تحلیل تکنیکال و ترید

سه شنبه, 12 مرداد 1400 08:46

نکاتی در مورد رسم خطوط روند

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

یکی از رایج ترین روشهای تحلیل تکنیکال، استفاده از خطوط روند است. برای اینکه متوجه بشویم چه موقع زمان درستی برای معامله است ابتدا باید خط روند را رسم کنیم.

با کشیدن خطوط روند یک دید کلی از نمودار بدست می آوریم و بهتر می توانیم آن را از لحاظ تکنیکال بررسی کنیم. خط روند در بازارهای مالی در هر نموداری به صورت یک خط فرضی مستقیم کشیده می شود بر این اساس که نمودار قیمت با برخورد به آن به احتمال زیاد به روند اصلی خود ادامه می دهد.

سه نوع خط روند داریم: روند صعودی (up trend)، روند نزولی (down trend) و روند خنثی. خطوط روند صعودی و نزولی بسته به نوع حرکت قیمت در بازار می توانند شیب تند یا ملایمی داشته باشند که بر روی تحلیل و تصمیم گیری تریدر ها موثر است. هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد مومنتوم یا سرعت قیمت در جهت روند بیشتر است. در خط روند صعودی این بدان معناست که افراد زیادی تمایل به خرید دارند و این تقاضای زیاد سبب بالا رفتن قیمت می شود. اگر شیب روند رو به کاهش باشد نشان از تمایل زیاد افراد برای فروش آن ارز یا سهم و در نتیجه خستگی روند یا تمایل به برگشت قیمت است. تا وقتی قیمت بالای خط روند صعودی باشد نشان از صعودی بودن روند قیمت دارد و با شکسته شدن خط می توان عکس شدن روند قیمت یا خستگی روند و کم شدن شیب روند را انتظار داشت. این پدیده دو علت می تواند داشته باشد؛ اولین دلیل بازگشت قیمت است و یا می خواهد با سرعت کمتری به حرکت خود ادامه دهد.

برای بسیاری از افراد رسم خطوط بسیار مشکل است. برای رسم خطوط روند شما باید پایین ترین نقاط حمایتی یا بالاترین نقاط مقاومتی را به هم وصل کنید. به عبارتی خط روند صعودی در پایین ترین نقطه از منطقه ی حمایتی رسم می شود و خط روند نزولی در بالاترین نقطه از منطقه ی مقاومتی.

برای رسم خطوط روند دو سقف اصلی (قله) یا دو کف اصلی (دره) کافیست. کف یا low های قیمتی در واقع همان سطوح حمایت یا support هستند و در زیر نمودار قرار دارند و برای خط روند صعودی گرفته می شوند. برای خط روند نزولی سقف های قیمتی یا high ها را که در بالای نمودار قرار دارند در نظر می گیریم.

این دو نقطه را پیدا و به هم متصل می کنیم. از امتداد اتصال این نقاط به یکدیگر خط روند تشکیل می شود. ولی برای تایید روند و داشتن خط روند معتبرتر بهتر است سه سقف یا کف اصلی تشکیل شود زیرا خطوط روند نیز مانند سطوح حمایت و مقاومت هر چه بیشتر تست شوند و تعداد برخورد (touch) نقاط بیشتر باشند اعتبار و قدرت بیشتری خواهند داشت. بدین ترتیب از صعودی یا نزولی بودن روند مطمئن تر خواهید شد. همچنین خط روندی که نمودار قیمت بعد از برخورد به آن رشد یا افت بیشتری داشته باشد اعتبار بیشتری دارد.

اگر با اتصال نقاط به هم خط روند تشکیل نشود، هیچگاه سعی نکنید خطوط روند را با ساختار بازار تطبیق دهید. اگر بعد از اتصال نقاط، روند درستی تشکیل نمی شود و در امتداد آن خط نقاط دیگری با آن خط برخورد نمی کند، آن خط معتبر نیست. در واقع این خطوط به شما نقاط خرید و فروش را نشان می دهد و اگر خطی با نمودار همگام نباشد نباید انتظار داشته باشید که قیمت به آن خط برخورد کند تا شما خرید یا فروشی داشته باشید.

 

هر گاه در نموداری قیمت به صوت موجی و سینوسی حرکت کند، از ترید در این مواقع خودداری می کنیم. در خطوط روند خنثی بازار به گونه ای است که احتمال بالا و پایین آمدن قیمت تقریبا پنجاه_پنجاه است و به اصطلاح قیمت برای مدتی استراحت خواهد داشت.

در کشیدن خط روند این نکته را بخاطر داشته باشید که اعتبار تایم فریمهای بزرگتر بیشتر است. یعنی خط روندی که برای تایم فریم ماهانه یا هفتگی کشیده شده است اعتبار خیلی بیشتری از خط روند روزانه یا ساعتی آن ارز دارد. برای مثال اگر روند صعودی ای در تایم یک ساعته داریم و این خط روند در حال نزدیک شدن به روند نزولی ماهیانه است، این روند نزولی ماهانه خیلی بیشتر از روند صعودی روزانه احتمال واکنش خواهد داشت و برای تصمیم گیری باید به آن بیشتر اعتماد کنیم. هر چقدر بازه های زمانی بزرگتر شود روندهای بیشتری را به ما نشان می دهد.

برای کشیدن خطوط روند باید از تایم فریمهای بزرگتر شروع به کشیدن خط روند و سطوح استاتیک کنیم و به بررسی کندلها بپردازیم و به ترتیب سراغ تایم فریمهای کوچکتر برویم و روندهای کوتاه مدت تر را هم پیشبینی کنیم.

در کشیدن خط روند نباید زیاد به نقاطی که از خط خارج و به اصطلاح shadow می شوند و سایر موارد این چنینی حساسیت نشان بدهیم زیرا این خطوط در حقیقت یک محدوده ی قیمتی در یک بازه ی زمانی مشخص را به ما نشان می دهند. در این مرحله ما فقط می خواهیم صعودی یا نزولی بودن خط روند را بدانیم و سپس در نزدیکی آن خط شروع به بررسی کندلها و مومنتوم بازار و در نهایت خرید یا فروش آن ارز یا سهم بکنیم.

با کمتر شدن شیب خطوط روند بازار تدریجا وارد حالت رِنج می شود. در شکل زیر در منطقه ای که با بنفش نشان داده شده بازار وارد حالت رِنج شده است.

 

 

 

رسم خطوط حمایت و مقاومت استاتیک

این آموزش برای افراد مبتدی است. وقتی تازه وارد بازار شده ایم نباید انتظار داشته باشیم که به زودی به سودهای آنچنانی خواهیم رسید. اوایل کار ما می خواهیم نوسان گیری های کوچکی انجام دهیم؛ بدین معنا که در بازه های زمانی بزرگ در کف قیمت خرید و در سقف قیمت فروش کنیم و سود مختصری به دست بیاوریم. مزیت این کار این است که استرس کمتری دارد و لازم نیست دائما بازار را چک کنیم. اگر مبتدی هستید هیچوقت در خلاف جهت روند معامله نکنید.

در این قسمت می خواهیم به صورت خلاصه تحلیل از بالا به پایین را توضیح دهیم که پایه و اساس کار تریدرهاست.

برای یک تحلیل از بالا به پایین (top to down) از تایم فریمهای بزرگتر شروع می کنیم و رفته رفته به تایم فریمهای کوچکتر می پردازیم. ما در این مثال از تایم فریم هفتگی شروع می کنیم. در قدم اول باید خطوط حمایت و مقاومت استاتیک را پیدا کنیم.

با zoom out روی نمودار می توانیم نمای کلی هر ارز دلخواه را از اول پیدایش تا به امروز در تریدینگ ویو ببینیم. این که نمودار شما خطی باشد و یا شمعی بسته به خودتان دارد که با کدام یک راحت تر هستید زیرا هر دو نمودار تحلیل درستی به ما می دهد.

برای اینکه درک بهتری داشته باشیم رنگ خطوط در تایم فریمهای هفتگی و روزانه را متمایز می کنیم. ما تایم فریمهای هفتگی را با رنگ سبز و روزانه را با رنگ قرمز نشان می دهیم.

همانطور که قبلا هم گفتیم در کشیدن خطوط برای اینکه حتما از نقطه ی خاصی عبور کند لازم نیست زیاد وسواس به خرج بدهیم چون این خطوط در حقیقت محدوده های حمایتی و مقاومتی هستند و خط مد نظر ما نیست. دقت کنید که باید روند نوسان مشهود باشد و نوسانات مینور را در نظر نمی گیریم. نوسانات مینور بیشتر در تایم فریم های روزانه مشهود هستند.

بعد از کشیدن خطوط هفتگی نمودار را به تایم فریم روزانه می بریم. در این مرحله ابتدا باید خطوط قبلی (سبز رنگ) را با بازه ی زمانی روزانه تنظیم و منطبق کنیم و سپس خطوط روزانه را در نواحی پرفشار با رنگ قرمز می کشیم.

دید کلی ما باید روی بازه ی زمانی ماهانه یا هفتگی باشد و در نهایت برای تصمیم گیری روی بازه ی چهار ساعته یا یک ساعته می رویم.

وقتی کشیدن خطوط تمام شد به گذشته ی نمودار نگاه می کنیم و عکس العمل نمودار را در این نقاط بررسی می کنیم. برای این کار از خطوط روند استفاده می کنیم. ممکن است برای شما سوال پیش بیاید که در کشیدن خطوط روند در حالت شمعی از نوک شَدو ها شروع کنیم یا از بدنه ی شمع ها. در پاسخ باید گفت زیاد فرقی نمی کند چون شَدو یا دم هم جزئی از کندل است و مهم تعداد برخورد است. خط روند با دو برخورد شروع می شود و بعد از برخورد سوم و چهارم احتمال شکست بالا می رود. در برخورد پنجم و ششم این احتمال شکست و در نتیجه ریسک بسیار بالاتر می رود. شکست خط روند برای تصمیم گیری به تریدرها خیلی کمک می کند.

 

 

در کشیدن خط روند بسیاری از افراد دچار این اشتباه می شوند که در خطوط روند نزولی از کف قیمت و در خطوط روند صعودی از سقف قیمت نقاط را انتخاب می کنند. این اشتباه باعث می شود در مواقع شکست قیمت متوجه این مسئله نشویم. برای مثال وقتی برای رسم یک خط روند صعودی نقاط مقاومتی را به هم وصل کنیم وقتی قیمت شکسته شود امتداد نمودار خط روند را قطع نخواهد کرد و ما هشداری دریافت نخواهیم کرد. لذا در رسم خط روند نزولی فقط مقاومت بالا را رسم می کنیم تا وقتی مقاومت شکسته شد بفهمیم روند نزولی تمام شده است و بالعکس برای رسم خط روند صعودی برای اینکه بدانیم این روند کی شکسته و اعتبارش تمام می شود باید یک حمایت از کف در نظر بگیریم. 

در مثال زیر مشاهده می کنید که به علت عدم رعایت نکات بالا در هنگام شکسته شدن نمودار هیچگونه برخوردی با خطوط روند به وجود نیامده است.