تحلیل تکنیکال و ترید

چهارشنبه, 15 تیر 1401 00:49

چگونه از شاخص گردش پول برای معامله ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

تریدرهای تکنیکال و نمودارخوان‌ها از اوسیلاتورها برای تعیین جهت مومنتوم، روند بازار و قدرت این روندها استفاده می‌کنند. صدها اوسیلاتور و اندیکاتور مختلف وجود دارند که ممکن است یک تریدر از آنها استفاده کند. شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از محبوب ترین اوسیلاتورها بین تریدرهای تکنیکال محسوب می‌شود.

شاخص گردش پول هم شباهت زیادی به این شاخص دارد اما با یک تفاوت کلیدی و مهم. در این مطلب به شما خواهیم گفت که شاخص گردش پول چیست و چطور از آن برای معامله بیت‌کوین و سایر ارزهای دیجیتال استفاده کنید.

اندیکاتور شاخص گردش پول (MFI) چیست؟

شاخص گردش پول یا MFI ابزاری است که در تحلیل تکنیکال برای ارزیابی مومنتوم یک دارایی با نشان دادن ورود و خروج پول به بازار آن در گذر زمان استفاده می‌شود.

MFI حجم معاملات و قیمت را تحلیل کرده و یک اوسیلاتور کران دار ایجاد می‌کند که نشان می‌دهد یک دارایی چه موقع در وضعیت اشباع خرید، اشباع فروش یا واگرایی از قیمت قرار گرفته است. خواندن MFI کار راحتی است چون اوسیلاتور در یک پنجره مجزا و پایین یا بالای نمودار قرار می‌گیرد. بعلاوه، MFT چند کاره است چون می‌توان آن را برای هر دارایی مالی استفاده کرد.

اما MFI در دنیای کریپتو بسیار مفید است چون گردش - یا حجم - فعالیت‌های معاملاتی را در نظر می‌گیرد. بعلاوه، می‌توانیم از حجم در سطوحی مثل وسط روز هم استفاده کنیم. در نتیجه بسیاری از تریدرهای مجرب MFI را یک نوع RSI با وزن حجم در نظر می‌گیرند چون شبیه به RSI (شاخص قدرت نسبی) است که در آن حجم هم در نظر گرفته شده باشد.

MFI یک اوسیلاتور کران دار هم محسوب می‌شود و مقادیر آن بین صفر تا صد قرار می‌گیرد. تنظیمات پیش فرض این اوسیلاتور، دوره‌های 14 روزه هستند و معمولاً روی نمودار بازه زمانی روزانه از آن استفاده می‌شود چون ممکن است در زمان‌های مختلف روز مقدار حجم به شدت تغییر کند. در نتیجه بازه‌های زمانی روزانه به صورت خودکار سشن‌های معاملاتی آهسته و سریع را تحت پوشش قرار می‌دهند.

محاسبات و فرمول MFT

برای درک طرز کار این شاخص، اول فرمول و نحوه محاسبه آن را بررسی می‌کنیم. خوشبختانه برای استفاده از این اندیکاتور نیازی نیست که حتماً با محاسبات آن آشنا باشید. معمولاً نرم‌افزارهای رسم نمودار محاسبات لازم را انجام می‌دهند و نیازی نیست که خود شما کار خاصی انجام دهید.

اگر به محاسبات این فرمول علاقه ندارید، می‌توانید به بخش بعدی مقاله مراجعه کنید.

اجزای تشکیل دهنده این فرمول عبارتند از:

  • قیمت اوج برای کندل
  • قیمت کف برای کندل
  • قیمت بسته شدن برای کندل
  • حجم معاملات برای کندل

این فرمول سه بخش دارد که اولی محاسبه قیمت رایج است که به این شکل محاسبه می‌شود:

قیمت رایج = (اوج + کف + بسته شدن)/ 3

فرض کنید که از نمودار روزانه بیت‌کوین استفاده می‌کنیم. قیمت رایجِ کندل روز قبل، با تقسیم حاصل جمع قیمت اوج، کف، بسته شدن بر عدد 3 محاسبه می‌شود.

وقتی برای MFI از ورودی 14 دوره‌ای استفاده می‌کنیم این یعنی به قیمت رایج 14 روز اخیر نیاز داریم که تریدر می‌تواند با تنظیم اندیکاتورها و پوشش رنج‌ها و فیتیله‌ها به آنها دست پیدا کند.

بعد از آن باید میزان گردش پول را به دست آوریم:

گردش پول = قیمت رایج × حجم

کل حجم ایجاد شده در روز قبل، در قیمت رایج این روز ضرب می‌شود. سپس حجم معاملات روز قبل از دیروز، در قیمت معمول آن روز ضرب می‌شود و به همین ترتیب.

بعد از آن باید بسته به اینکه قیمت رایج نسبت به روز قبل افزایش داشته یا کاهش، گردش پول را تنظیم کنید. اگر قیمت رایج روز قبل نسبت به قیمت رایج روز قبل تر از آن بیشتر شده، در این صورت گردش پول مثبت محسوب می‌شود.

اگر قیمت رایج دیروز، کمتر از قیمت رایج روز قبل از آن بوده، در این صورت گفته می‌شود که دیروز شاخص گردش پولی منفی بوده است.

در این مرحله، کل گردش پولی مثبت را یک جا و گردش پولی منفی را جدا در نظر می‌گیریم. نرم‌افزار همه گردش‌های مثبت و همه گردش‌های منفی را جمع کرده و نسبت پول را تولید می‌کند.

نسبت پول (MR) = جمع MF مثبت تقسیم بر جمع MF منفی

به این ترتیب به محاسبه نهایی MFI می‌رسیم.

MFI = 100 − [100/(1 + MR)]

حالا که این محاسبات را بررسی کردیم، از MFT روی نمودارها استفاده می‌کنیم تا فرصت‌های معاملاتی را تشخیص دهیم.

چگونه از شاخص گردش پول برای پیدا کردن واگرایی استفاده کنیم؟

واگرایی یکی از هشدارهای نسبتاً مخفی اما قدرتمندی است که اوسیلاتورها ایجاد می‌کنند. از آنجایی که در محاسبات MFI حجم را هم در نظر می‌گیریم، می‌توان گفت که واگرایی مشاهده شده در نمودار کریپتو با استفاده از MFI می‌تواند نسبت به واگرایی مشاهده شده در اثر استفاده از سایر اوسیلاتورها قدرتمندتر باشد.

واگرایی یعنی اینکه نمودار قیمت به یک جهت حرکت کند اما اوسیلاتور در جهت مخالف آن حرکت کند. وقتی نمودار قیمت از اوسیلاتور فاصله می‌گیرد، احتمال معکوس شدن روند قیمت وجود دارد.

در نمودار ماهیانه بیت‌کوین در تصویر بالا، مشاهده می‌شود که قیمت بیت‌کوین، در جولای 2021 روند نزولی را ادامه می‌دهد. همزمان، MFI یک کف بالاتر ایجاد می‌کند (خط قرمز را ببینید). این یعنی حالا حجم معاملات به اندازه می‌ 2021 منفی نیست.

تریدر می‌تواند از این واگرایی برای خرید بیت‌کوین استفاده کند. هنگام ایجاد واگرایی توصیه می‌شود که منتظر ظاهر شدن کندل استیک صعودی یا شکستن سطوح مقاومت باشید.

در تصویر بالا، می‌توانیم خط مقاومتی را رسم کنیم که اوج‌های قیمت اخیر بیت‌کوین را پوشش دهند (خط روند آبی). وقتی قیمت از بالای خط مقاومت عبور کرده و همزمان از MFI فاصله می‌گیرد، سیگنال خرید ایجاد می‌شود. تریدرها حد توقف را درست پایین کف قیمت اخیر قرار داده و حداقل دو برابر فاصله حد توقفشان را هدف می‌گیرند.

هشدار واگرایی بالا، در نهایت منجر به رشد 100% قیمت بیت‌کوین شد.

واگرایی می‌تواند یک هشدار نزولی هم باشد که نشان می‌دهد مومنتوم روند رو به کاهش است و به زودی معکوس خواهد شد.

اگر به نوامبر 2021 حرکت کنیم، مشاهده می‌کنیم که بیت‌کوین چند نمونه واگرایی نزولی را تجربه کرده است. پس از اوج قیمت 11 اکتبر، قیمت بیت‌کوین همچنان صعود می‌کند اما MFI ریزش دارد. این نشان می‌دهد که سرمایه گذاران بزرگ در حال افزودن به پوزیشن خودشان نیستند و ممکن است به زودی شاهد خروج آنها باشیم.

این واگرایی وقتی برجسته تر می‌شود که بیت‌کوین یک بار دیگر پامپ کرده و به یک رکورد قیمت جدید می‌رسد - در حالی که MFI پایین ترین از اوج خودش است.

این واگرایی نزولی، سیگنال معکوس شدگی روند است. بنابراین تریدرها به دنبال سطح پشتیبانی و تعیین سطوحی هستند که وقتی شکسته شوند، یعنی روند از حالت صعودی به نزولی تغییر کرده است. حد توقف درست بالای اوج سوئینگ اخیر ثبت می‌شود.

در بالا خط افقی پشتیبانی را مشاهده می‌کنیم که شکسته شدن آن باعث ریزش 40 درصدی قیمت می‌شود. این روند نزولی با استفاده از واگرایی روی MFI قابل تشخیص است.

استفاده از MFI برای تشخیص شرایط اشباع خرید یا فروش

واگرایی تنها سیگنالی نیست که MFI ایجاد می‌کند. می‌توانیم از مقادیر افراطی اوسیلاتور برای تشخیص شرایط اشباع خرید و نزدیک بودن اصلاح قیمت یا اشباع فروش و نزدیک بودن صعود استفاده کنیم.

اعداد بیشتر از 80 روی MFI محدوده اشباع خرید محسوب می‌شود. معمولاً این وضعیت با افزایش سریع قیمت و حجم در یک بازه زمانی کوتاه ارتباط دارد. محدوده اشباع خرید نشان می‌دهد که بازار خیلی سریع و زیاد رشد کرده و اصلاح نزدیک است.

بنابراین اگر MFI به بالای 80 می‌رسد و دوباره از زیر 80 عبور کرده، سیگنال فروش ایجاد می‌شود.

از طرف دیگر، محدوده‌های اشباع فروش برای MFI وقتی شکل می‌گیرد که مقدار اوسیلاتور به کمتر از 20 می‌رسد. وقتی MFI در این منطقه باشد، یعنی قیمت با وجود افزایش حجم به سرعت ریزش کرده است. عموماً تصور می‌شود که این رفتار صعودی است چون قیمت خیلی زیاد و به سرعت، روند نزولی را طی کرده است.

وقتی خط MFI به زیر 20 حرکت می‌کند، سپس دوباره به بالای 20 برمی‌گردد، یک سیگنال صعودی ایجاد شده چون فشار نزولی کاهش یافته است.

دقت داشته باشید که چالش اجرای معامله فقط بر اساس منطقه‌های اشباع خرید و اشباع فروش از این جهت است که ممکن است بازار ارزهای دیجیتال برای مدت‌هایی طولانی صعود یا ریزش داشته باشد و دوره‌هایی طولانی از سیگنال اشباع خرید و اشباع فروش ایجاد شود.

در نتیجه، تریدرهای مجرب به دنبال سایر علائم معکوس شدن روند هستند تا آنها را با سیگنال اشباع خرید یا اشباع فروش ترکیب کنند.

مثلاً اگر MFI به محدوده اشباع خرید برسد، در این صورت ممکن است تریدر منتظر شکل گیری هشدار واگرایی نزولی بماند. اگر به نمودار قبلی بیت کوین برگردیم، مشاهده می‌شود که MFI به سطوح اشباع خرید رسیده و از پایین 80 عبور می‌کند که معمولاً سیگنال فروش است.

اما خیلی از معکوس شدگی‌های بزرگ نشان دهنده حرکت واگرایی MFI و قیمت به یک محدوده افراطی هستند. از ماه مارس تا آوریل 2021 مقدار MFI بیت‌کوین از محدوده اشباع خرید ریزش کرده و بعد قیمت به آخرین اوج جدید حرکت می‌کند.

 

یکی دیگر از ترکیبات کارآمد با MFI این است که به دنبال شکل گیری کندل استیکی باشیم که سیگنال اشباع خرید یا فروش را تأیید می‌کند. اگر اتریوم را در زمان ریزش ماه مارس سال 2020 در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که با رسیدن MFI به محدوده اشباع فروش، یک هارامی صعودی شکل گرفته است.

شکل گیری این کندل استیک ژاپنی صعودی نشان دهنده پشتیبانی بازار پس از رسیدن آن به سطوح اشباع فروش است. همانطور که در جریان هستیم، پس از این کف، قیمت اتریوم 40 برابر افزایش یافت.

مقایسه شاخص گردش پول با اندیکاتور RSI

اندیکاتورهای MFI و RSI ارتباط بسیار نزدیکی به هم دارند و بسیار شبیه هستند.

مثلاً کران هر دو اندیکاتور بین 0 تا 100 است. این یعنی مقدار هر دو کمتر از صفر یا بیشتر از 100 نمی‌شود.

دوماً هر دو اوسیلاتور، نوسان سنج مومنتوم هستند که قدرت روند کلی را ارزیابی می‌کنند. وقتی واگرایی ایجاد شود، این یعنی روند اصلی رو به تضعیف است و به زودی معکوس می‌شود. وقتی اوسیلاتورها در وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش باشند، این یعنی قیمت با سرعت زیادی حرکت کرده است.

اما MFI و RSI یکسان نیستند و دو تفاوت مهم دارند.

اولاً، MFI به صورت خودکار "قیمت‌های رایج" را محاسبه کرده و از آنها استفاده می‌کند اما فرمول RSI صرفاً مبتنی بر قیمت بسته شدن کندل است. تریدرها می‌توانند ورودی RSI را تغییر دهند تا قیمت رایج به آن اضافه شود اما معمولاً از این ورودی در محاسبات RSI استفاده نمی‌شود.

دوماً، MFI حجم معاملات را در نظر می‌گیرد اما RSI صرفاً مبتنی بر قیمت است. طرفداران تحلیل حجم معتقدند که MFI می‌تواند روندها را پیش بینی کرده و معکوس شدگی روند را به موقع تر از RSI نشان دهد.

وقتی MFI و RSI با تنظیمات 14 دوره‌ای را کنار هم قرار دهیم، کاملاً مشخص است که بیشتر فراز و فرودهای این دو اوسیلاتور به هم شباهت دارد.

هر از گاهی تفاوت‌هایی بین این دو ایجاد می‌شود که می‌توان آن را به حجم دارایی مورد نظر نسبت داد. مثلاً در وضعیت نارنجی که در بالا مشخص شده، کف سمت راست MFI پایین تر از کف RSI است. این یعنی ریزش حجم به سمت پایین در این دوره سنگین تر است که باعث می‌شود MFI در وضعیت اشباع فروش باشد.

RSI قدرت مشابهی برای روند نزولی نشان نمی‌دهد. تریدر با استفاده از MFI یک سیگنال صعودی را تشخیص داده اما چنین سیگنالی برای RSI تولید نشده است.

در 20 سپتامبر 2021 (هایلایت آبی رنگ)، MFI یک کف دوم ایجاد کرده که با اولی برابر است. در عین حال، کف دوم RSI نسبت به اولی پایین تر است. این یعنی پرایس اکشن نزولی قوی است اما MFI به ما می‌گوید که در این ریزش نزولی، حجم کم بوده است.

به دلیل اضافه شدن ورودی حجم، می‌توان گفت که روند نزولی احتمالاً موقتی است چون حجم نزولی مشاهده نمی‌شود.

جمع بندی

عده‌ای اندیکاتور MFI را نسخه ارتقاء یافته RSI می‌دانند. با اضافه شدن حجم معاملات در این فرمول، مومنتوم روند راحت تر مشاهده می‌شود چون بسیاری از تریدرهای کریپتو معتقدند که روند، از حجم تبعیت می‌کند.

بنابراین، تریدرهای MFI به دنبال واگرایی بین قیمت و MFI هستند تا معکوس شدن روند را تشخیص دهند یا اینکه مقادیر زیاد MFI را به عنوان نشانه‌ای از حرکت بسیار سریع و بسیار زیاد بازار می‌دانند.