاکچین که در بخش خیرخواهانه گنجانیده شده است، این امکان را مهیا می سازد تا کل صنعت را بهبود ببخشد. هم چنین این امکان را فراهم می کند که هزینه های نقل و انتقالات بین المللی پولى و مالى را کاهش دهد و در نهایت حمایت فوری مالی بیشتری را به قربيان ارائه مى دهد.  تاکنون ارزهاى ديجيتال به روش های مختلفی با حمایت از خیرین به بيماران اهداء شده و مورد استفاده قرار گرفته است. در همين راستا یک صندوق ناشناس قادر به جمع آوری بیش از 55 میلیون دلار به صورت بيتكوين بود که در آن زمان از طرف خیرین اهدا شد. این رقم نشان دهنده آن است كه 1 تا 5 درصد از كمك هاى مالى با روش های پرداخت به كمك كريپتوكارنسى مورد استفاده خیرین مى باشد.

جان مک آفی (نامزد سابق ریاست جمهوری آمریكا و خالق آنتی ویروس مك آفی) به تازگی در توییتر خود توئیت كرده است كه وی در كریپتو سرمایه گذاری نمی كند اما او در واقع از آن استفاده می كند. در حالی كه شاید جامعه رمزنگاری معتقد بود كه به دلیل جابجايى هاى مكرر رمزارزها در گذشته جان مك آفى یکی از بزرگترین سرمایه گذاران در فضای رمزنگاری هست. او فاش كرد كه كوين هاى مورد علاقه اخير او كوين هاى خصوصي ، بطور خاص مونرو Monero و DAI بوده است و او از آنها براي خريدهاى روزمره استفاده مي كند.

یونیسف بزرگترین سرمایه گذاری ارزدیجیتال خود را انجام داد.

 شرکت های فناوری محور از هفت اقتصاد نوظهور در دنیا از صندوق رمزنگاری سرمایه گذاری یونیسف  ارزدبجیتال اتریوم دریافت می کنند. این صندوق یونیسف با توجه به امکاناتی که در حوزه کریپتوکارنسی دارد برای توسعه طرحها و پروژه های تکنولوژی محور، به این شرکت ها 125 اتریوم داده است تا در شش ماه آینده در مقیاس بندی یا نمونه سازی فن آوری های مربوطه از آنها استفاده کنند. یکی از این شرکتها Afinidata مطالب آموزشی را به والدین با فرزندان خردسال ارائه می دهد. 

شرکت دیگر Cireha سیستم های ارتباطی را برای کودکان دارای اختلال گفتار یا زبان ایجاد می کند تا در دنیای آفلاین استفاده كنند.

كوين لينكد، اولین شبکه اجتماعی مبتنی بر بلاكچين است. این پلتفرم دو توكن بومی دارد. اولين توكن، توكن امنيتى هست برای مشتريانى كه به دنبال سرمایه گذاری در اين پلتفرم هستند و توكن ديگر بر مبناى الگوريتم ERC-20 به نام CoinLinked Coin یا CLC طراحی شده است که عملکردهای مختلفی را در پلتفرم CoinLinked ارائه می دهد. در ازای تولید محتوا بر روی اين پلتفرم ، CLC به کاربران پاداش داده می دهد، به عنوان مثال به ازاى آپلود عکس یا فیلم، به اشتراک گذاری لينكها يا چالشها با پست های موجود می توانند از تخفیفات در اين پلتفرم استفاده کنند و كوين لينكد به آنها پاداش مى دهد.

راید (Ryde)، اولین نرم‌افزار تاکسی‌های اشتراکی (کارپولینگ) در سنگاپور، از هفته آینده از بیت کوین به‌عنوان یک روش پرداخت پشتیبانی می‌کند. این تاکسی اینترنتی ولت کریپتوکارنسی خودش را روانه بازار کرده که به کاربران اجازه می دهد پرداخت مسیر از طریق بیتکوین انجام شود.

تعداد خودپردازهای بیت کوین در جهان طی دو سال گذشته  افزایش چشمگيرى داشته است و به ميزان ٨٢٠٨ دستگاه در ٧٣ كشور دنيا رسيد. اين در حالى است كه ایالات متحده آمريكا بیشترین ميزان و سهم را از این افزایش به خود اختصاص داده است و آمريكا به تنهايى حدود ٦٠٠٠ دستگاه خودپرداز دارد. هم چنين ٧١ دستگاه خودپرداز اخيرا در اسپانيا نصب شده است و به علت افزايش ميزان پذيرش ارزديجيتال تعداد اين دستگاهها رو به افزايش است.

شش شرکت رمزارزی معتبر منجمله باینانس با پلتفرم «کدیفای» (Codefi) که متعلق به شرکت ConsenSys است، به پروژه آزمایشی استیکینگ نسخه دوم اتر (ETH 2.0) ملحق خواهند داشت. شرکت کانسن سیستم در تاریخ 17 ژوين توییتی را منتشر کرد که بر اساس آن صرافی‌های رمزارزی Binance و Crypto.com، صندوق‌های حفاطت از دارایی‌های دیجیتالِ Trustology، Matrixport و Huobi Wallet و نیز شرکت سرمایه‌گذاری DARMA Capital دسترسی زودهنگام به نسخه آزمایشی استیکینگ اتریوم 2.0 را دریافت خواهند کرد. این دسترسی از طریق پلتفرم فایننس غیرمتمرکز Codefi امکان پذیر خواهد شد.

پنج شنبه, 29 خرداد 1399 19:38

سلفیش ماینینگ Selfish Mining چیست ؟

درک انگیزه‌های بیت کوین

بیت‌کوین یک بازی انگیزشی است که با دقت متعادل شده است. در یک اکوسیستم غیرمتمرکز هماهنگ کردن منافع اعضا برای دوام طولانی مدت شبکه ضروری است. انگیزه‌هایی که نودها را به ایمن سازی شبکه تشویق می‌کنند عمدتاً اقتصادی هستند – در صورتی که نودها درست و صادقانه عمل کنند، به آنها پاداش تعلق می‌گیرد. تلاش برای تقلب باعث ایجاد احتمال از دست رفتن درآمد می‌شود.

این امر در ماینینگ کاملاً مشهود است. اعضا سرمایه زیادی برای تهیه برق و سخت‌افزارهای تخصصی صرف می‌کنند به این امید که با اضافه کردن بلاک به بلاک‌چین بتوانند سرمایه خودشان را پس گرفته و به سود برسند. ماینرها به دنبال حداکثر کردن بازده هستند و راحت ترین روش رسیدن به این هدف، عمل کردن طبق قواعد است.

اگر ماینری بلاکی به زنجیره اضافه کند، کل کارمزد پرداخت شده برای تراکنش‌های آن بلاک را به همراه مقداری از کوین‌های ماین شده دریافت می‌کند که به آن پاداش بلاک گفته می‌شود و بعد از هر 210 هزار بلاک (تقریباً هر چهار سال) تعداد این کوین‌ها نصف می‌شود. در زمان نوشتن این مقاله پاداش بلاک 12 و نیم بیت‌کوین است اما ظرف چند ماه آینده به 6.25 بیت‌کوین کاهش پیدا می‌کند.

انگیزه مالی برای ماین کردن بیت‌کوین باعث رقابتی شدن این کار شده و منجر به ارتقای امنیت و تمرکززدایی شبکه می‌شود. عده‌ای باور دارند که ممکن است این انگیزه‌ها به بازی گرفته شود. در این مقاله نگاهی به مفهوم سلفیش ماینینگ داریم.

سلفیش ماینینگ چطور کار می‌کند؟

جامع ترین بررسی درباره سلفیش ماینینگ در مقاله سال 2013 "اکثریت کافی نیست: ماینینگ بیت‌کوین آسیب پذیر است" ارائه شده که توسط Ittay Eyal و Emin Gun Sirer نوشته شده است. نظریه این مقاله این است که بر خلاف باور عموم انگیزه ماینرهای بیت‌کوین مشکلاتی دارد و ممکن است در نهایت منجر به متمرکز شدن شبکه شود.

برای درک سلفیش ماینینگ این مثال را در نظر بگیرید. فرض کنید که نرخ هش به صورت یکنواخت بین 4 ماینر (A، B، C و D) تقسیم شده باشد (هر کدام 25 درصد). A، B و C طبق قواعد شبکه کار می‌کنند اما D سعی دارد از سیستم به نفع خود بهره برداری کند.

در شرایط معمولی انتظار داریم ماینری که بلاکی پیدا می‌کند بلافاصله آن را به زنجیره الحاق کند و این همان کاریست که A، B و C که اعضای صادق شبکه هستند انجام می‌دهند اما اگر D بلاکی را پیدا کند آن را نگه می‌دارد (در واقع یک راهکار معتبر پیدا کرده اما به زنجیره اضافه نمی‌کند). ممکن است D خوش شانس باشد و قبل از دیگران دو بلاک پشت سر هم پیدا کند.

فرض کنیم که 100 هزار بلاک ماین شده است. حالا A، B و C سعی دارند صد و یک هزارمین بلاک را پیشنهاد بدهند. D این بلاک را پیدا کرده اما اعلام نمی‌کند. حالا دو زنجیره ایجاد می‌شود، یک زنجیره عمومی و زنجیره مخفی (و طولانی تر) D. در حالیکه دیگران همچنان سعی دارند بلاک صد و یک هزارم را پیدا کنند، D بلاک صد و دو هزارم را پیدا می‌کند.

حالا زنجیره D دو بلاک جلوتر است. اگر خوش شانسی او ادامه پیدا کند و بتواند همیشه با این فاصله از زنجیره دیگر جلوتر بماند، به پیشروی ادامه خواهد داد. وقتی بقیه پیشرفت کنند تا حدی که فقط یک بلاک از او عقب باشند، او هم از زنجیره خودش رونمایی می‌کند.

زنجیره D که حالا عمومی شده طولانی تر از زنجیره‌ای است که سایر اعضا روی آن کار می‌کنند. طبق قانونی که به آن "قانون طولانی ترین زنجیره" گفته می‌شود، زنجیره‌ای درست است و باید روی آن کار کرد که بیشترین اثبات کار (معیاری که به آن chainwork هم گفته می‌شود) روی آن انجام شده باشد. بنابراین اگر یک نود زنجیره‌ای را شناسایی کند که در مجموع کار بیشتری روی آن انجام شده، به آن سوئیچ می‌کند و قدرت ماینینگ را به زنجیره طولانی تر اختصاص می‌دهد.

حالا A، B و C زنجیره ماینر D را مشاهده می‌کنند و متوجه می‌شوند که باید از آن تبعیت کنند. به این ترتیب هر پاداشی که از زنجیره دیگر به دست آورده اند دیگر وجود خارجی نخواهد داشت و از آنجایی که D این بلاک‌ها را ماین کرده کل پاداش به او تعلق می‌گیرد.

آیا سلفیش ماینینگ خطری برای بیت‌کوین محسوب می‌شود؟

بدون شک برای همه اعضا رفتار کردن به همان صورتی که از آنها انتظار می‌رود، هزینه کمتری در پی دارد. سلفیش ماینینگ منجر به تلفات زیادی می‌شود اما افرادی که چنین کاری را انجام می‌دهند باید یک برتری استراتژیک نسبت به سایر اعضای شبکه داشته باشند. در نتیجه ممکن است مهاجم به ماینرها ملحق شود و این منجر به بدتر شدن شرایط خواهد شد.

Eyal و Sirer در مقاله خودشان این شرایط را یک خطر مهم تلقی کرده اند چون ممکن است سلفیش ماینینگ به مرور زمان باعث شود نرخ هش استخرهای ماینینگ افزایش پیدا کند به این دلیل که اعضا می‌توانند با یکدیگر برای سلفیش ماینینگ ائتلاف تشکیل بدهند تا درآمدشان را به حداکثر برسانند. وقتی یک استخر ماینینگ خاص بیشترین میزان قدرت را در اختیار گرفت، می‌تواند حمله 51 درصد را اجرا کند.

عده دیگری چنین رفتاری را تهدید تلقی نمی‌کنند و به ملاحظات ایدئولوژیک و انگیزه حفظ عملکرد شبکه به روش غیرمتمرکز اشاره می‌کنند. تخریب این اکو سیستم باعث می‌شود که ماینرها نتوانند سرمایه‌ای که صرف نیروی برق و تجهیزات کرده بودند را برگردانند و به سود برسند.

صحبت‌های پایانی

اگر اجتماعی از ماینرها بتوانند با موفقیت سلفیش ماینینگ را اجرا کنند، قطعاً این استراتژی برای ارتقای درآمد آنها بسیار جذاب خواهد بود. در بدترین شرایط ممکن است این انگیزه باعث شود که ماینرهای صادق هم به ماینرهای سلفیش بپیوندند و به تمرکززدایی شبکه آسیب وارد کنند.

اما در چشم انداز کلی هماهنگ شدن برای انجام چنین کاری فایده خاصی ندارد. به هر حال تلاش برای تضعیف شبکه می‌تواند منجر به افت قیمت بیت‌کوین شود و مستقیماً به سودآوری ماینینگ خدشه وارد کند.

مقدمه

تکنولوژی بلاک‌چین سیستم اقتصادی ما را به طور چشمگیری دستخوش تغییر کرد اما ویژگی‌هایی مثل عدم نیاز به اعتماد و غیرقابل تغییر بودن صرفاً کاربرد پولی ندارند.

یکی دیگر از حوزه‌هایی که این تکنولوژی می‌تواند تغییرات قابل توجهی در آن ایجاد کند، حوزه حکمرانی است. بلاک‌چین می‌تواند امکان ایجاد سازمان‌هایی کاملاً جدید را فراهم کند که به صورت مستقل و بدون نیاز به وجود یک موجودیت متمرکز اداره می‌شوند. در این مقاله مقدمه‌ای بر این سازمان‌ها خواهیم داشت.

DAO چیست و چطور کار می‌کند؟

DAO مخفف Decentralized Autonomous Organization یا سازمان خودگران غیرمتمرکز است. به بیان ساده DAO سازمانی است که نرم‌افزارها و کدهای کامپیوتری بر آن حکمرانی می‌کنند. بنابراین چنین سازمانی قابلیت عمل کردن به صورت مستقل و بدون نیاز به یک مقام مرکزی خاص را دارد.

DAO می‌تواند از طریق قراردادهای هوشمند با اطلاعات بیرونی کار کرده و بر اساس آنها فرمان اجرا کند – همه این کارها بدون نیاز به مداخله انسان انجام می‌شود. معمولاً DAO توسط جامعه‌ای از سهامداران و ذینفعان اداره می‌شود که یک مکانیزم توکن خاص به آن انگیزه می‌دهد.

قواعد و رکوردهای تراکنشی DAO به صورت شفاف در بلاک‌چین ذخیره می‌شوند. معمولاً در رابطه با قواعد با رای سهامداران تصمیم گیری می‌شود و روش تصمیم گیری از طریق پروپوزال یا پیشنهاد است. سپس پیشنهادی که اکثر سهامداران به آن رای داده باشند (یا واجد یکسری قواعد دیگر که در مجموعه قواعد اجماع نظر شبکه مشخص شده اند، باشد) پیاده سازی می‌شود.

از بعضی جهات DAO شبیه یک شرکت یا کشور کار می‌کند اما روش کار آن غیرمتمرکزتر است. سازمان‌های سنتی با یک ساختار سلسله مراتبی و لایه‌های مختلف بوروکراسی کار می‌کنند اما DAO هیچ سلسله مراتبی ندارد. در عوض DAO از مکانیزم‌های اقتصادی برای همسو شدن با منافع سازمان و منافع اعضای خود کار می‌کند که معمولاً این کار با استفاده از نظریه بازی انجام می‌شود.

بین اعضای DAO هیچ قرارداد رسمی وجود ندارد. اهداف مشترک و انگیزه‌های شبکه که با قواعد اجماع گره خورده اند این افراد را به هم پیوند می‌دهد. این قواعد کاملاً شفاف بوده و در نرم‌افزار اپن سورسی که بر سازمان حاکمیت می‌کنند، نوشته شده اند. از آنجایی که DAO بدون مرکز کار می‌کند، ممکن است مشمول قوانین حوزه‌های قضایی مختلف باشد.

همان طور که از نام DAO پیداست، این سازمان‌ها غیرمتمرکز و مستقل هستند. غیرمتمرکز بودن این سازمان‌ها به این دلیل است که هیچ موجودیت واحدی قدرت تصمیم گیری و پیاده سازی تصمیمات را ندارد و خودگران است چون می‌تواند به صورت مستقل کار کند.

وقتی DAO پیاده سازی شد، هیچ موجودیت واحدی امکان کنترل بر آن را ندارد بلکه توسط جامعه اعضای آن اداره می‌شود. اگر قواعد حاکمیتی تعریف شده در پروتکل به خوبی طراحی شده باشد، می‌تواند شبکه را به بهترین نتایج هدایت کند.

در واقع DAO یک سیستم عملیاتی برای همکاری باز ایجاد می‌کند. این سیستم به افراد و موسسات امکان می‌دهد که بدون نیاز به شناختن یکدیگر یا اعتماد به هم، همکاری داشته باشند.

DAO و مشکل عامل – کارگزار

DAO با یکی از مشکلات اقتصاد به نام معضل عامل – کارگزار روبروست. این مشکل وقتی رخ می‌دهد که یک شخص یا موجودیت ("عامل") قابلیت تصمیم گیری و اقدام کردن از طرف یک شخص یا موجودیت دیگر را دارد ("کارگزار"). اگر این عامل بخواهد به نفع خودش اقدام کند ممکن است منافع کارگزار را نادیده بگیرد.

این شرایط به عامل امکان می‌دهد که از طرف کارگزار ریسک کند. آنچه که منجر به تشدید این مشکل می‌شود این است که ممکن است بین عامل و کارگزار ناهماهنگی اطلاعاتی وجود داشت باشد. کارگزار هیچ وقت اطلاع پیدا نمی‌کند که از او استفاده شده و هیچ راهی برای مطمئن شدن از اینکه عامل به نفع او کار می‌کند نخواهد داشت.

نمونه‌هایی از این مسئله در مواقعی که مقامات نماینده شهروندان می‌شوند، کارگزاران نماینده سرمایه گذاران می‌شوند یا مدیران نماینده سهامداران می‌شوند، قابل مشاهده است.

مدل‌های انگیزشی طراحی شده به کمک DAO می‌توانند با فراهم کردن شفافیت که توسط بلاک چین ایجاد می‌شود به حذف این مشکل کمک کنند. انگیزه‌ها در سازمان هماهنگ می‌شوند و ناهماهنگی اطلاعاتی بسیار کم است (یا وجود ندارد). از آنجایی که تمامی تراکنش‌ها روی یک بلاک‌چین ضبط می‌شوند، عملکرد DAO کاملاً شفاف است و در نتیجه از نظر تئوری می‌توان آنها را غیرقابل فساد دانست.

نمونه‌هایی از DAO

هر چند شبکه بیت‌کوین یک نمونه بسیار ابتدایی از DAO بود اما می‌توان آن را اولین مثال در این زمینه دانست. این شبکه به روش غیرمتمرکز کار می‌کند و با پروتکل اجماعی که هیچ سلسله مراتبی بین اعضای وجود ندارد، هماهنگ سازی می‌شود.

پروتکل بیت‌کوین قواعد سازمان را تعریف می‌کند و خود بیت‌کوین‌ها به کاربران انگیزه می‌دهند تا شبکه را ایمن سازی کنند. به این ترتیب می‌توان مطمئن بود که اعضای مختلف می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند تا عملکرد بیت‌کوین به عنوان یک سازمان خودگران غیرمتمرکز حفظ شود.

در رابطه با بیت کوین هدف مشترک ذخیره و انتقال ارزش بدون وجود یک موجودیت مرکزی است که سیستم را هماهنگ می‌کند. اما DAO برای چه کارهای دیگری قابل استفاده است؟

می توان برای کاربردهای مختلف DAOهای پیچیده تری را پیاده سازی کرد مثل حاکمیت بر مبنای توکن، صندوق‌های سرمایه گذاری غیرمتمرکز یا شبکه‌های اجتماعی هستند. همچنین DAO می‌تواند عملکرد دستگاه‌های مختلف متصل به اینترنت اشیاء را هماهنگ سازی کند.

این راهکارها منجر به ایجاد زیرمجموعه‌ای از DAO تحت عنوان شرکت‌های خودگران غیرمتمرکز (DAC) شدند. DAC می‌تواند سرویس‌هایی مشابه با شرکت‌های سنتی ارائه کند مثل سرویس به اشتراک گذاری خودرو. تفاوت آنها در این است که این سیستم بدون وجود ساختار حاکمیت شرکتی که در کسب و کارهای سنتی مشاهده می‌شود کار می‌کند.

برای مثال خودرویی که مالک خودش است و سرویس به اشتراک گذاری خودرو را به عنوان بخشی از یک DAC عرضه می‌کند می‌تواند مستقل کار کند و با انسان‌ها یا وسایل دیگر تراکنش انجام دهد. حتی می‌تواند با استفاده از اوراکل‌های بلاک‌چین قراردادهای هوشمند را اجرا کرده و کارهای خاصی مثل مراجعه به مکانیک را به صورت مستقل انجام دهد.

 

اتریوم و DAO

یکی از اولین نمونه‌های DAO، سازمان The DAO بود. این سازمان متشکل از قراردادهای هوشمند پیچیده‌ای بود که بر پایه بلاک چین اتریوم طراحی شده بودند و به عنوان یک صندوق سرمایه گذاری مستقل کار می‌کرد.

توکن‌های DAO در عرضه اولیه کوین (ICO) فروخته شدند و به خریدار مالکیت سهام و حق رای دهی در این صندوق غیرمتمرکز را می‌دادند. اما مدت کوتاهی بعد از راه اندازی، حدود یک سوم از وجوه این صندوق در هکی که بزرگترین هک تاریخ ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود از آن تخلیه شدند.

نتیجه این رویداد این بود که اتریوم بعد از یک هاردفورک به دو زنجیره تقسیم شد. در یک زنجیره تراکنش‌های مربوط به این هک لغو شدند به صورتی که انگار چنین هکی هرگز رخ نداده است. در حال حاضر به این بلاک‌چین زنجیره اصلی اتریوم گفته می‌شود. زنجیره دیگر که به اصل "قانون ما کد است" پایبند مانده بود، تراکنش‌های این هک را بدون تغییر باقی گذاشت و ویژگی تغییر ناپذیری را حفظ کرد. به این بلاک‌چین اتریوم کلاسیک گفته می‌شود.

مشکلات پیش روی DAOها

مشکلات قانونی

چشم انداز قانونی حوزه DAO کاملاً غیرقطعی و نامشخص است. هنوز مشخص نیست که حوزه‌های قضایی مختلف چه فریم ورک قانونی برای این نوع سازمان‌های جدید ایجاد خواهند کرد اما نامشخص بودن چشم انداز قانونی می‌تواند مانع بسیار مهمی برای پذیرش سازمان‌های خودگران غیرمتمرکز باشد.

 

حملات هماهنگ

ویژگی‌های مطلوب DAO (غیرمتمرکز بودن، تغییرناپذیری، عدم نیاز به وجود اعتماد) موانع قابل توجهی در زمینه امنیت و کارایی با خود به همراه خواهد داشت. هر چند برخی سازمان‌هایی که به سمت DAO حرکت می‌کنند بدون شک جذابیت زیادی دارند اما خطر و ریسک آنها بسیار چشمگیر و قابل توجه تر از خطرات سازمان‌های سنتی است.

 

نقاط تمرکز

می توان گفت که تمرکززدایی یک حالت مشخص نیست بلکه یک طیف است که هر نقطه از آن برای یک کاربرد خاص مناسب است. در برخی مواقع ممکن است استقلال یا تمرکززدایی کامل ممکن نباشد یا معقول به نظر نرسد.

DAO این امکان را فراهم کرده که طیف وسیع تری از اعضاء با یکدیگر همکاری کنند اما قواعد حاکمیتی تنظیم شده در پروتکل می‌تواند یک نقطه تمرکز باشد. می‌توان استدلال کرد که سازمان‌های متمرکز با بهره وری بسیار بیشتری کار می‌کنند اما در عین حال مزایای همکاری باز را هم از دست می‌دهند.

 

صحبت‌های پایانی

DAO به سازمان‌ها امکان می‌دهد تا از اتکا به موسسات سنتی رها شوند. حالا به جای وجود یک موجودیت متمرکز که هماهنگی‌ها را انجام می‌دهد قواعد حاکمیتی خودکار شده و افراد را به سمت مناسب ترین خروجی برای شبکه هدایت می‌کند.

شبکه بیت‌کوین را می‌توان یک مدل ساده از DAO در نظر گرفت و در حال حاضر پیاده سازی‌های کمی از آن وجود دارد. کلید طراحی DAO خوب تهیه مجموعه‌ای کارآمد از قواعد اجماع است که منجر به حل مشکلات پیچیده در زمینه هماهنگ سازی شود. ممکن است چالش واقعی که پیاده سازی DAO با آن روبرو می‌شود صرفاً تکنولوژیکی نباشد بلکه اجتماعی باشد.

 

پنج شنبه, 29 خرداد 1399 23:57

آشنایی با استخر ماینینگ Mining Pools

مقدمه

ماینینگ نقش قابل توجه و مهمی برای حفظ امنیت بلاک‌چین‌هایی با سیستم اثبات کار دارد. اعضای شبکه می‌توانند با محاسبه کدهای هشی با ویژگی‌هایی خاص شبکه‌های ارز دیجیتال را بدون نیاز به وجود یک مقام مرکزی ایمن سازی کنند.

وقتی در سال 2009 بیت‌کوین برای اولین بار راه اندازی شد، هر کسی می‌توانست با یک کامپیوتر معمولی با سایر ماینرها رقابت کند تا هش بلاک بعدی را به صورت درست حدس بزند چون در آن زمان سطح دشواری ماینینگ خیلی کم بود و نرخ هش زیادی در شبکه وجود نداشت. به همین دلیل برای اضافه کردن بلاک‌های جدید به بلاک‌چین نیازی به سخت‌افزاری تخصصی نبود.

این موضوع کاملاً منطقی است چون کامپیوترهایی که می‌توانستند بیشترین میزان هش را در هر ثانیه محاسبه کنند، قادر به پیدا کردن بلاک‌های بیشتری بودند و همین موضوع منجر به تغییر قابل توجهی در این اکوسیستم شد. ماینرها درگیر یک نبرد تسلیحاتی شدند و سعی می‌کردند با تهیه بهترین تجهیزات در این رقابت نسبت به دیگران برتری پیدا کنند.

ماینرهای بیت‌کوین بعد از امتحان کردن سخت‌افزارهای مختلف (پردازنده، کارت گرافیک، FPGA) به ASIC – مدارهای مجتمع خاص منظوره – رسیدند. این دستگاه‌های ماینینگ امکان انجام کارهایی مثل گشتن در Binance Academy یا توئیت کردن را به شما نمی‌دهند.

همانطور که از اسم ASIC پیداست، این تجهیزات فقط برای انجام یک کار یعنی محاسبه هش طراحی شده اند اما از آنجایی که به طور ویژه و خاص برای همین کار ساخته شده اند این کار را فوق العاده خوب انجام می‌دهند. آنقدر خوب که حالا استفاده از سایر سخت افزارها برای ماین کردن بیت‌کوین کاملاً غیرمعمول شده است.

استخر ماینینگ چیست؟

سخت‌افزار خوب فقط تا حدودی به شما کمک می‌کند. ممکن است چندین ASIC پرقدرت داشته باشید اما در اقیانوس ماینینگ مثل یک قطره باشید. در واقع در چنین حالتی احتمال ماین کردن یک بلاک توسط شما به شدت کم خواهد بود حتی اگر پول زیادی صرف تهیه سخت‌افزار و نیروی برق لازم برای کار آنها کرده باشید.

در واقع هیچ تضمینی برای اینکه کی پاداش بلاک را دریافت می‌کنید یا اینکه اصلاً پاداشی دریافت خواهید کرد وجود ندارد. اگر به دنبال درآمد مستمر و پیوسته هستید، شانس موقیت شما در استخر ماینینگ بسیار بیشتر می‌شود.

فرض کنید که شما و نه نفر دیگر 0.1 درصد از کل نرخ هش شبکه را در اختیار داشته باشید. در این حالت به طور میانگین انتظار دارید که در هر هزار بلاک یک بلاک موفق پیدا کنید. با توجه به اینکه هر روز 144 بلاک ماین می‌شود، احتمالاً هر هفته یک بلاک پیدا می‌کنید. بسته به میزان سرمایه ای که خرج تجهیزات و برق کرده اید ممکن است این رویکرد ماینینگ انفرادی برای شما کاربردی و عملی باشد.

اما اگر این درآمد به اندازه ای نباشد که شما را به سود برساند می‌توانید با نه نفری که ذکر کردیم متحد شوید. اگر همه شما قدرت هش خودتان را ترکیب کنید، 1 درصد از نرخ هش شبکه متعلق به شما خواهد بود. این یعنی به طور میانگین در هر صد بلاک یک بلاک پیدا می‌کنید که معادل با یک تا دو بلاک در روز است. حالا می‌توانید پاداش به دست آمده را تقسیم کرده و بین همه ماینرهای سهیم در این نرخ هش تقسیم کنید.

کار استخر ماینینگ همین است. امروزه استخرهای ماینینگ کاربرد زیادی دارند چون جریان درآمدی پایدارتری را برای اعضاء تضمین می‌کنند.

استخرهای ماینینگ چطور کار می‌کنند؟

معمولاً در استخر ماینینگ یک هماهنگ کننده مسئول سازماندهی ماینرها است. این هماهنگ کننده اطمینان حاصل می‌کند که ماینرها از نانس‌های (nonce) مختلفی استفاده می‌کنند تا قدرت هش آنها با تلاش برای ایجاد بلاک‌های یکسان هدر نرود. همچنین هماهنگ کننده مسئول تقسیم کردن پاداش‌ها و پرداخت آنها به اعضای شبکه است. برای محاسبه کار انجام شده توسط هر ماینر و پاداش دادن به ماینرها متناسب با آن روش‌های مختلفی وجود دارد.

پرداخت بر اساس سهم

یکی از متداول ترین روش‌های پرداخت پاداش، پرداخت بر اساس سهم (PPS) است. در این سیستم شما به ازای هر سهمی که دارید، یک مبلغ ثابت دریافت می‌کنید.

منظور از سهم یک هش است که برای رهگیری کار انجام شده توسط هر ماینر استفاده می‌شود. مبلغ پرداخت شده برای هر سهم چندان زیاد نیست اما به مرور زمان جمع می‌شود. توجه داشته باشید که یک سهم، یک هش معتبر در شبکه نیست بلکه هشی است که صرفاً با شرایط تعیین شده توسط استخر ماینینگ همخوانی دارد.

در PPS چه استخر شما بلاکی را حل کند و چه نکند در هر صورت به شما پاداش تعلق می‌گیرد. گرداننده استخر این ریسک را برعهده می‌گیرد در نتیجه معمولاً کارمزد قابل توجهی دریافت می‌کند – این کارمزد را یا از قبل از کاربران دریافت می‌کند یا از پاداش بلاک نهایی.

پرداخت بر اساس آخرین N سهم  (PPLNS)

یکی دیگر از طرح‌های محبوب پرداخت به ازای آخرین N سهم (PPLNS) است. در این روش بر خلاف PPLNS تنها وقتی استخر بلاکی را با موفقیت ماین کند به ماینرها پاداش داده می‌شود. وقتی استخر بلاکی را پیدا کند، آخرین N سهم ارسال شده (مقدار N در هر استخری متفاوت است) را بررسی می‌کند. سپس تعداد سهم‌های ارسال شده توسط شما تقسیم بر N شده و حاصل در پاداش بلاک ضرب می‌شود (منهای هزینه‌های اپراتور).

به عنوان مثال فرض کنید که پاداش بلاک فعلی  (با فرض عدم وجود کارمزد) 12 و نیم بیت‌کوین، کارمزد اپراتور 20 درصد و پاداش موجود برای ماینرها 10 بیت‌کوین است. اگر N یک میلیون باشد و شما 50 هزار سهم داشته باشید، 5 درصد از پاداش (یا به عبارتی 0.5 بیت‌کوین) به شما تعلق می‌گیرد.

ممکن است انواع مختلفی از این دو طرح را در استخرهای ماینینگ مشاهده کنید اما معمولاً بیشتر از بقیه این دو طرح را مشاهده می‌کنید. هر چند صحبت ما بیشتر به بیت‌کوین مرتبط است اما ارزهای دیجیتال محبوبی با سیستم اثبات کار هم استخر ماینینگ دارند مثل زی کش، مونرو، گرین و ریون کوین.

آیا استخرهای ماینینگ تهدیدی برای تمرکز زدایی شبکه محسوب می‌شوند؟

شاید حالا این سوال برای شما ایجاد شده باشد که آیا قدرت اصلی بیت‌کوین در این نیست که هیچ موجودیت واحدی کنترل بلاک‌چین را در دست ندارد؟ اگر شخص یا گروهی کنترل اکثریت قدرت هش شبکه را در اختیار بگیرد چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

این سوالات کاملاً معتبر و بجا هستند. اگر موجودیت خاصی 51 درصد از قدرت هش شبکه را در اختیار بگیرد، می‌تواند حمله 51 درصد را اجرا کند. به این ترتیب می‌تواند تراکنش‌ها را سانسور کرده و حتی تراکنش‌های قدیمی تر را لغو کند. چنین حمله ای می‌تواند آسیب قابل توجهی به اکوسیستم ارزهای دیجیتال وارد کند.

اما آیا استخرهای ماینینگ خطر وقوع چنین حمله ای را افزایش می‌دهند؟ پاسخ این سوال مثبت است اما چنین چیزی بسیار بعید است.

 

 

تفکیک نرخ هش 24 ساعته بر اساس استخر ماینینگ در 16 آوریل 2020. 

از نظر تئوری چهار استخر ماینینگ برتر می‌توانند شبکه را تحت تصاحب بگیرند. اما چنین چیزی معقول نیست. حتی اگر این گروه بتوانند به شبکه حمله کنند این کار باعث سقوط قیمت بیت‌کوین می‌شود چون اقدام آنها منجر به تضعیف شبکه و از بین رفتن اعتبار آن خواهد شد.

علاوه بر این، استخرها لزوماً مالک تجهیزات ماینینگ نیستند. هر چند اعضای استخر سیستم‌های خودشان را با سرور هماهنگ کننده تطبیق می‌دهند اما آزاد هستند که در صورت تمایل شبکه را ترک کنند. غیرمتمرکز ماندن این اکوسیستم به نفع همه شرکت کننده‌ها و همچنین گردانندگان استخر ماینینگ است. به هر حال تنها در صورت سودآور ماندن ماینینگ آن‌ها هم به سود می‌رسند.

هر از گاهی چنین اتفاقی رخ داده که برخی استخرها تا حدی رشد کنند که موجب ایجاد نگرانی‌هایی شوند. معمولاً استخر (و ماینرهای آن) گام‌های لازم برای کاهش نرخ هش را انجام می‌دهند.

 

صحبت‌های پایانی

حوزه ماینینگ ارزهای دیجیتال با تشکیل استخرهای ماینینگ برای همیشه دستخوش تغییر شده است. وجود این استخرها می‌تواند برای ماینرهایی که به دنبال دستیابی به درآمدی ثابت هستند بسیار مفید باشد. با توجه به تعداد بسیار زیاد طرح‌های موجود برای پاداش دادن به ماینرها آنها باید سعی کنند طرحی متناسب با نیازهای خودشان پیدا کنند.

در حالت ایده آل ماینینگ بیت‌کوین باید بسیار غیرمتمرکزتر باشد. اما در حال حاضر شرایط به صورتی است که به آن "به اندازه‌ی کافی غیرمتمرکز" گفته می‌شود. در هر صورت در اختیار داشتن اکثریت قدرت هش شبکه توسط یک استخر ماینینگ خاص در بلندمدت به نفع هیچ کس نیست و به احتمال زیاد اعضای شبکه از وقوع چنین شرایطی پیشگیری می‌کنند – به هر حال ماینرها گرداننده بیت‌کوین نیستند بلکه کاربران گرداننده اصلی آن هستند.