مقایسه بیتکوین با طلا و دلار آمریکا –چرا بیتکوین در این مقایسه برنده است؟
این پست در ابتدا در ژانویه ۲۰۱۵ منتشر شد. اکنون،4 سال پس از آن٬ زمان بازخوانی مجدد این مقاله فرا رسیدهاست:
قیمت بیتکوین یک روند نزولی است، دلار قدرت گرفته است است و حتی اتخاذ ماکروسافت یعنی ترکیب شدن با روبل باعث کاهش قیمتها نمیشود. این کاهش اخیر منجر شده است که برخی منتقدان آن را بدترین سرمایهگذاری در سال ۲۰۱۴ میدانند و اگر شما در بیتکوین سرمایهگذاری کردهاید، قطعا اینطور بودهاست. با این حال، هیچ یک از این مسائل اهمیتی ندارد. بیتکوین میتواند به کاهش قیمت ادامه دهد، اما این به آن معنا نیست که شکست خوردهاست. بیتکوین در حال حاضر موفق شدهاست. حتی اگر به طور کامل نابود شود، ارزهای دیجیتال هنوز در آینده خواهند بود. این موضوعی است که در گذشته من تحت تاثیر آن قرار گرفتم اما به نظر میرسد که نیاز به توضیح دقیقا همین دلیل وجود دارد که چرا ارز دیجیتال غیرمتمرکز٬ هم از طلا٬ هم از دلار آمریکا یا انواع دیگر ارزهای بیپشتوانه برتر است. برای شروع، باید برخی از مزایا و معایب دو "سیستم سنتی پولی" را مشخص کنیم.
دلار آمریکا و دیگر سیستمهای پول بیپشتوانه در مقابل بیتکوین
حرکت به سمت ارز بیپشتوانه آسان است، همانطور که آن "ساده" است. بانک مرکزی به مسائل ارزی نیاز دارد، آنها یک شبکه از بانکها برای رسیدگی به تراکنشها دارند و هیچ نیازی به نگهداری، حمل و نقل، حفاظت و یا حسابرسی چیزی که از آنها پشتیبانی میکنند٬ نیست. کلمه دولت و پذیرش ارز دیجیتال برای مالیات، به آن ارزش میدهد. با این حال، همانطور که بیشتر میدانیم، این منجر به مشکلات دیگری میشود. با این حال، این مساله مزایای زیادی دارد که باید نسبت به مشکلات سنجیده شود. به خاطر اینکه دلار آمریکا به وفور مورد استفاده قرار میگیرد، به عنوان مثال در اینجا مورد استفاده قرار خواهد گرفت. همه سیستمهای پول بیپشتوانه دقیقا یکسان نیستند، اما بیشتر مزایا و معایب یکسانی دارند.
جنبههای مثبت دلار آمریکا
- انتقال، ذخیره و مطالبهکردن آن٬ آسان است. دلار فیزیکی کافی در جهان برای پوشش دادن مقدار دلار آمریکا وجود ندارد، اما اگر شما ترجیح میدهید پول نقد به صورت فیزیکی داشته باشید، تنها رفتن به بانک و گرفتن آن لازم است.
- در نظریه، باید توانایی تورم داشتن و جلوگیری از تورم، همان طور که نیاز است، برای جلوگیری از تاثیر مشکلات اقتصادی و شتاب بخشیدن به اقتصاد در زمان رشد را داشته باشد (این که آیا آن یکی از مزایا است یا یکی از معایب به دیدگاه شما بستگی دارد).
- با نزدیک نگه نداشتن طلا به ارز، آن فلز را آزاد میکند تا برای اهداف تجاری مورد استفاده قرار گیرد.
- چون آن واقعا به هر چیز فیزیکی متصل نیست، باید بسیار قابل تقسیم، انعطافپذیر، و به صورت دیجیتالی قابلاستفاده باشد.
- جلوگیری از ورشکستگی بانکها به علت تعداد زیاد برداشتها در زمانی که تقاضا برای پول زیاد است. (دوباره، این اغلب به عنوان یک مزیت بیان میشود، اما بسیار جای بحث دارد).
- فرآیند ایجاد فیات و سیستم وامدهی و بدهیهایی که آن استفاده میکند، همچنین سیستم مورد نیاز برای انجام تراکنشها را ایجاد میکند.
واقعا برای من مشکل است که جنبههای مثبت دلار آمریکا و دیگر ارزهای بیپشتوانه را بررسی و تحلیل کنم. من با منطق پشت بسیاری از آنها موافق نیستم زیرا به نظر میرسد که براساس قبول این بدهی و تورم ترکیبی "خوب" هستند. البته، من اقتصاددان نیستم، اما به نظر میرسد که یک سیستم با هدف ایجاد منافع کوتاهمدت است که بعدا باعث مشکلات بزرگی میشود. توصیف جنبههای منفی بسیار سادهتر است. همانطور که سیاستمداران میگویند:
جنبههای منفی دلار آمریکا
- قدرت برای کنترل کردن تولید و ایجاد ارز در دستان گروه کوچکی از مردم٬ متمرکز شده است. در حالی که بسیاری از مردم قبلا، یا در حال حاضر، درگیر این فرآیند هستند، دارای نیتهای خوب هستند، بسیاری این کار را نمیکنند. گفته لرد آکتون در مورد عصمت و لغزشناپذیری پاپ در اینجا متناسب با هر شخص یا گروهی است که قدرت و اقتدار نامحدود دارد، " قدرت به فساد گرایش دارد و قدرت مطلق به طور کامل فاسد میشود. مردان بزرگ تقریبا همیشه مردان بدی هستند …" .
- این مورد بزرگترین مشکل از نظر من است، چون دادهها به راحتی در دسترس هستند، و بسیار واضح و شفاف است که در حالی که ماموریت بیانشده بانک فدرال رزرو و خزانهداری، تضمین یک ارزش پایدار و تامین مالی است، این موضوع مورد توجه قرار نگرفته است. این به معنی تلاش برای ایجاد تورم و کاهش قیمت در زمانهای مختلف، در یک اقدام متعادلکننده ثابت، برای نشان دادن نوسانات بازار است. این به طور کلی، ارزی با پشتوانه طلا را شبیهسازی میکند، در حالی که در زمانهای بیثباتی جدی اقتصادی یا رکود اقتصادی و جلوگیری از تولید و رشد حبابها٬ محافظت میکند. اگر آن واقعا اتفاقافتاده باشد، از زمانی که دلار آمریکا به طور کامل بیپشتوانه شد، قیمت خرید ۱ دلار نسبتا ثابت باقی ماند که بین سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۳۰ بود. براساس شاخص قیمت مصرفکنندگان، ۱ دلار در سال ۱۸۰۰ و ۱ دلار در سال ۱۹۳۰ ارزش مشابهی داشتند. (از زمانی که نوشتن این مقاله را آغاز کردم، نمودار CPI در اینجا حذف شد. یک کپی از آن در اینجا موجود است) بین این زمانها، ارزش ۱ دلار کمی بعد از سال ۱۸۰۰ تغییر کرد و سپس تا زمان جنگ داخلی افزایش یافت. در طول جنگ داخلی، این مقدار کاهش پیدا کرد اما هنوز در بالای سطح ۱۸۰۰ بود، سپس دوباره شروع به افزایش ارزش تا زمان رسیدن به جنگ جهانی اول کرد که در آن ارزش دوباره شروع به پایین رفتن کرد. تا سال ۱۹۳۴ زمانی که FDR قانون ذخیره طلا را امضا کرد، بار دیگر دوباره به ارزش افزوده شد. با این حال، پس از اینکه قانون ذخیره طلا تصویب شد، ارزش دلار تنها ۵ بار افزایش یافت: در سال ۱۹۳۸، ۱۹۳۹، ۱۹۴۹، ۱۹۵۵ و ۲۰۰۹. هر سال دیگری از این سالها شاهد تورم بودهاست که در این نقطه بسیار پیچیده شدهاست، ۱ دلار سال ۱۹۳۴ = ۱۷.۳۷ دلار امروز. امروز ارزش دلار بیش از ۱۷ برابر کمتر است که به دلیل تورم است. این مساله با نگاه کردن به نمودار تجمعی (CPI) از سال 1800 تا 2005 بسیار آسان است (من این را به این دلیل انتخاب کردم که CPI سالانه را نیز نشان میدهد. بیشتر به روز میشوند اما آنها خیلی متفاوت به نظر نمیرسند. فقط بلندتر هستند.
اقتصاد جریان اصلی امروزه، که به طور کلی از اقدامات بانک مرکزی و خزانهداری حمایت میکند، مبتنی بر ترکیبی از اقتصاد نئوکلاسیک و کینزی است. با این حال، به نظر میرسد که همه آنها این نقل قول معروف جان ماینارد را کاملا فراموش کردهاند، هر چند که کاملا مشخص است، " با ادامه روند مستمر تورم، دولتها میتوانند مخفیانه و پنهانی، بخش مهمی از ثروت شهروندان خود را توقیف کنند. با این روش نه تنها آنها را توقیف میکنند، بلکه آنها را خودسرانه توقیف میکنند؛ و در عین حال که این فرآیند بسیاری از مردم را فقیر میکند٬ در واقع برخی را غنی و ثروتمند میسازد. دیدن این بازآرایی خودسرانه ثروت نه تنها در امنیت بلکه در اعتماد به توزیع عادلانه ثروت تاثیر میگذارد."
- زمانی که تلاش برای کنترل تامین و عرضه پول، دورههای گسترش و محدود کردن تامین مالی مورد نیاز است. این دورهها باعث "رونقها" و "ورشکستگیها" میشوند که اغلب آنها را میبینیم. از میان این رونقها و ورشکستگیها٬ افرادی که مقادیر زیادی سرمایه دارند٬ توانایی این را دارند که به طور انبوه در طول رونق سود ببرند، ثروت خود را افزایش دهند و نیز در طول ورشکستگیها از خودشان محافظت کنند. فرد عادی، که سرمایه کافی، یا اعتبار ارزان ندارد برای بهرهمندی از رونق زمانی که به ورشکستگی نزدیک میشود٬ به طور کلی باعث رکود اقتصادی در برخی از فرمها میشود." اوان فاگارت در کوین بریف٬ به طور گسترده درباره این" چرخههای کسبوکار " نوشته است.
- دلار آمریکا یا هر پول بیپشتوانه تنها به وسیله دولت و وام پشتیبانی میشود. این میتواند در زمان شکوفایی حفظ شود اما در صورت فشار بسیار زیاد میتواند منجر به تورم شدید یا فروپاشی اقتصادی شود.
در حالی که دلار آمریکا در حال حاضر بیشترین ارزی است که مورد استفاده قرار میگیرد، حداقل در دنیای کسبوکار، حرکت از استاندارد طلا٬ آن را آسیبپذیر میکند. تورم ترکیبی نشاندادهشده در بالا ایجاد یک شکاف در ثروت است که هر گونه طبقه متوسط را از بین میبرد در حالی که توهم رشد اقتصادی از طریق اعداد بزرگتر را ایجاد میکند. زمانی که این نقطه اوج را می توان به طور کامل به تورم نسبت داد، "رکورد" بالا برای بازار سهام چندان معنا ندارد.
در حقیقت، بازار سهام باید هر ساله به رکورد بیشترین میزان خود برسد که اقتصاد در حال حاضر هموار و مسطح باقی میماند. این امر نشان میدهد که اقتصاد در مقایسه با دوره گذشته عملکرد ضعیفی داشتهاست.
بیتکوین در مقابل طلا – استاندارد طلا
بیتکوین در روابط اقتصادی نیمه اتریشی و بر اساس ایدههای آزادیخواهانه بنیان گذاشته شد و قصد داشت چیزی شبیه به نسخه دیجیتالی پول نقد با پشتوانه طلا باشد. آن در بسیاری از روشها، به استثنا ارزش ثابت، موفق بوده، اما تنها میتواند با پذیرش جریان اصلی و زمان همراه باشد. اکنون میدانم که بسیاری از اقتصاددانان اتریشی، آزادیخواهان و غیره وجود دارند که با این مخالف هستند، اما زمانی که به نقاط مثبت و منفی پشت پول با پشتوانه طلا و یا هر ارز دیگری با پشتوانه طلا نگاه میکنند، قطعا جایی برای بهبود وجود دارد.
جنبههای مثبت ارز با پشتوانه طلا
- طلا به دو دلیل ارزش اساسی دارد: نادر است و برای چیزهایی اعم از جواهرات تا تولیدات الکترونیکی تا سیستمهای تحویل دارویی مفید است.
- طلا را نمیتوان ایجاد کرد (حداقل بدون صرف هزینه گزاف برای انرژی). تنها راه برای گرفتن "طلای جدید" استخراج آن است.
- به راحتی میتوان تایید کرد که طلا معتبر و خالص است، که برای حسابرسی تامین و عرضه طلا برای ارزی با پشتوانه طلا و یا مبادله ارز مورد نیاز برای طلای ذکر شده٬ لازم است.
- یک ارز با پشتوانه طلا (مانند دلار) به طلا اجازه میدهد که بدون نیاز به حمل خود طلا مورد استفاده قرار گیرد.
- یک ارز با پشتوانه طلا در برابر دستکاری توسط بانک مرکزی، دولت و یا دیگر گروههای قدرتمند مقاوم است.
- ارز با پشتوانه طلا نرخ ارز پایدار را حفظ میکند. برای مثال، در حالی که در استاندارد طلا، که بیشتر در تاریخ ایالاتمتحده بود، ۱ اونس تروا طلا به قیمت ۲۰.۶۷. دلار میارزید. استثنایی که در طول جنگ داخلی وجود داشت، زمانی بود که دولت بدهیهای بیشتری داشت که میتوانست آن را بازپرداخت کند و مجبور بود پرداختهای طلا و نقره را به حالت تعلیق درآورد. این موضوع پس از پایان جنگ معکوس شد و قیمت ۲۰.۶۷ دلار تا ۳۱ ژانویه ۱۹۳۴ در زمانی که FDR قانون ذخیره طلا را امضا کرد باقی ماند. این اولین قدم به سوی آمریکا بود و ارزش دلار را ۴۰ درصد کاهش داد و منجر به نرخ تبدیل هر اونس طلا به ۳۵ دلار شد.
در حال حاضر، این نقاط همیشه مورد جذابی برای پول با پشتوانه طلا در نظر من بودهاند. این نقاط به ارزهای با پشتوانه سایر فلزات گران، مانند پلاتین یا نقره، اعمال میشوند. همان طور که گفته شد، ارزهای با پشتوانه طلا دارای نکات منفی هستند که فرد باید آن را بپذیرد.
جنبههای منفی ارز با پشتوانه طلا
- یک ارز با پشتوانه طلا باید کاملا با مقدار طلایی که گفته میشود نماینده آن است٬ مورد حمایت قرار گیرد، اما هیچ راهی برای اثبات این که طلا به مقدار کافی وجود داشته باشد٬ وجود ندارد. حسابرسیها را می توان به صورت دورهای انجام داد، اما این حسابرسیها هنوز نقطه بحرانی شکست در خود حسابرسان هستند. مردم فسادپذیر هستند. بنابراین، در حالی که مقاومت در برابر دستکاری که در بالا ذکر شد، یک مزیت است، اما هنوز هم میتواند دستکاری شود (به آسانی میتوان مثال این را مشاهده کرد. حرکت دلار آمریکا از ارزی که به پشتوانه طلا بود٬ به سمت پول بیپشتوانه، نتیجه دستکاری ارز است).
- جمعآوری ضروری طلا برای پشتیبانی از یک واحد پول باعث میشود که به روشهایی که در واقع مفید هستند٬ استفاده شود. حتی طلایی که برای پشتیبانی از پول استفاده نمیشود با ارزشی که بیشتر از چیزی است که در بسیاری از موارد استفاده میشود٬ به پایان میرسد و بنابراین استفاده از آن مقرونبهصرفه نیست. این مساله امروزه با افزایش تولید و استفادههای دارویی از طلا، و دیگر فلزات گران بها، نسبت به گذشته اهمیت بیشتری دارد.
- هزینه نگهداری و حفاظت از طلا که از پول رایج حمایت میکند٬ هزینهای گزاف است و هنوز امکان سرقت وجود دارد، حتی اگر این کار موفقیتآمیز باشد.
- طلا خیلی قابل تقسیم است، اما به اندازه کافی تقسیمپذیر نیست. حتی اگر تمام طلای استخراجشده که در سال ۲۰۱۳، بین ۱۵۵،۰۰۰ و ۱۷۱،۰۰۰ تن بودهاست، برای پشتیبانی از پول رایج مورد استفاده قرار گرفته باشد. سپس هر فرد میتواند مقدار بسیار کمی داشته باشد. با قرار دادن توزیع ثروت، اگر هر فرد روی زمین همان مقدار را داشته باشد، برای هر نفر ۷ تا ۸ اونس طلا مفید خواهد بود. در واقع، اکثریت قریب به اتفاق مردم فقط بخش کوچکی از آن مقدار را ادعا میکنند.
- در دنیای دیجیتال امروزی، حتی با وجود ارز با پشتوانه طلا، هنوز نیاز به یک شبکه پردازش تراکنش عظیم وجود دارد. این شبکه که بر روی یک واحد پول متمرکز و با پشتوانه طلا ساخته شدهاست، هزینه همه کالاها و خدمات را افزایش میدهد.
- در زمان نیاز مبرم، مانند زمان جنگ، اقتصاد کشور میتواند به طور کامل با بدهی بیشتر از ذخایر طلا متوقف شود. من این را در لیست معایب قرار دادم، چون عموما به این شکل تلقی میشود، اما خارج از شرایط بسیار نادر، مانند جنگ غیرقابلاجتناب، هیچ دلیلی وجود ندارد که یک کشور بدهی بیشتری نسبت به آن چیزی که میتواند پرداخت کند٬ داشته باشد.
- همانطور که احمقانه به نظر میرسد، یک شانس قانونی وجود دارد که طلا، به همراه نقره، پلاتین و دیگر عناصر نادر به زودی در مقادیر بسیار بیشتری قابلدستیابی خواهند بود. چندین شرکت، مانند شرکت پلنتاری ریسورسز، توسط افراد فوقالعاده ثروتمند حمایت میشوند و طرحی برای استخراج خرده سیارهها ایجاد میکنند. بله، استخراج خرده سیارهها. در حالی که بیشتر مردم از خرده سیارهها به عنوان تکههای بزرگ سنگی یاد میکنند، و بیشتر هم اینگونه هستند، پر از فلز هستند. حتی یک خرده سیاره کوچک در نوع S ، به طور متوسط، ۱،۴۳۳،۰۰۰ پوند فلز دارد و ۱۱۰ پوند آن فلزات نایاب است. انتظار میرود که برخی از خردهسیارههای بزرگتر که مورد بررسی قرار گرفتهاند، تریلیون ها دلار فلزات نایاب داشته باشند.
با نگاه به جنبههای منفی یک ارز با پشتوانه طلا، دیدن این که چرا پول بیپشتوانه محبوب است، آسان است. طلا یک سیستم ارزی بسیار کارآمد برای بسیاری در تاریخ بشری بود، زمانی که به طور مستقیم مورد استفاده قرار گرفت، اما در جهان همبسته، بسیار دشوار است. همچنین، همانطور که قبلا گفته شد، جنگها اغلب کشورها را به بدهیهایی وا می دارند که قادر به پرداخت آن نیستند. جنگهای کوچک مختلفی در اواخر دهه ۱۸۰۰ و اوایل دهه ۱۹۰0 و همچنین جنگ جهانی اول، این کار را در کشورهایی در سراسر اروپا انجام داد. پول بیپشتوانه راهحلی برای این کار بود و آمریکا در طول رکود بزرگ به دنبال آن بود.
بیتکوین٬ زنجیرهبلوکی و آینده پول
بیتکوین یک انقلاب است، مهم نیست به خاطر وجود زنجیره بلوکی٬ چه اتفاقی در آینده نزدیک رخ میدهد. زنجیرهبلوکی توانایی دیجیتالی کردن پول را به شیوهای فراهم میکند که به قدرت مرکزی برای ایجاد آن نیاز ندارد و همچنین نیاز به یک شخص ثالث برای عمل به عنوان یک واسطه برای تراکنشها ندارد. البته تا زمانی که بیتکوین، یا برخی دیگر از ارزهای دیجیتال، به اندازه کافی پذیرفته شدهاست تا خطر پذیرش مستقیم را از بین ببرد، سپس آن به ارزهای دیگر متصل خواهد ماند، که نیاز به یک پردازنده پرداخت یا مبدل ارز را برای تسهیل معامله به ارمغان میآورد. با این حال، این مسالهای است که با افزایش پذیرش و توسعه بیشتر شبکه مورد بحث قرار خواهد گرفت.
مزایا و معایب بیتکوین بسیار متفاوت از طلا و دلار آمریکا هستند. بهترین ویژگیهای هر دو ارز را میگیرد و معایب را کاهش میدهد:
جنبههای مثبت بیتکوین
- بیتکوین تحت ویژگیهای کمیابی و سودمندی ساخته شدهاست که به عقیده من، از طلا برتر است. در حالی که طلا کاربردهای صنعتی زیادی دارد، که به آن ارزش ذاتی میدهد، استفاده از طلا به عنوان یک ارز یا یک فروشگاه با ارزش، میتواند این مساله را محدود کند که استفاده از آن در بسیاری از محصولات چقدر مقرونبهصرفه است. بیتکوین دارای سودمندی است که از صنعت نگرفته است. قدرت پردازش شبکه بیتکوین، ترکیبشده با زنجیرهبلوکی، یک دفتر عمومی فراهم میکند که میتواند به راحتی برای اهداف حسابداری مورد استفاده قرار گیرد، به طور خودکار اعتبار هر تراکنش را تایید میکند، از جعل جلوگیری میکند، و یک پلتفرم برای ساختن ساختارهای پیچیدهتری ایجاد میکند. این تواناییها میتوانند تنها با استفاده از یک واحد پول سنتی توسط استفاده از کسب و کارهایی که خدمات را به فروش میرسانند و یا برای کسب و کارها توسط استخدام پرسنل برای رسیدگی به آنها به دست میآیند.
- بیتکوین نمیتواند واقعا دستکاری شود. در حالی که ارزش فعلی بیتکوین ممکن است در معرض دستکاری شدن توسط افراد ثروتمند باشد، چون ارزش کل بازار هنوز آنقدر پایین است که به این مساله اجازه دهد، منبع واقعی بیتکوین نمیتواند. این به این معنی است که نه قوانین اصلی تغییر خواهند کرد و نه برخی از گروهها امتیازات خاصی را نسبت به پول رایج خواهند داد. به جای ارزی که توسط یک گروه کوچک از افراد کنترل میشود، این یک ارز رایج است که با اجماع نظر همه افراد کنترل میشود.
- تراکنشهای بیتکوین فوری هستند. زمانی که یک بیتکوین ارسال میشود، تراکنش ها فورا شروع به گسترش در شبکه میکنند. گیرنده میتواند ببیند که آنها فورا تراکنشها را دریافت کردهاند، یا در عرض چند ثانیه. سپس، زمانی که به طور کامل تایید شد، به لحاظ آماری غیر محتمل خواهد بود. من میگویم غیرممکن است، اما این کاملا درست نیست. با این حال، پس از چند تایید، شما احتمال برنده شدن در لاتاری را بیشتر از داشتن یک تراکنش نامعتبر دارید.
- تراکنش های بیتکوین برگشتناپذیر هستند. این یک شمشیر دولبه است، حداقل در حال حاضر. در حالی که این کار ریسک پشت بارگذاری را حذف میکند، که در حال حاضر بازرگانان آنلاین را آزار میدهد، و هزینه همه کالاها را برای هر کس بالا میبرد، همچنین اجازه میدهد که بازرگانان غیر قانونی بیتکوینها را بپذیرند، و سپس خدمات و یا کالاهای خود را تامین نکنند. با این حال، جنبه منفی این امر عمدتا محدود به تاجران کمتر شناختهشده یا بینام و نشان است، چرا که هنوز هم برای انجام این کار غیرقانونی است، و تاجران بزرگتر شهرت دارند که حفظ کنند. گروههای مختلف بر روی راهحلها برای این مشکل کار میکنند و پاسخ محتمل یک سیستم سپرده و یا سیستم داوری است.
- بیتکوین شفاف و واضح است. دلیل اینکه من میتوانم برخی از اظهارات فوق را بیان کنم این است که صرفا به این دلیل است که هیچ چیز پنهانی با بیتکوین وجود ندارد. برخلاف دلار آمریکا که در آن فعالیتهای داخلی بانک مرکزی و آنچه که آنها با پول رایج یا حتی طلا انجام میدهند، برای تعیین دقیق میزان طلای موجود دشوار است یا ممکن است در آینده در دسترس باشد. کدی که شبکه بیتکوین بر روی آن ساخته شدهاست متنباز است، بنابراین هرکسی که توانایی خواندن کد را داشته باشد٬ آزاد است که این کار را انجام دهد و این کد همه چیز را در مورد بیتکوین کنترل میکند. تعداد کل سکهها، نحوه انجام تراکنش و اینکه چه اتفاقی در هر سناریوی فرضی میافتد٫ میتواند مورد بررسی قرار گیرد. حتی تغییرات در کد را میتوان پیشنهاد داد و اتخاذ نمود، اگر کل شبکه به اجماع برسد، همانطور که قبلا گفته شد و آن تغییرات را میتوان پیشنهاد کرد و خارج از شبکه مورد آزمایش قرار داد.
- بیتکوین کارآمدترین سیستم پردازش تراکنش است که تا به حال ایجاد شدهاست. از آنجا که دفتر به وسیله کامپیوترها اداره میشود، و نحوه تراکنشها پردازششده و ثبت میشوند، مبتنی بر ریاضیات است، همیشه قابل رسیدگی است، و تابع اشتباه نیست. این فرآیند خودکار٬ کارآمدتر از هر سیستم پردازش پرداختی است که برای تجزیه و تحلیل به انسانها وابسته است، چرا که نیازی به حقوق دادن به نیروی کار سنتی نیست. تنها به استخراجگران باید حقوق داده شود و مردم عموما مایل به اجرای ماشینآلات استخراج تا زمانی هستند که درآمد آنها حتی کمی بالاتر از هزینههای تعمیر و نگهداری و هزینههای انرژی باشد. به همین دلیل است که زنجیرهبلوکی و ارزهای دیجیتال در آینده خواهند بود، حتی اگر بیتکوین جایگزین شود. کارایی این سیستم را نمیتوان با استفاده از یک سیستم خودکار و غیر متمرکز دیگری تطبیق داد.
- بیتکوین بینهایت تقسیمپذیر است. در حال حاضر، ۱ بیتکوین تنها میتواند به ۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰ واحد کوچکتر که به نام ساتوشی شناخته میشود، تقسیم شوند. اگر در برخی موارد بیش از ۲،۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ یا ۲.۱ کوادریلیون ارز مورد نیاز باشد، اجازه دادن به ارز که به اندازه یک یا دو اعشار تقسیم شود نیز دشوار نخواهد بود.
به استثنا معاملات برگشتناپذیر، بیشتر این نقاط را نمیتوان منفی دانست. برخی ممکن است بگویند که کمیابی که در اولین نقطه به آن اشاره شد منجر به کاهش قیمت خواهد شد، اما بیتکوینهای جدید به مدت بیش از ۱۰۰ سال تولید خواهد شد و بزرگترین مشکل با کاهش قیمت سنتی مربوط به محدودیتهای فیزیکی واحدهای پول رایج است. همانطور که در نکته آخر اشاره شد، بیتکوینها به اعشار بسیاری تقسیم میشوند. اگر ۱ ساتوشی به قدری ارزشمند شود که نتواند به طور موثر در بازار مورد استفاده قرار گیرد، آنگاه ۱ ساتوشی به ۱۰ مینیساتوشی شکسته میشود، یا ۱۰ مینیساتوشی را می توان به ۱۰۰ میکرو ساتوشی بخشبندی کرد (این واحدهای فرضی نام گذاری نشدهاند).
جنبههای منفی بیتکوین
- درک این مساله بسیار دشوار است و توضیح میدهد که چگونه بیتکوین ایجاد میشوند، شبکه ایمن است، تراکنشها بر روی زنجیرهبلوکی یا هر جنبه دیگری از سیستم هسته بیتکوین ثبت شده و تایید میشوند. در تجربه من، زمانی که کسی درک میکند، در یک سطح پایه، چگونه این کار میکند، سپس فورا متوجه میشود که چرا خود بیتکوین ارزشمند است. متاسفانه، جدا از ریاضیدانان، رمزنگارها و یا افرادی که زمان قابلتوجهی را صرف یادگیری نحوه کار سیستم میکنند، اما بسیاری از آنها به درستی اندازه آنچه که با زنجیرهبلوکی انجام شدهاست را درک نمیکنند. این یک مانع بزرگ برای ورود کاربران جدید بودهاست.
- کیف پول بیتکوین یا خیلی کاربرپسند نیست٬ یا خیلی امن نیست. زمین زیادی بین این دو وجود ندارد. استفاده از کیف پول آنلاین بسیار آسان است، اما باید به یک شخص ثالت اعتماد داشته باشید تا پولتان را نگه دارد و این شخص ثالث میتواند خراب شود و یا هک شود. از طرف دیگر، اغلب کیف پولهای آفلاین کاملا امن هستند یا میتوانند با استفاده از رمزنگاری با گذرواژه قوی، ایمن باشند، اما استفاده در یک راه امن برای کسی که در حوزه ارزهای دیجیتال تازهکار است، آسان نیست. البته، پیشرفتهای زیادی در این زمینه صورت میگیرد و بیتکوین به عنوان یک کل، بیشتر کاربرپسند میشود، اما هنوز راه زیادی برای رفتن دارد.
- رسواییها و کلاهبرداریها در اکوسیستم بیتکوین شایع هستند. بسیاری از آنها بیتکوین را با غرب وحشی مقایسه میکنند و گاهی اوقات چنین به نظر میرسد که یک ارزیابی دقیق است. صرافیها در حال حاضر در حال بررسی حسابرسیها برای اثبات پرداخت بدهی، ارائه کیفپول چند امضایی برای حفاظت از صندوقهای مشتری و تلاش برای کسب مجوز مناسب در کشورهای زادگاهشان هستند اما این فرآیند زمانبر است. سایر خدمات مانند استخراج ابری توسط مزارع استخراج بیتکوین، وب سایتهای قمار، آلتکوینهای پیشُفروششده و بسیاری دیگر نیز به دلیل امنیت ضعیف و / یا هکرها از بین رفتهاند.
- نرخ تبدیل بیتکوین به دلار آمریکا متغیر است و نامنظم است که باعث شدهاست برخی افراد میلیونر شوند و برخی دیگر ورشکسته شوند. این بخشی از درد رو به رشد چنین ارزهای جدیدی است. من قویا نشان میدهم که هیچکس به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت به بیتکوین نگاه نمیکند مگر اینکه شما به شدت درگیر آن هستید و به طور مداوم به بازار نگاه میکنید. بیتکوین به عنوان یک وسیله سرمایهگذاری ساخته نشده است … راهحل این سوال این است که "چگونه ارز و پرداختها را به روشی که متکی به سیستمهای قدیمی و ناکارآمد است، دیجیتالی کنیم؟" متاسفانه فراز و نشیبهای ارزش بیتکوین، کانون اصلی گزارشدهی گسترده رسانهای است.
- بیتکوین کامل نیست. ممکن است تکامل یابد، با اضافه کردن سایدچینها و دیگر ساختارهای ساختهشده بر روی زنجیرهبلوکی آن یا ممکن است در نهایت جایگزین شود. این عدم اطمینان باعث میشود که بسیاری از افراد با آن درگیر شوند، هر چند که من استدلال خواهم کرد که این یکی از بهترین دلایل دخیل شدن است. تنها راه برای آماده شدن برای چیزی که بعد از آن اتفاق خواهد افتاد این است که آنجا باشیم و تماشا کنیم، همانطور که شروع به وقوع میکند. همانطور که در مقاله قبلی اشاره کردم، من شخصا وجوه خود را بین ارزهای دیجیتال مختلف و همچنین ارزهای سنتی و جاهای دیگر نگه میدارم. این به خاطر بیش از یک دلیل است: ۱. این مساله به من کمک میکند در هنگام بحث درباره رقابت بالقوه با بیتکوین، در هدف باقی بمانم، چون واقعا اهمیتی نمیدهم که بیتکوین خود یک ارز دیجیتال برتر است، آن یکی از صدها ارزهای دیجیتال است، یا به طور کامل از بین میرود. تا زمانی که به آن کمک میشود، یا با سیستمی که بهتر است، جایگزین میشود یا حداقل مزایای اضافی را به طریقی به ارمغان میآورد، پس من خوشحالم. ۲. اگر یک ارز دیجیتال با شکست مواجه شود، یا به نظر میرسد که ممکن است از بین برود، من میتوانم سرمایههای خود را به سرعت به اندازهای تغییر دهم که تاثیر کمی روی کل سرمایه من داشته باشد.
آینده بیتکوین٬ دلار آمریکا٬ طلا
نکته همه اینها، اشاره کردن به ایرادهای مهلکی است که در پول بیپشتوانه و همچنین یک ارز مبتنی بر طلا میبینم، در حالی که نشان میدهد چرا فکر میکنم بیتکوین یا ارزهای دیجیتال دیگر در نهایت به یک هنجار تبدیل خواهد شد.
عیب بزرگ پول بیپشتوانه در کنترل مرکزی و تورم است. مردم فسادپذیر هستند و کسانی که در قدرت هستند، اکثریت جهان را متقاعد کردهاند که هر سال تورم اندک، چیز خوبی است. کمی تورم برای یک ارز در زمانی طبیعی است و کاهش قیمتها برای یک ارز در زمانهایی دیگر عادی است. تورم که سالانه وجود دارد به سادگی دزدی است. این راهی است برای سرقت ثروت مردم، با استفاده از ریاضی، به صورتی که در کوتاهمدت به راحتی قابلتشخیص نباشد. با این حال، در دراز زمان٬ بسیار قدرتمند است. یک عیب بزرگ هم این است که قدرت دارد. آن مفید، سنگین، تقسیمپذیر و انعطافپذیر است و نمیتواند به طور موثر تولید شود. در دنیای غیردیجیتال با اقتصادهای کمتر به هم مرتبط، این یک ارز فوقالعاده است. یک دلیل وجود دارد که آن پول انتخابی همراه با نقره و دیگر فلزات گرانبها و مفید برای هزاران سال است. متاسفانه، نمیتواند با تکنولوژی همراه باشد … یا شاید تکنولوژی نمیتواند با آن همگام شود. بدون یک روش برای انتقال فوری طلا از شخصی به شخص دیگر که بدون نوعی پیشرفت باور نکردنی که منجر به دورترارسانی میشود غیرممکن است و سپس منجر به هزینههای حمل و نقل برای ذخیره طلا میشود، یک مساله باقی میماند. سپس خود طلا برای بسیاری از فنآوریهایی که امروزه بر آن تکیه داریم بسیار مفید است و همچنین تکنولوژیای که در حال توسعه است که عرضه طلای ما واقعا برای مصارف صنعتی مورد نیاز است. برای اولین بار در تاریخ، انسانها واقعا طلا را "مصرف" میکنند.
بیتکوین از این کاستیها اجتناب میکند، با غیر متمرکز کردن و شفاف بودن، و نیز فراهم کردن سودمندی در زنجیرهبلوکی و قدرت استخراج بیتکوین برای پشتیبانی از شبکه. آیا راه درازی در پیش دارد؟ البته. بسیاری از موضوعات مورد نیاز هستند. خوشبختانه، مشکلات بیتکوین در سیستم، یا پول رایج، ذاتی نیستند. در عوض، مشکلات با توسعه و نوآوری بیشتر برطرف میشوند، ارزهای دیجیتال یا چیزی شبیه به آن، در آینده خواهد بود. جلوگیری از یک فاجعه باور نکردنی که بشریت، فنآوری و تمدن را به طور قابلتوجهی برمیگرداند، آنگاه ما باید ارز را دیجیتالی کنیم. با این سیستم کارآمد که قادر به انجام این کار است، روشهای قدیمی کنترل پول ممکن است راه را مانند اسب و درشکه طی کنند.