نظریه Dow یک فریم ورک اقتصادی است که بر اساس ایدههای چارلز داو مدلسازی شده است. داو، وال استریت ژورنال را تأسیس کرده و به ساختن اولین شاخصهای بورس آمریکا که به آنها میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) و میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) گفته میشود کمک کرد.
هر چند داو جونز هیچ وقت نظریه داو را فرموله نکرد اما میتوان بر اساس اصول بازار ارائه شده در نوشتههای او به این اطلاعات دست پیدا کرد که موارد کلیدی آن عبارتند از:
- هر چیزی بهایی دارد – داو طرفدار نظریه بازار کارآمد (EMH) بود، این ایده که بازارها همه اطلاعات موجود درباره قیمت داراییهایشان را منعکس میکنند.
- روند بازار – خیلیها، داو را تعریف کننده موضوع روند بازاری که امروزه میشناسیم میدانند و اینکه او انواع روند اولیه، ثانویه و ثالث را ایجاد کرد.
- مراحل چرخه اولیه – در چرخههای اولیه، داو سه فاز را شناسایی کرد: تجمیع، مشارکت عمومی و افراط و توزیع.
- همبستگی متقابل شاخص – داو باور داشت که یک روند در یک شاخص قابل تأیید نیست مگر اینکه در یک شاخص دیگر هم مشاهده شود.
- اهمیت حجم – روند بازار باید با حجم بالای تریدینگ هم تأیید شود.
- روندها تا وقتی معکوس شوند معتبر هستند – اگر روندی تأیید شود، ادامه خواهد داشت تا وقتی که به شکل قطعی معکوس شود.
لازم به ذکر است که این صحبتها در حد نظریه هستند و ممکن است درست نباشند. باز هم این نظریه به میزان زیادی کاربردی و درست است و خیلی از تریدرها و سرمایه گذاران آن را بخش مهمی از استراتژیهای خودشان میدانند