صرف نظر از نوع استراتژی تریدینگ و محیطی که قرار است در آن فعالیت کنیم، همه ما خیلی از وقتها درباره چگونگی ورود به بازار، سیگنالهای تأیید ورود و انتخاب مناسبترین نقطه ورود با چالش روبرو میشویم.
چگونه وارد یک معامله شویم؟
استراتژی معرفی شده در این مطلب، به شما برای پیدا کردن محدوده مورد مناسب برای ورود به پوزیشن کمک میکند. در واقع در این سطح از پرایس اکشن ما انتظار داریم که تغییری در ابزار مالی مورد نظر رخ دهد اما نمیتوان بدون تأیید بیشتر وارد پوزیشن شد و برای ورود به تأیید بیشتری نیاز داریم. این استراتژی کمک میکند که بهترین نقطه ورود یا بهترین نرخ برای ورود به معامله را پیدا کنیم.
نقطه ورود چیست؟
نقطه ورود، نرخ دقیق قیمتی است که تریدر در آن وارد معامله میشود طوری که احتمال موفقیت و سودآوری او به حداکثر برسد.
نقطه ورود در فارکس چه اهمیتی دارد؟
وقتی روند کلی بازار را شناسایی کرده و آماده شروع یک معامله در یک محدوده معاملاتی بالقوه شدیم، باید تأیید ورود را در بهترین نقطه ورود پیدا کنیم.
پیدا کردن یک استراتژی ورود کامل و بی نقص باعث میشود تا بی هدف وارد پوزیشن نشویم. با چنین استراتژی میتوان پوزیشنهای مناسب را به موقع و با استفاده از سیگنالهایی دقیق و درست شناسایی و انتخاب کرد.
هر تریدری برای سودآور شدن معاملاتش استراتژی خاصی دارد. ممکن است این استراتژی از نوع ترید کردن بر اساس عرضه و تقاضا باشد یا از نوع پرایس اکشن، تریدینگ بر اساس موج الیوت و غیره. بیشتر تریدرها میتوانند به راحتی محدودههای مناسب برای تریدینگ را شناسایی کنند اما خیلی از آنها هیچ استراتژی ورود کامل و بی نقصی برای شکار نقاط ورود مناسب ندارند.
این افراد به صورت کورکورانه معامله میکنند مثل اینکه هنگام عبور از خیابان، دو طرف را نگاه نکنیم. گرچه این افراد استراتژیهای تریدینگ سودآوری دارند اما در جریان نیستند که چطور نقاط ورود و خروج را شناسایی کنند و ممکن است بارها با این سوالات روبرو شوند:
- بهترین زمان ورود به پوزیشن چه زمانی است؟
- چگونه وارد پوزیشن شوم؟
- آیا خیلی زود وارد پوزیشن میشوم؟
- آیا باید به اندازه یک کندل دیگر هم منتظر بمانم؟
- باید به دنبال چه سیگنالهایی باشم؟
اگر پاسخ این سوالات را بدانید، تریدینگ برای شما بسیار راحت خواهد بود اما متأسفانه معمولاً اینطور نیست.
اگر شما هم جزء چنین تریدرهایی هستید، یک استراتژیک برای تریدینگ دارید و میتوانید محدودههای بالقوه برای تریدینگ را شناسایی و پیگیری کنید اما نمیدانید بعد از آن چه کنید و نقاط ورود و خروج را کجا تنظیم کنید، این مقاله برای شما مفید است.
با ما همراه باشید تا با برخی از استراتژیهای ورود به پوزیشن و انتخاب بهترین نقطه ورود آشنا شوید.
تشکیل کندل استیک
تشکیل کندل استیک رایجترین و مطمئنترین تکنیک ورود است که تقریباً همه تریدرها از آن استفاده میکنند. در این تکنیک، تریدرها دائماً از الگوهایی مثل ستاره دنباله دار و الگوی پوشا استفاده میکنند.
الگوهای کندل استیک نقاط ورود دقیق را پیدا میکنند که میتوان جهت آینده قیمت را بر اساس آنها پیش بینی کرد و احتمال موفقیت تریدرها را افزایش میدهند.
الگوی کندل استیک محبوبترین بخش از تحلیل تکنیکال است و به تریدرها امکان میدهد که معاملاتشان را بر اساس شکل گیری کندلها تریگر کنند.
مزایا و معایب
- مناسب تریدرهای روزانه؛
- محبوبترین و رایجترین روش تأیید برای پیدا کردن یک نقطه ورود؛
- مناسب تریدرهایی که معاملات زیادی دارند؛
- مناسب تریدرهای فعال؛
- امکان شناسایی آسان نقطه ورود و حد ضرر؛
- از آنجایی که خیلیها تشکیل این الگوها را تحت نظر دارند، ممکن است این روش خوب کار نکند.
الگوهای نمودار
الگوهای نمودار یکی از پرکاربردترین ابزارهای ورود هستند. استفاده از این الگوها به تشخیص منشأ همه حرکات مهم قیمت پیش از رخ دادن واقعی آنها کمک میکند تا بتوانید به موقع از آنها استفاده کنید.
این الگوها نشان میدهند که آیا جهت فعلی قیمت ادامه پیدا میکند یا معکوس میشود.
گرچه ترید کردن بر اساس الگوی نمودار یک استراتژی مستقل است اما میتواند تکنیک ورود خیلی خوبی باشد.
از جمله الگوهای محبوب میتوان به این موارد اشاره کرد:
- سروشانه
- اوج دوقلو
- کف دوقلو
- کف گرد (Rounding bottom)
- فنجان و دسته
- کنج
- الگوی پرچم یا پرچم سه گوش
- مثلث نزولی
- مثلث صعودی
- مثلث متقارن
مزایا و معایب
- الگوی نمودار یک تکنیک ورود زودهنگام/مبتنی بر مومنتوم است؛
- شناسایی این الگوها راحت است؛
- شکل گیری این الگو زمانبر است.
تشکیل 2B
اسم دیگر 2B، الگوی اسپرینگ است. این تکنیک اولین بار در کتاب ویکتور اسپراندئو معرفی شد که تریدرها به او تریدر ویک هم میگویند.
ویکتور اسپراندئو در کتابش به نام "اصول گمانه زنی (دلالی) حرفهای"، الگوی 2B را به این صورت توضیح میدهد "در یک روند صعودی، اگر نمودار قیمت به اوج قبلی نفوذ کند اما نتواند این راه را ادامه دهد و بلافاصله به پایین کف قبلی ریزش کند، روند موجود مستعد معکوس شدن است." عکس این شرایط برای روند نزولی صدق میکند.
این الگو شبیه به یک M یا W با بریک اوت کاذب است و سیگنال معکوس شدن روند را ایجاد میکند.
نمودار قیمت سعی میکند یکی از اوجها یا کفهای اخیر را بشکند اما در ادامه روند صعودی یا نزولی ناکام میماند.
مزایا و معایب
- تکنیک ورود بر اساس مومنتوم؛
- راحتتر بودن شناسایی دقیق نقاط ورود؛
- طولانی بودن زمان شکل گیری؛
- مناسب تریدرهایی که میخواهند با شدت کمتری بر شکل گیری پرایس اکشن نظارت کنند؛
- ترس از بریک اوت واقعی.
تشکیل V
این الگو، الگوی V معمولی نیست که در آن قیمت یک دارایی به شدت سقوط کرده و بعد به شدت افزایش پیدا میکند. باید شدت ریزش را نسبت به شدت افزایش و بالعکس ارزیابی کنید تا هنگام پول بک برای ترید کردن تصمیم بگیرید.
مزایا و معایب
- تکنیک ورود مبتنی بر مومنتوم؛
- امکان تعریف آسان حد ضرر؛
- نمیتوان نقاط ورود را به راحتی شناسایی کرد؛
- ممکن است قیمت پول بک نکند.
ستاپ ترید غالب
ستاپ ترید غالب یکی از تکنیکهای ورودی است که میتواند طرح تریدینگ شما را بهینه سازی کند.
گاهی اوقات ممکن است مشاهده کنید که یک کندل مومنتوم مخالف غیرعادی با فیتیله خیلی کوچک یا بدون فیتیله به محدوده ترید بالقوه شما نفوذ میکند. چنین شرایطی باعث ایجاد ابهام و ترس از تریگر شدن ورود برنامه ریزی شده میشود. سپس نمودار قیمت پیش از اینکه دست به کار شوید، به مسیر مورد نظر شما ادامه میدهد.
برای ورود به معامله در این استراتژی، باید نسبت به محدوده تریدینگ بالقوه مورد نظرتان اطمینان زیادی داشته باشید، سپس صبر کنید تا یک نفوذ قوی با یک کندل مخالف انجام شود. حالا میتوانید معامله را اجرا کنید.
مزایا و معایب
- مناسب تریدرهایی که در بازار فعالیت زیادی دارند؛
- مناسب تریدرهایی که نسبت به جو بازار، احساس خاصی دارند؛
- امکان کاهش محدوده SL وجود دارد؛
- ترس از مومنتوم جهت مخالف.
محدوده حد ضرر
تریدرهایی که نسبت به حد ضرر محافظه کارتر هستند، این استراتژی ورود را بیشتر میپسندند.
در این روش باید نقطهای را که احتمالاً قرار دادن حد ضرر در آن امن است، تشخیص دهید. سپس صبر کنید تا قیمت به محدوده ترید بالقوه برگشته و به محدوده حد ضرر شما (فرض کنید، 15 پیپ) برسد. حالا سفارش limit شما تریگر میشود و حتی یک پیپ هم از 15 پیپ برنامه ریزی شده برای حد ضرر فراتر نخواهید رفت.
این مقاله را در نظر بگیرید: جفت ارز EUR/USD با نرخ 1.1220 معامله میشود. همیشه حد ضرر خودتان را 15 پیپ نگه میدارید. شما معتقدید که قیمت قبل از صعود، کمی ریزش خواهد کرد و حد ضرر شما باید روی 1.1185 تنظیم شود. سپس یک سفارش معلق روی سطح 1.1200 تنظیم میکنید - نقطهای که انتظار دارید، قیمت پیش از صعود به آن سطح ریزش کند - تا مطمئن شوید که روی نزدیکترین نقطه به کف روند معامله میکنید و یک حد ضرر برنامه ریزی شده هم دارید.
و البته باید اسپرید بروکر را هم برای این تکنیک ورود در نظر داشته باشید.
مزایا و معایب
- مناسب تریدرهایی که حد ضرر دقیق و سختگیرانهای دارند؛
- امکان از دست دادن فرصت ترید؛
- امکان متوقف شدن در اثر جهش؛
- تریدرهایی که ترس از دست دادن دارند نمیتوانند به آن پایبند بمانند؛
- تریدرها میتوانند در یک نرخ مشخص وارد پوزیشن شوند.
شکست ضد روند
ضد روند، خط مخالف روند اصلی است.
میتوانید در محدوده ترید بالقوه یک ضد روند رسم کنید و منتظر شکستن آن بمانید. وقتی خط روند جزئی کوتاه مدت شکسته شود و حرکت قیمت در جهت مورد پیش بینی شما شروع شود، میتوانید وارد معامله شوید.
این یک روش بسیار ساده اما کارآمد برای ورود به یک معامله امن است.
مزایا و معایب
- تأیید ورود بر اساس مومنتوم؛
- احتمال زیاد نادیده گرفتن پرایس اکشن افقی؛
- احتمال در نظر گرفتن بخش تکانشی سریعتر حرکت بازار؛
- ترس از بریک اوت کاذب.
کدامیک از استراتژیهای ورود را انتخاب کنیم؟
شما باید سعی کنید به هر روشی از سرمایه خودتان حفاظت کنید در غیر این صورت نمیتوانید در دنیای تریدینگ دوام بیاورید. پیش از اجرای معامله، برای پیشگیری از ضرر خوب فکر کنید.
شاید اینطور برآورد کنید که قیمت یک جفت ارز صعود میکند اما اگر برای اجرای معامله عجله کنید، سود بالقوه شما محدود میشود. تکنیکهای ورود به از بین بردن تردید و ایجاد اطمینان لازم برای ورود به یک معامله کمک میکنند.
میتوانید متناسب با سبک تریدینگ، رفتار و استراتژی خودتان یک یا چند مورد از این تکنیکهای ورود را انتخاب کنید تا بهترین نقاط را برای ورود پیدا کنید. یک یا چند تکنیکی که برای شما معنادار هستند را انتخاب کرده و به آنها پایبند بمانید.
جمع بندی
تجربه نشان داده که تریدرها هنگام معامله تصمیماتی خودکار و ناخودآگاه میگیرند.
پس هر تکنیکی که انتخاب میکنید، مهم است که همیشه طبق برنامه پیش بروید و منتظر شرایط مناسب بمانید. قانون اصلی برای موفقیت در تریدینگ این است که با یک تأیید قوی وارد معامله شوید.
معمولاً بدون وجود تکنیکها یا قوانین ورود مناسب، احتمال تصمیم گیری ضعیف وجود دارد.
صرفاً به دلیل اینکه قیمت به سرعت در حال حرکت است، وارد معامله نشوید و سعی کنید احساسات را از معاملاتتان حذف کنید.
امیدواریم که این مقاله برای شما مفید بوده باشد و به شما برای تنظیم قوانین ورود به معامله و استراتژی تریدینگ کلی خودتان کمک کرده باشد.