نِم  (NEM ) چیست ؟

نِم اولین بلاکچین با سیستم "دارایی هوشمند" در دنیاست. این پروژه یک پلتفورم جهانی است که متدی را برای ایجاد و حفظ یک لجر (دفتر کل ) ایمن برای ثبت تراکنش های مالی  ارائه کرده است.

تکنولوژی بلاکچین نِم پتانسیل آن را دارد تا گستره ی وسیعی از سیستم های ردیابی تراکنش و همچنین دفتر های کل را به شکل فوق العاده ای ساده و ایمن گرداند. نم یک رابط کاربری API سازگار را ارائه کرده که میتواند با تمام زبانهای برنامه نویسی استفاده شود.

با در نظر داشتن سفارشی سازی مدولار و به لطف "سیستم دارایی هوشمند" خود،  نم طوری طراحی شده که قابلیت استفاده در تقریبا تمام اپلیکشین ها را دارد.

با داشتن سرمایه ای معادل 2 میلیارد دلار، از تاریخ اکتبر 2017 ، نم جایگاه هفتم در بین بزرگترین ارزهای دیجیتال دنیا را به خود اختصاص داده است.

تاریخچه نم

نم در تاریخ سی و یکم مارس سال 2015 با معرفی ارز خود با نشان XEM شروع به کار کرد. کدهای این پلتفورم برخلاف اکثر کریپتوکارنسی های دیگر که اکثرا فورک هایی از کدهای موجود بودند، از ابتدا در جاوا نوشته شد.

زمان اصلی متولد شدن نم را میتوان ژانویه 2014 دانست، هنگامی که در یک نشست به نام Bicointalk تقاضای همکاری آزاد برای ایجاد یک کریپتوکارنسی جامعه-محور مطرح شد. در همان آغاز این پروژه بیش از 1500 سرمایه گزار را جذب کرد سهام XEM را خریداری کردند. آن زمان هر سهم معادل 2.25 میلیون سکه ی XEM بود.

نم چه کاری انجام می دهد؟

کارکرد بنیادین نم در حقیقت استفاده از چیزیست که شرکت آن را "سیستم دارایی هوشمند" می نامد. به طور خلاصه، این سیستم به کاربران امکان استفاده از یک بلاکچین سفارشی سازی شده بر مبنای نیاز قراردادهای هوشمند خود را می دهد.

خوب حالا این "سیستم دارایی هشمند" به چه معناست؟

دارایی هوشمند در واقع چیزی است که نم از طریق آن داده های مربوط به معاملات تجاری را مدسرست میکند. "دارایی هوشمند" در واقع چیزیست که به شما قدرت استفاده از نم را به گونه ای می دهد که گویی یک بلاکچین مخصوصی است که برای مدیریت دارایی های شما ساخته شده است.

سیستم دارایی هوشمند را میتوان به چهار قسمت تشکیل دهنده زیر تقسیم کرد:

1 – آدرسها (َAddresses ) : فضاهایی که در آن سکه ها، قراردادها، سندها و یا هر مدرک تجاری دیگری نگهداری می شود. آدرس ها در واقع آیتم های منحصر به فردی هستند که قابلیت به روزرسانی دارند. این فضاها می توانند یک حساب کاربری ساده برای نگهداری سکه ها و یا بسیار پیچیده تر مانند پکیج های قابل جابجایی و اسناد مربوط به املاک و یا سایر اسناد حقوقی باشد.

2 – موزاییک ها (mosaics ): شامل توکن های سفارشی و یا سایر آیتم های دیجیتال می باشد. موزاییک را میتوان چیزی مثل همان سکه فرض کرد و یا چیزی مثل حواله سهام و یا امتیاز و ...

3 – فضای نام (namespace ) : آدرس های اینترنتی که هویت شما را اثبات کرده و به دارایی های شما یک مکان برای نگهداری اختصاص می دهد. نم به شما این امکان را می دهد تا مکانی اختصاصی برای نگهداری دارایی های خود بر روی بلاکچین NEM ایجاد کنید و از این طریق دسترسی به آنها را ساده تر و ایمن تر گردانید.

4 – تراکنش ها (Transactions ): این قسمت دارایی های هوشمند شما را به گردش انداخته و به شما اجازه میدهد تا مثلا موزاییک بین ادرس های مختلف تبادل کنید و یا مالکیت ادرس های مختلف را تایید یا به شخص دیگری انتقال دهید.

برای سهولت کار، نم لیستی از کاربردهای بالقوه "سیستم دارایی هوشمند" را نیز منتشر کرده است. برخی از این کاربرد ها شامل: رای گیری، مالکیت سهام، نگهداری ایمن مدارک و اسناد، برنامه های مربوط به مشوق های واداری، پرداخت های سیار، و خدمات تحویل. بسیاری از همین کاربردهای به ظاهر ساده خود مبنای صنایع بزرگی در دنیای امروز محسوب می شوند که همین مساله بیانگر میزان گسترتگی بسیار چشمگیر میزان مشتری مداری نم می باشد.

همانطور که در توضیحات شرکت نم آمده است، نم به گونه ای طراحی شده تا یک تکنولوژی بلاکچین قابل سفارشی سازی برای استفاده در کسب و کارهای مختلف ارائه دهد. به دلیل سازگاری بسیار بالای نرم افزار نم استفاده های بالقوه از آن تقریبا بیشمارند. برای مثال، قراردادهای هوشمند این شبکه را میتوان به عنوان نرم افزار لجر مرکزی برای بانک ها استفاده کرد یا تراکنش های مختل انجام گرفته توسط شرکت های مختلف را دنبال کرد و یا مدارک و اسناد دولتی را مثل برگه تولد دریافت و ارسال نمود.

برخلاف بیتکوین یا لتریوم، نم قرار نیست به عنوان یک ارز دیجیتال استفاده شود. در واقع سکه های NEM را میتوان استفاده کرد تا از طریق آنها سکه های خصوصی خود را بسازید و انها را در بازار ارائه کرده و برای استارت آپ های خود سرمایه گزار جذب کنید.

به گفته ی خود شرکت، رویکرد NEM این است که به توسعه دهندگان اجازه دهد با استفاده از طیف بینهایت گسترده ی قابلیت های ترکیبی که این بلاکچین ، برنامه هایی به همان نسبت قدرتمند و منعطف ساخته و ارائه دهند.

چرا نم استفاده کنیم :

نم هزینه ی تراکنش بسیار پایینی معادل 0.01% دارد

در پردازش تراکنش ها، نم از یک کد جدید استفاده می کند که برای بهبود بازده تراکنش ها طراحی شده است. هر تراکنش XEM حدود 6 ثانیه طول می کشد تا نشان داده شود و حدود 20 ثانیه هم برای تایید آن زمان لازم است. از سوی دیگر، هر تراکنش بیتکوین حدود 1 ساعت یا بیشتر برای تایید شدن زمان می برد.

کارمزد تراکنش های انجام شده بر روی بلاکچین عمومی نم (انتقال دارایی و سکه و غیره) بسیار پایین است. در حال حاضر کارمزد هر تراکنش 0.01 درصد می باشد. یعنی برای مثال برای انتقال صد دلار سکه نم تنها یک سنت باید هزینه بپردازید.  در مقابل شبکه هایی مثل Paypal برای هر تراکنش 2.6 درصد هزینه می گیرد و سایر کارت های اعتباری هم حدود 1.5 درصد کارمزد می گیرند. باید توجه داشت که کارمزد تراکنش ها در نم به نسبت دیگر کریپتوکارنسی ها هم ارزانتر است.

نم بسیار مقیاس پذیر است

شبکه نم بینهایت مقیاس پذیر است. در حال حاضر سرعت انجام تراکنش ها در این شبکه به راحتی با بیتکوین رقابت می کند. البته با اجرای اپدیتهایی که برای این شبکه در نظر گرفته شده سرعت پردازش آن به صدها و حتی هزاران تراکنش در ثانیه هم خواهد رسید.

در مقابل بیتکوین در حال حاضر تنها قادر به انجام 4 الی 5 تراکنش در ثانیه است. این مساله یکی از مشکلات بزرگیست که بیتکوین با آن روبرو است و باعث شده که بیتکوین به دو و یا حتی سه نوع سکه ی جدید تقسیم شده است.

 با گفتن این مسایل شاید این سوال پیش بیاید که اگر NEM قرار نیست به عنوان ارز استفاده شود پس چه نیازی به معامله ی سکه می باشد؟

در پاسخ باید گفت در آینده اگر شرکت های مختلف به استفاده از نم روی بیاورند در نهایت مجبور خواهند شد تا دارایی های دیجیتال خود را به مکان های مختلف ارسال کنند. برای این کار لازم است که این اسناد و مدارک بر روی شبکه ی عمومی نم منتقل شوند و ارسال مدارک بر روی شبکه ی عمومی هم نیازمند پرداخت کارمزد می باشد که تنها باید به شکل XEM پرداخت شود.

از این رو سرمایه گذاران این شبکه در آینده شاهد افزایش سرمایه خود خواهند بود چرا که تعداد سکه هایی که نم ارائه کرده ثابت خواهد ماند و با وجود تنها 9 میلیار سکه ی XEM ، در آینده با افزایش استفاده از این شبکه ارزش این سکه هم افزایش یافته و سرمایه مشترکین نیز رشد خواهد کرد.

نم از روش های کشت منحصر به فردی استفاده می کند

برای کسانی که علاقه مند به کشت (Harvest ) سکه برای خود می باشند، نم یکی از سودآورترین کریپتوکارنسی هاست (برخلاف سیستم استخراج (mining) سایر ارزهای موجود).

این پلتفورم از متد منحصر به فرد "گواه اهمیت" یا POI و همچنین "کشت تجمعی"  برای اعطای سکه ی پاداش به کاربران استفاده می کند.

هنگامی که یک بلاک کشت می شود، نم تراکنش انجام شده در آن بلاک را تایید کرده و بلاک مذکور را به صورت دائمی به بلاکچین اضافه می کند و نهایتا کارمزد تراکنش های انجام شده در آن بلاک را به عنوان پاداش به کشت کننده آن بلاک اهدا می کند. در حقیقت POI برای هر کاربر نشان دهنده ی این است که چه کسی یک بلاک را کشت کرده است، این مساله توسط سه فاکتور عمده مدیریت می شود:

1 - مقدار سهام آن کاربر و یا اینکه سکه های کاربر مذکور به چه مدت در حسابش موجود بوده است.

2 – کسانی که کاربر مذکور با آنها تراکنش انجام داده است و یا اینکه اصلا کاربر با اشخاص دیگری در شبکه تراکنش داشته یا خیر

3 – تعداد و مقدار تراکنش های انجام شده طی 30 روز اخیر.

کشت تجمعی یا (delegated harvesting ) در حقیقت راهی مطمئن برای افزایش قدرت یک حساب است بدون آنکه اطلاعات خصوصی حساب مذکور آشکار شود.این مساله مزایای زیادی دارد، برای مثال اصلا نیاز نیست که سیستم شما روشن باشد تا کشت  انجام دهید و عمل کشت برای هر کاربری که بیش از 10000 XEM پس انداز داشته باشد به طور خودکار انجام می شود.

این متد انقلابی که توسط نم به کار برده شده زمین را برای کاربران هموار کرده و تمام قدرت را نه استخراج کننده ها و محتکران بلکه به کاربران داده است.

چه چیز نم را از سایر ارزهای دیجیتال مجزا می کند

نم 100 درصد قابل ردیابی است

قابلیت پیگیری نم یکی از مهمترین مولفه های مجزا کننده ی آن است. در شبکه نم ، بر خلاف رقبایی مثل Monero هیچگونه تراکنش خصوصی ای انجام نمی شود.

اگرچه بسیاری از اعضای جامعه بلاکچین ها این خاصیت را یک ویژگی منفی تلقی می کنند اما این خصوصیت چند مزیت نیز دارد. مثلا قابلیت پیگیری به شبکه اجازه می دهد تا تمهیدات امنیتی مانند حفاظت فروشنده و خریدار را به کار گیرد. این یکی از دلایلی است که نم یک ارز بسیار ایمن می باشد. تا به امروز هیچگونه مساله امنیتی ای در این شبکه گزارش نشده است.

نم همچنین به کسب و کارها این امکان را می دهد تا دخل و خرج خود را کنترل کنند، این ویژگی بسیار مفید بوده و قطعا باعث خواهد شد تا کسب و کارهای بیشتری در آینده جذب آن شوند.

نم انرژی کمتری مصرف می کند

مقدار مصرف انرژی نم برای اجرای یک گره یا کشت صد مرتبه کمتر از بیتکوین می باشد. به همین دلیل است که کارمزد تراکنش ها در این بلاکچین تقریبا ذره ای از آنچیزیست که شبکه های رقیب می گیرند.

ارز نم تورم ندارد

یکی دیگر از ویژگی های خوب نم این است که تمام سکه های آن (حدود 9 میلیارد سکه ) هم اکنون ایجاد شده اند. این بدین معنی است که این ارز هیچگونه تورمی نخواهد داشت. برای اکثر ارزهای دیگر مانند بیتکوین و لایتکوین پروسه ی استخراج همچنان ادامه داشته و سکه های جدید را در چرخه ی شبکه قرار می دهد که همین مساله منجر به بروز تورم برای ارزهای مذکور می گردد.

تمرکز نم بر روی خرده فروشی نیست

یکی از چیزهایی که نم اصلا توجهی به آنها نشان نمی دهد قیمت سکه و یا خرده فروشی است. بسیاری از کریپتوکارنسی ها هم اکنون بیشتر بر روی خود سکه هایشان تمرکز دارند اما نم بیشتر پلتفورم محور بوده و به توسعه جامعه مشترکین خود و ایجاد اپلیکیشن های جدید برای پلتفورم خود متمرکز است.

همانطور که مدیرعامل  نم در یکی از سخنرانی هایش گفته : استراتژی گروه نم دنبال کردن روابط تجاری ، جذب توسعه دهندگان، کمک به ICO ها و تشویق همکاری با شرکت های دیگر است.

رقبا و چالش ها

نم چند رقیب بزرگ مانند Ripple, Factom, Ubiq دارد. البته مهمترین رقیب این شبکه اتریوم است که با نزدیک 30 میلیارد دلار بازار سرمایه ،دومین کریپتوکارنسی بزرگ دنیاست.

در مقایسه با رقبا، نم به نظر انتخاب پایدارتری برای ایجاد برنامه های کاربردی جدید که از مدل های تجاری واقعی پیروی کنند می باشد. امنیت این شبکه و ویژگی های توسعه ای آن به کارآفرینان بلاکچین این امکان را می دهد که به جای تمرکز بر دشواری های تکنیکی بر روی مشکلات مربوط به کار خود تمرکز کنند. منحنی بادگیری این شبکه نیز بسیار ملایمتر از بلاکچین اتریوم است.

یکی از بزرگترین چالش های نم این است که چگونه به افراد کاربرد دقیق این بلاکچین را نشان دهد. عموما، ارز هایی مثل Litecoin به گونه ای طراحی شده اند که مثل پول های فیزیکی استفاده شوند. اما XEM برای استفاده به عنوان ارز ساخته نشده بلکه پلتفورمی برای تراکنش های کسب و کار ها و توسعه دهندگان می باشند.

یکی دیگر از چالش های پیش روی نم افزایش تعداد توسعه دهندگانی است که دانش کافی را برای اتصال نم به شبکه کمپانی های موجود داشته باشند. خوشبختانه API نم برای اتصال آن به شبکه های مادر بسیار منعطف و ساده است. این شرکت همچنان تلاش زیادی برای آموزش موج جدیدی از توسعه دهندگان کرده است تا بتوانند سیستمشان را ساپورت کنند.

نم اولین مرکز بلاکچین را در شهر کوالالامپور مالزی افتتاح کرده است که این مرکز قصد دارد به عنوان یک فضا برای آموزش، همکاری و پرورش استفاده شود. این پروه به وضوح بسیار به بحث ارتقای محصول خود اهمیت داده و همچنین به کلیت جامعه بلاکچین نیز وفادار است.

کلام آخر

با نگاهی به کاربردهای مختلف تجاری نم به وضوح می توان دریافت که این شبکه پتاسیل بالایی برای خدمات مشتریمدار دارد.

علاوه بر مزیت های کنونی نم، این گروه برنامه دارد تا نرم افزار Catapult را نیز به بازار ارائه دهد که میتواند ویژگی های تازه تری به نرم افزار کنونی آنها یعنی Mijin اضافه کند. توسعه دهندگان این شرکت هم به صورت فعال در حال کار بر روی هر چه بهتر کردن محصولشان هستند.

نم از یک تیم عالی از توسعه دهندگان ، جامعه ی حمایتگری قوی، مشوق های خوب و برنامه ی تجاری محکمی برخوردار است.

نام ارز	نم
نام انگلیسی	NEM
نماد	XEM
تاریخ راه اندازی	Apr 2015
آیکن
آدرس سایت	http://nem.io
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	نامحدود
الگوریتم
کیف پول ها	Coinpayment
صرافی ها

یک پلتفرم رمزگذاری شده‌ی همتا به همتا و بر اساس جاوا و جاوا اسکریپت نوشته شده است

 مخفف New Economy Movement است

دش چیست ؟

دش (پیشتر با نامهای darkcoin و xcoin هم شناخته میشد) یک کریپتوکارنسی منبع باز همپا به همپاست (peer to peer ) که بر مبنای نرم افزار بیتکوین ساخته شده و هدفش پرسرعت بودن، کاربرپسندی و مقیاس پذیریست.
به بیان ساده تر، دش یک ارز دیجیتال بوده که در تلاش است تا ایرادهای بیتکوین را بهبود بخشد. دش در حقیقت نوعی پول را ارائه کرده که قابل حمل بوده و علی رغم سرعت بالا هزینه های نقل و انتقال آن بسیار ناچیز می باشد.
کلمه "Dash" خود ترکیبی از دو کلمه ی "digital " و "cash " ساخته شده است. این به آن معنی است که Dash در حقیقت به عنوان یک نسخه قابل استفاده Bitcoin از ارز توسعه داده شده است. در حال حاضر Dash با سرمایه ای تقریبا معادل 6 میلیارد دلار در میان 15 کریپتوکارنسی برتر دنیا قرار دارد. عرضه این سکه در سال 2017 با قیمتی حدود 11 دلار برای هر سکه شروع شد و در پایان سال جاری قیمت آن نزدیک به 800 دلار رسیده است.
با تمرکز بر سهولت استفاده، دردسترس بودن، و پیشرفت های تکنولوژیکی، دش پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بازیگران مهم فضای کریپتوکارنسی ها در بلند مدت را دارد. برای یادگیری همه چیز در مورد Dash، به ادامه ی این مطلب توجه کنید.

دش چه کاری انجام میدهد؟

در مقایسه با دیگر برادران بلاکچینی اش، کاربرد Dash بسیار ساده است. به گفته ی خود شرکت ، "Dash را می توان برای انجام سریع و خصوصی پرداختهای اینترنتی و یا فروشگاهی با استفاده از یک پلتفرم ایمن و منبع باز که توسط هزاران نفر از کاربران در سراسر جهان میزبانی می شود، به کار برد".
در حقیقت دش آمده است تا یک paypal غیرمتمرکز باشد و به این سوال که "اگر من بخواهم برای یک فنجان قهوه با کریپتوکارنسی پرداخت انجام دهم چکار باید بکنم؟" پاسخی داده باشد.
البته در پس پرده، دش کارهای بسیار بیشتری از آنچه گفته شد انجام میدهد. برای برخی از اطلاعات تکنیکی درباره ی این ارز به ادامه ی مطلب می پردازیم.

چه چیز دش را متمایز می کند؟

برای درک ارزش آنچه دش میخواهد ارائه کند شما باید ابتدا این ارز را از بیتکوین تمیز داده و همچنین ضعف هایی که دش قصد دارد برطرف کند را نیز بشناسید.
ساده کردن کارها برای کاربران معمولی یکی از تم های اولیه ی دش می باشد. نمونه ای از این رویکرد را میتوان در جایگزینی دید که این شرکت برای ادرس های BTC ارائه کرده است. اکثر افراد تنها با دیدن این ادرس ها از ادامه کار منصرف می شدند.
یک کاربر دش هرگز با چنین ادرسهای پیچیده ای مواجه نخواهد شد و هیچگونه دانش عجیب و غریب کریپتوکارنسی نیاز ندارد. هر کاربر به سادگی فقط یک نام کاربری خواهد داشت.
اجازه دهید نگاهی گذرا به سایر ویژگی ها و پیشرفت های این ارز داشته باشیم:
درست مانند BTC ، دش از پروتوکل توافق گواه اثبات کار (POW ) برای ایمن سازی شبکه استفاده می کند. اما با این تفاوت که دش یک جزء اضافی دیگر هم در سیستم توافق خود دارد: مسترنود (masternods ) یا ابرگره ها.
ابرگره ها کارهای سنگین و سخت را در شبکه بر عهده گرفته و ویژگی های هیجان انگیز زیادی را به ارمغان می آورند که در بسیاری از بلاکچین های دیگر نمیتوان دید. آنها نقش لاستیک دوم را دارند و کارهای خاصی نظیر ارسال خصوصی و ارسال آنی و همچنین عملکردهای مدیریتی را برعهده دارند.
کاربرانی که میخواهند ابرگره باشند برای شروع باید 1000 دش بپردازند و در مقابل برای هر بلوک دشی که استخراج می شود 45 درصد پاداش می گیرند. با توجه به این ساختار، شاید درست تر باشد که دش را یک مدل هیبرید بدانیم که هم از مدل گواه کار و هم گواه سهم بهره می برد.
به عنوان یک پروژه کاملا منبع باز بیت کوین مدل سرمایه گذاری توسعه ای ندارد، که همین امر توسعه ی این شبکه را به داوطلبان و یا استخراج کننده های قدرتمند می سپارد. به لطف اولین بودن، این مسئله برای Bitcoin مشکلی ایجاد نکرده است، اما Dash به این قناعت نکرده و گامی فراتر از این برداشته است.
در حالی که ابرگره ها پاداش دریافت می کنند تا کارشان را به درستی انجام دهند و بلاکچین را مدیریت کنند (هر ابرگره یک حق رای دارد)، شبکه دش نیز به صورت خود-درآمدزا عمل می کند، یعنی یک درصد کوچکی از هر بلاک برای توسعه ی بلاکچین و بودجه های تبلیغات تخصیص می یابد. این مقدار در حال حاضر 10 درصد می باشد و این بدین معنی است که توسعه دهندگان و مبلغان به صورت مستقیم حقوق دریافت می کنند که خود باعث رشد روزافزون شبکه می شود.
یک مشخصه ی دیگری که دش را از بقیه مجزا می کند مساله ی سرعت است، بیتکوین سرعت پردازش بسیار پایینی دارد و همین مساله استفاده از ان را برای افراد عادی و برای کارهای روزمره مشکل می کند. دش این مساله را با ویژگی instasend برطرف کرده است. اینستاسند یک فرآیندی است که از قابلیت InstandX ابرگره ها برای ارسال و تایید تراکنش ها در چند ثانیه استفاده می کند. ورودی ها برای برخی تراکنش های ویژه قابل قفل گذاری بوده و تنها با توافق ابرگره ها قابل تایید می باشند. به عبارت دیگر دش فرآیندهای بیتکوین را برداشته و به شکل بسیار ساده تری پیاده کرده است.
هنگامی که بیتکوین به بازار آمد هیچگونه تمهیدی برای حفاظت از حریم شخصی کاربران آن دیده نشده بود. اکثر افراد با تصور اینکه همه ی تراکنش ها در این شبکه به صورت کاملا ناشناس و بدون هیج ردی انجام میشود از آن میگریختند. اما امروزه دیگر شرکت های استخراج داده در تشخیص منبع تراکنش ها بسیار پیشرفت کرده اند.
دش هم در این مورد راه حل خاص خود را ارائه کرده است که ویژگی Privatesend یا ارسال خصوصی نامیده می شود.ارسال خصوصی به کاربران اجازه میدهد تا تراکنش های خود را به صورت خصوصی انجام دهند به اینصورت که دش این تراکنش را در میان انبوه دیگر تراکنش ها مخلوط کرده و پردازش می کند. در این حالت دیگر تشخیص منبع یک تراکنش خاص مشکل می شود. این قابلیت از یک سرویس اختلاط سکه که بر روی پلتفورم CoinJoin قرار دارد استفاده می کند.

تاریخچه دش

برای مدتها جستجو برای یک واحد پول دیجیتال که واقعا همپا به همپا عمل کند قربانی پیشرفت های کند و بحث وجدل های فراوان شده بود. در این بحبوحه بود که در ژانویه 2014 دش پا به عرصه ی وجود گذاشت.
اگر ریشه کدهای دش را پیگیری کنیم خواهیم دید که این بلاکچین فورکی از Litecoin v0.8.6.2 (که خودش هم فورکی از بیتکوین بود) می باشد. از این رو می توان گفت که دش بسیاری از ویژگی های اساسی و یا به عبارتی دی ان ای بیتکوین را در خود دارد.
در مارس 2015 ، Darkcoin به Dash تغییر نام داد. بعد از این تغییر نام حدود 1.9 میلیون سکه دش استخراج شد (که حدود یک چهارم کل ذخیره ی این بلاکچین بود). بعد از این ارائه و استخراج ناگهانی، آقای Duffield که توسعه دهنده ی دش بود، این قضیه را یک خطای ناشی از کدنویسی Instamine اعلام کرد و پیشنهاد راه اندازی مجدد را کرد اما این پیشنهاد وی توسط جامعه کاربران رد شد. (بسیاری او را برای چنین کاری مورد انتقاد قرار دادند چرا که معتقد بودند برای سودجویی این کار را کرده و خطایی در کار نبوده) 
دافیلد همچنین برای گسترش دامنه نفوذ بلاکچین دش، پیشنهاد ارائه ی سکه های بیشتری به صورت "airdrop " را داد ( در این نوع ارائه به کاربران یا سرمایه گذاران و شرکت های خاصی به صورت رایگان وبه عنوان مشوق سکه می دهند) اما جامعه کاربران این پیشنهاد را نیز رد کرد. ارائه ی اولیه سکه بالاخره به همان مقداری که بود ماند و بسیاری از سکه های خریداری شده بعدها با قیمت های بسیار پایین فروخته یا با ارزهای دیگر تعویض شدند.

تیم دش

تیم مرکزی دش شامل 50 کارمند می باشد که در حال حاضر مشغول کار بر روی بهبود پروتوکل و اضافه نمودن ویژگی های جدید هستند.
دش در حال حاضر توسط مدیر عامل آن یعنی رایان تیلور Ryan Taylor به همراه مدیر ارشد تکنولوژی شرکت اندرو فریر Andrew Freer و توسعه دهنده ی اولیه آن یعنی ایوان دافیلد ( که اکنون نقش مشاور استراتژیک را دارد) هدایت می شود.
تیم دش به نسبت بزرگ بوده و همچنان در حال رشد است. دش همچنین چندین سفیر برای کشور های مختلف در اختیار گرفته که این خود برای آنها خبر خوبی است چرا که نشان دهنده ی تلاش آنها برای کار در مقیاس های بزرگتر می باشد. 
تعدادی از اعضای گروه دش در ایالت های فینیکس و آریزونا بوده و بقیه در جاهای مختلف دنیا مشغول فعالیتند.

کلام آخر

بیتکوین احتمالا هرگز به عنوان یک ارز برای انجام کارهای روزمره استفاده نخواهد شد مگر اینکه پروتکل هسته ای آن به شکل گسترده ای تغییر کند و همین خلاء باعث شد که دش و چند شرکت دیگر پا به میدان بگذارند.
با توجه به آنجه گفته شد به نظر می رسد که دش بر اصول منطقی پایه گذاری شده و رشد بسیار زیادی در ارزش سکه اش را تجربه کرده است.
از سوی دیگر هنوز سوالات زیادی در رابطه با این ارز وجود دارد. مثلا خودتان باید قضاوت کنید که ارائه ی اولیه این سکه چگونه مدیریت شد (بحث های بعد از آن هم بماند)، البته خوب بسیاری از افراد به بلند مدت توجه می کنند تا کوتاه مدت از این رو شاید یک ارائه ی اولیه مشکل دار شاید چیزی نباشد که همه کسی را نگران کند.
چیزی که نباید فراموش کرد این است که دش تنها سه سال سن دارد و هنوز زمان زیادی لازم است تا ببینیم آیا این گروه قادر به جذب توسعه دهنده های بزرگ برای ایجاد و گسترش زیرساخت های بلاکچین خواهد شد یا خیر.
در دنیای امروز با رشد و بالغ تر شدن فضای کریپتو هر ارز فضا و زمان زیادی برای یافتن و شکل دهی کاربران و بازار خود خواهد داشت. شاید مهمتر این باشد که در ابتدای راه شرکت ها بر اصول بنیادی متمرکز شوند و نه بر یک برد یک شبه. از این نظر شاید بتوان گفت دش موقعیت درخشانی برای حضور و رشد در آینده دارد.

نام ارز	دش
نام انگلیسی	Dash
نماد	Dash
تاریخ راه اندازی	Feb 2014
آیکن
آدرس سایت	https://www.dash.org
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	18,900,000
الگوریتم رمز نگاری	x11
کیف پول ها
صرافی ها

 دش مبادلات امن و ناشناس را برای همه‌ی کسانی که با درگاه های خرید سرو کار دارند آسان و در دسترس قرار می دهد.

مقدمه ای درباره ی ارز EOS

اجازه بدهید حدس بزنم ... لابد شما هم اخبار اخیر درباره ی EOS را شنیده اید و حالا می خواهید اطلاعات بیشتری کسب کنید؟ یا شاید هم قبلا نگاهی به مطالب و آموزشهای دیگر در این زمینه انداخته اید اما همچنان به درک درستی از آن نرسیده اید ؟
خوب، نگران نباشید، امروز من در اینجا به توضیح همه ی آنچه که شما ممکن است نیاز باشد درباره ی ای او اس بدانید، خواهم پرداخت. بنابراین، این راهنما نه تنها برای عاشقان رمزنگاری پیشرفته، بلکه برای مبتدیان نیز مفید خواهد بود!
این راهنما همه چیز را از چگونگی شروع پروژه تا نحوه کارکرد آن پوشش می دهد، حتی ممکن است بعض جاها از نمونه های دنیای واقعی هم استفاده کنم (اگر خوش شانس باشید!). پس از خواندن این راهنمای " EOS چیست"، شما باید یک متخصص تمام عیار در این زمینه باشید!
خوب پس بگذارید بدون اتلاف بیشتر وقت برویم به سراغ پاسخ دادن به این سوال اساسی که "ای او اس چیست؟"

داستان ارائه "ای او اس"

ای او اس یکی از جدیدترین پروژه های بلاکچین است که وارد بازار کریپتوکارنسی ها شده است. هدف اصلی آن ساخت شبکه ای است که قادر باشد میلیون ها تراکنش را در کسری از ثانیه انجام دهد. ارائه اولیه سکه "ای او اس" بنا به چند دلیل بسیار مورد توجه بوده است.
نکته : "ارائه اولیه سکه یا ICO " روشی است که طی آن شرکت های جدید در عرصه کریتوکارنسی ها برای خود سرمایه جذب میکنند. البته به جای سرمایه به شکل پول فیزیکی این شرکت ها عموما سرمایه های خود را به صورت ارزهای دیجیتال مثل بیتکوین و یا اتریوم جذب میکنند.
برگردیم به دلایل جذابیت ICO ای سی او :
اول اینکه ارائه ی اولیه ای سی او در 26 جولای 2017 شروع شد و تا اول جون 2018 یعنی درست 365 روز ادامه داشت. جالب است بدانید این بازه زمانی طولانی ترین زمان ارائه اولیه ی یک ارز دیجیتال تا کنون بوده است. تیم ای او اس این کار را برای این انجام داد تا به همگان فرصت بدهد تا در پروسه دخیل شده و مقداری ارز ای او اس بخرند.
ثانیا ، در اولین ارائه ICO بیش از یک میلیار دلار فروخت که همین امر آن را به یکی از موفق ترین ارز های دیجیتال روز دنیا تبدیل کرده است. ای او اس در این مدت بیش از 700 میلیون نسخه ارائه داد که حدود 70 درصد کل ذخیره ی خود بود.
ای او اس برخی از با تجربه ترین افراد فعال در زمینه ارز دیجیتال از جمله دنیل لاریمر که از موسسان Bitshare و Steem نیز هست، را در اختیار دارد. پروژه های کریپتوکارنسی لاریمر امروزه میلیاردها دلار ارزش دارند.
شرکتی که مسئولین نرم افزار ای او اس را برعهده دارد Block. One نام دارد. این شرکت در پروژه های متعدد دیگری نیز در این زمینه فعال است .
خوب حال که مختصری از چگونگی به صحنه آمدن ای او اس را فهمیدیم، اجازه دهید که به سراغ بخش بعدی این راهنما برویم.

EOS چیست ؟

قبل از اینکه به توضیح ای او اس بپردازیم ،لازم به ذکر است که EOS همچنان در حال تکمیل محصول خود بوده و هنوز کار ساخت آن به اتمام نرسیده است. در این مرحله، همه چیز فقط نظری است. بنابراین، امیدواریم که آنها بتوانند به حرف خود عمل کرده و آنچه را که می گویند انجام دهند.
هدف EOS ساخت یک بلاکچین غیر متمرکز است که بتواند تراکنش های سریع و رایگان را پردازش کند. این امر همچنین اجازه ساخت قراردادهای هوشمند را نیز میدهد که به توسعه دهندگان اجازه ارائه dApps های خود را خواهد داد. نه تنها این، بلکه EOS می خواهد پلتفرمی را بسازد که مانند یک سیستم عامل عمل کند که این امر استفاده از آن را بسیار راحت خواهد کرد.
Dapp ها، یا برنامه های غیرمتمرکز آینده ی اینترنت هستند و همین حالا هم هزاران نسخه از چنین برنامه هایی بر روی اینترنت موجود می باشد.
نمونه ای از برنامه هایی که در اینده میتواند از شبکه ی ای او اس استفاده کند، می تواند برای مثال یک ورژن غیرمتمرکز فیس بوک باشد که در آن هیچ شخص خاصی شبکه را کنترل نمی کند و هیچکس قادر نخواهد بود که به اطلاعات شخصی شما دسترسی داشته باشد.
نکته: وقتی شبکه یا برنامه ای غیرمتمرکز باشد این بدان معنی است که توسط یک شخص بخصوص کنترل و هدایت نمی شود.
یک دیگر از اهداف ای او اس این است که قادر شود میلیون ها تراکنش را در ثانیه انجام دهد. این امر میتواند مشکل بسیار بزرگی را حل کند چراکه با اینکه شبکه های بلاکچین موجود قادر به تشخیص قراردادهای هوشمند هستند اما هیچکدام از آنها قابلیت پردازش آنها را با سرعت مناسب ندارد. برای مثال ، حتی از طریق Ethereum که معروف ترین بلاکچین قراردادهای هوشمند است، تنها 15 تراکنش در ثانیه را میتوان انجام داد.
خوب شاید بپرسید چرا مساله تعداد تراکنش انقدر مهم است، برای پاسخ به این سوال با هم به مرور چند مثال خواهیم پرداخت:
در فیس بوک در هر ثانیه 52000 لایک رد و بدل می شود که هر لایک خودش یک تراکنش یا به عبارتی یک پردازش است که شما اصلا متوجه رخ دادن ان نیز نمی شوید.
حال مسایل مربوط به به امور مالی و بیزینس را در نظر بگیرید که در آنها، چیزی بیش از 100هزار تراکنش در ثانیه انجام خواهد شد.
با این مثال ها به وضوح نیاز به میلیون ها تراکنش در ثانیه برای شما روشن شد و اینکه چرا ای او اس میتواند گزینه ی مناسبی برای اینگونه صنایع باشد.
راهکار دیگری که ای او اس قصد ارائه آن را دارد، مسایل مربوط به کارآمدی و کاربردی بودن است. برای مثال، هر دو شرکت Steem و Bitshare میتوانند بیش از 100 هزار تراکنش در ثانیه انجام دهند و همینطور از تکنولوژی قرارداد هوشمند نیز بهره مند خواهند بود . اما در این سایت ها برای توسعه دهندگان ارائه خدماتی مانند قابلیت های بازگردانی اکانت و یا عملیت های زمانبندی شده بسیار دشوار خواهد بود.

EOS چگونه کار خواهد کرد ؟

مثل بسیاری از بلاکچین های قرارداد هوشمند، از ای او اس عموما به عنوان قاتل Ethereum نام برده می شود! این بدان معنی است که ای او اس نه تنها به راحتی قادر به انجام تمام کارهایی است که اتریوم انجام میداده ، بلکه آنها را با کیفیتی بهتر نیز انجام خواهد داد. به نظرم بر مبنای این موضوع، مقایسه ی این دو خالی از لطف نباشد.
اولا، همانطور که قبلا گفتیم، هر دوی اتریوم و ای او اس قادر به میزبانی برنامه های غیرمتمرکز هستند، تفاوت کلیدی این دو البته در مقدار اطلاعاتی است که این دو میتوانند در یک زمان خاص پردازش کنند. این مساله "مقیاس پذیری" گفته می شود که یکی از مهمترین مسایلی است که هنگام بررسی بلاکچین ها مورد توجه قرار میگیرد.
همانطور که قبلا هم اشاره کردم، اتریوم تنها قادر به پردازش 15 تراکنش در ثانیه است، که البته برای یک بلاکچین که میخواهد در مقیاس جهانی فعالیت کند، بسیار عدد کمی محسوب می شود. اما، اگرچه ای او اس هنوز ساخته نشده است اما این شرکت امیدوار است تا بتواند این عدد را به بیش ار یک میلیون افزایش دهد.
اما چطور ؟
خوب بگذارید به اتریوم برگردیم، دلیل اینکه این شبکه قادر به پردازش تعداد زیادی تراکنش نیست، چگونگی مدیریت دیتا در این شبکه است که در آن هر بلاک تنها قادر به ذخیره سازی مقدار مشخصی اطلاعات است. برای درک بهتر این مسئله، فک کنید یک کانتینر خالی را در نظر بگیرید تنها ظرفیت 1000 جعبه را دارد و به خاطر اندازه اش نمی شود بیش از این مقدار در آن جا کرد.
در مورد تراکنش ها هم همینطور است، در این شبکه نه تنها هر بلاک فقط ظرفیت 15 تراکنش را دارد برای انجام همین 15 تا هم کلی زمان صرف می شود.
این متد مدیریت دیتا ، از تکنولوژی "گواه اثبات کار" استفاده میکند که نه تنها یک تکنولوژی بسیار کند است بلکه برای محیط نیز مضر می باشد!!
تیم اتریوم همواره در حال تلاش برای یافتن راه هایی برای رفع این مشکل است. برای مثال راهکارهایی مثل sharding یا تراکنش های خارج زنجیره را پیشنهاد کرده اما همچنان یک راه کار عملی ارائه نشده است.
همانطور که اشاره کردم، به جای استفاده از "گواه اثبات کار" مثل اتریوم، ای او اس از یک مدل توافق جدید به نام گواه اثبات سهم تفویض شده (DpoS ) استفاده خواهد کرد. این راهکار میتواند مشکلات کنونی که اتریوم با آن دست به گریبان است را از میان بردارد.
توضیح مفهوم Dpos برای کسانی که دانش کافی در زمینه تکنولوژی بلاکچین نداشته باشند اندکی دشوار است. اما خوب در اینجا من تلاش کرده ام که این مفهوم را به ساده ترین شکل توضیح دهم :
فرض کنید برای تایید یک تراکنش بر روی بلاکچین حداقل 200 نفر لازم باشد، به این افراد (سرورها) "شاهد" گفته می شود. وقتی یک شبکه غیرمتمرکز باشد، سرمایه گزاران ای او اس ( و نه یک شخص خاص) حق دارند که این شاهدان را خودشان با رای گیری انتخاب کنند. اما خوب مقدار اثر گذاری یک رای به تعداد سکه هایی که یک سرمایه گذار میخرد، که به آن "سهم" گفته می شود بستگی دارد. هر چه مقدار سهم سکه ای شما بیشتر باشد، قدرت رای شما هم بیشتر است.
در حقیقت وظیفه ی 200 شاهد مذکور حفظ و کنترل ایمنی شبکه است که البته برای کارشان حقوق هم دریافت می کنند. جالب است بدانید که تعداد زیادی هم شاهد ذخیره وجود دارند که در صورت بروز مشکل برای یک شاهد جای او را گرفته و در قبال آن پولی هم دریافت میکنند.
در صورتی که یک شاهد وظیفه ی محوله را به درستی انجام ندهد و یا به عبارتی امنیت شبکه را آنطور که باید حفظ نکند، سرمایه گزاران میتوانند به اخراج آنها از شبکه رای دهند. که این مسئله شانس را به شاهد های ذخیره خواهد داد.
این مساله باعث شکل گیری یک سیستم کارآمد می شود که اماکن انجام تراکنش های ارزان قیمت، سریع و ایمن را میسر می کند. در حقیقت، در این سیستم هر تراکنش تنها طی سه ثانیه پردازش می شود.
در اتریوم اما تمام کامپیوتر های موجود ( یا به عبارتی تمام گره ها) در شبکه باید پیش از انجام یک تراکنش با آن موافقت کنند. برای همین هم است که تراکنش ها در این شبکه در مدت زمان بیشتری انجام می شوند.
نکته: یک گره (یا کامپیوتر) بخشی از شبکه بلاکچین است که به عملکرد آن کمک می کند. هر شخصی با داشتن یک کامپیوتر متصل به اینترنت می تواند تبدیل به یک گره در شبکه بلاکچین شود.
یک نکته جالب و مهم در رابطه با شبکه بلاکچین ای او اس این است که این شبکه قابلیت فریز کردن تراکنش ها را هم دارد. حال شاید سوال پیش بیاید که چرا این قابلیت حایز اهمیت است.
تا بحال راجع به هک بزرگ DOA چیزی شنیده اید؟ در این هک یک نفر به سادگی 50 میلیون دلار سکه ی اتریوم را در سال 2016 به سرقت برد. این بدان معنی است که شبکه بلاکچین اتریوم می بایست فورک شده باشد. اگر بلاکچین اتریوم در آن زمان تکنولوژی dpos را داشت میتوانست از این سرقت جلوگیری کند.
نکته: فورک به حالتی گفته می شود که در ایجاد یک بلاکچین جدید از کدهای دستوری یک بلاکچین قدیمیتر با اندکی تغییر استفاده می شود.
خوب، حال که میدانید این تکنولوژی چطور کار میکند، در بخش بعدی این آموزش به توضیح اینکه ارزهای ای او اس برای چه منظورهایی مورد استفاده قرار خواهند گرفت ، می پردازیم.

کاربری های ارز EOS

مثل بلاکچین های دیگر، ای او اس هم ارز مخصوص خود را دارد که همان EOS نام گذاری شده. البته این ارز استفاده های متفاوت تری هم دارد که در ادامه به بیان انها خواهیم پرداخت.
وقتی شما از بلاکچین اتریوم استفاده می کنید، باید بابت تراکنش هایی که انجام میدهید هزینه هایی را پرداخت کنید. به این امر GAS گفته می شود و هرچه شبکه بیشتر و بیشتر مورد استفاده قرار گیرد هزینه های استفاده از ان نیز به نسبت گرانتر می شود.
این مساله شبکه اتریوم را برای استفاده در مقیاس های بزرگ جهانی غیر قابل استفاده میکند چرا که برای تراکنش های کوچک به صرفه نخواهد بود. همان مثال لایک های فیس بوک را به خاطر دارید؟ حالا فرض کنید یک نسخه غیرمتمرکز فیس بوک بخواهد روی اتریوم فعالیت کند شما باید بابت هر لایک هم پول پرداخت کنید!!
دلیل این مساله ساختار اتریوم است. وقتی افراد نیازمند استفاده از این شبکه می شوند در حقیقت آنها ماشین مجازی اتریوم را اجاره می کنند که نیازمند پرداخت هزینه است. مدل ای او اس اما کاملا متفاوت است. به جای "اجاره" قدرت پردازش، صاحبان سکه های EOS در شبکه هم سهم دارند.
برای مثال، اگر شما یک سهم یک درصدی از سکه های EOS داشته باشید، شما لزوما یک درصد هم از کل شبکه ای او اس سهم دارید. این بدان معنی است که شما مالک یک درصد از کل قدرت پردازش این شبکه برای تراکنش های مختلف هستید. همین امر تراکنش های این شبکه را در حقیقت رایگان می کند.
سکه های EOS دقیقا مثل تمام ارز های دیجیتال دیگر عمل می کنند ( یعنی شما می توانید از کیف های پول ارز بفرستید یا در آن پولتان را نگهداری یا دریافت کیند). این مساله EOS را یک ابزار عالی برای سیستم های پرداخت می کند چرا که با استفاده از آن شما میتوانید به هر نقطه از دنیا به طور رایگان و در عرض تنها چند ثانیه پول انتقال دهید .
خوب ، حالا که راجع به کاربردهای این ارز هم چیزهایی یاد گرفتیم، نوبت به بخش بعدی این آموزش یعنی توضیح سوء استفاده های احتمالی از EOS میرسد.

راه های سوء استفاده از EOS

یکی از بارزترین شاخصه های ارزهای رمزنگاری شده این است که به افراد اجازه میدهد که به صورت ناشناس پول جابجا کنند. درست مثال استفاده از پول نقد به جای کارت اعتباری است. کسی از شما هنگام خرید با پول نقد کارت شناسایی نمی خواهد، نه؟
اما، این بدین معنا نیز هست که بعضی افراد میتوانند از ارزهای دیجیتال برای انجام کارهای خلاف خود استفاده کنند مثلا برای خرید و فروش مواد ، اسلح و .... یک بار از بیتکوین برای پرداخت حق الزحمه یک عملیات ترور استفاده شده است.
EOS هم از این قائله مستثنی نخواهد بود. نکته ی دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد عام بودن شبکه های بلاکچین است. به این معنی که هر کسی با داشتن یک کانکشن اینترنت میتواند تمام تراکنش هایی که روی شبکه ی بلاکچین صورت می گیرد را مشاهده کند. همچنین امکان مشاهده موجودی تمام کیف پول های روی شبکه نیز برای همه وجود دارد.
اما، به گفته ی بنیانگزار EOS ، اگر چه امکان پنهان کردن ادرس گیرنده یا فرستنده تراکنش ها در این شبکه وجود ندارد اما میتوان موجودی کل کیف های پول را مخفی نگه داشت.
این قابلیت میتواند برای اشخاصی که می خواهند از پرداخت مالیات فرار کنند جذاب باشد، چرا که افراد می توانند موجودی حساب های خود را مخفی نگه دارند. البته حسن این قابلیت در این است که برای کسانی که مقادیر بالایی پول در حساب خود دارند امنیت بیشتری به ارمغان خواهد اورد.
نکته ی مهمی که باید به خاطر سپرد این است که تمام تکنولوژی های دنیای امروز قابلیت سوء استفاده را دارند اما تنها تعداد محدودی از ان سوء استفاده می کنند.

نام ارز	ای او اس (ایوس)
نام انگلیسی	EOS
نماد	EOS
تاریخ راه اندازی	Jol 2017
آیکن
آدرس سایت	https://eos.io
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	1,006,245,120
الگوریتم رمز نگاری
کیف پول ها	-
صرافی ها

 مقیاس پذیری بسیار زیاد و هزینه تراکنش پایین

نام ارز	استلار
نام انگلیسی	Stellar
نماد	XLM
تاریخ راه اندازی	Aug 2011
آیکن
آدرس سایت	https://stellar.org
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	نامحدود
الگوریتم رمز نگاری
کیف پول ها	ولت لجر نانو
صرافی ها

استلار چیست؟

شبکه غیرمتمرکز استلار یا به اختصار XLM

یک شبکه غرمتمرکز از مشترکینی (همتایان) تشکیل شده که به صورت کاملا مستقل از هم در شبکه فعالیت میکنند. در اینگونه شبکه ها پردازش اطلاعت به جای اینکه توسط یک سرور مادر صورت گیرد توسط مجموعه ای از سرورهای مستقل در شبکه انجام میگیرد. این بدان معنی است که شبکه ی Stellar  وابسته به هیچ مجموعه یا شخص منفردی نیست. هدف این پروژه داشتن بیشترین سرورهای مستقل ممکن بر روی شبکه است تا در صورت خرابی یا به مشکل خردن برخی از سرورها شبکه بتواند همچنان با موفقیت به کار خود ادامه دهد.

دفتر کل (دفتر حسابرسی):

مانند یک دفتر حساب سنتی، دفتر حساب استلار هم لیستی از تمام معاملات و داد و ستد ها و موجودی تمام حساب های موجود بر روی شبکه را در خود دارد. یک نسخه کپی از این دفتر کل بر روی تک تک سرور هایی که نرم افزار استلار را بر روی خود داشته باشند قرار میگیرد. هر کامپیوتر شخصی در دنیا میتواند یک سرور استلار باشد.

این سرورها در کنار هم شبکه ی غیرمتمرکز استلار را شکل میدهند که اجازه دسترسی به دفتر کل را در گستره ی بسیار وسیعی فراهم خواهد آورد. دفتر کل موجود بر روی سرورهای شبکه ی استلار توسط یک مکانیزم به نام "توافق" همگام سازی و اعتبارسنجی میشود.

توافق

دفاتر موجود بر روی تمامی سرورهای استلار همواره با هم در ارتباط بوده و همگام سازی میشوند تا از معتبر بودن معاملات اطمینان حاصل شده و همچنین تمامی داد و ستد ها بر روی دفتر کل ثبت شود.

برای مثال، اگر شما بخواهید پنج عملیات پرداخت به دوستتان انجام دهید. اکثریت سرورهای شبکه باید پیش از تایید این پرداخت ها به عنوان پرداخت معتبر، با هم بر روی اینکه شما مثلا 5 دلار اعتبار برای این پرداخت ها دارید، توافق داشته باشند. نکته ی جالب توجه اینجاست که تمام این پروسه ی توافق بر روی شبکه ی استلار در یک بازه زمانی بسیار کوتاه یعنی هر 2 تا 5 ثانیه انجام میشود.

پروفسور دیوید مازیرس پروسه ی توافق در شبکه ی استلار را به صورت مفصل در یک مقاله با عنوان پروتوکل توافق استلار توضیح داده است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ی این پروتوکل میتوانید منابع دیگر را نیز مطالعه کنید.

انکر ها؛ اعتماد و اعتبار

انکر ها (به اصطلاح لنگر یا به عبارت دیگر صرافی مجازی) واحد هایی هستند که کار دریافت مبالغ افراد و صدور اعتبار دیجیتالی را برایشان انجام میدهند. به عبارت دیگر انکر ها واحد های مورد اعتمادی هستند که به عنوان واسط بین واحد های مختلف پول و شبکه استلار عمل میکنند (یه چیزی مثل صرافی مجازی) . تمامی داد و ستد های موجو بر روی شبکه استلار (به جز آنهایی که با ارز Lumen که متعلق به خود شبکه استلار است، انجام میشوند) به صورت اعتباری که توسط این انکرها صادر شده انجام میشود.

انکرها دو وظیفه ی ساده بر عهده دارند :

اول اینکه پول شما را می گیرند و دوم معادل آن اعتبار به حسابتان که بر روی دفتر کل استلار قرار دارد صادر میکنند. شما در هر زمان میتوانید با پس دادن اعتبار صادر شده، پولتان را پس بگیرید. در این پروسه شما باید به انکر ها اعتماد داشته باشید که تراکنش های مالی و اعتباری شما را به درستی انجام میدهند (یعنی طرفین معامله باید در مورد استفاده از اعتبار صادر شده توسط یک انکر توافق داشته باشند).

انکرها پیش از بوجود آمدن شبکه استلار وجود داشته اند برای مثال شما برای استفاده از شبکه Pay Pal از حساب بانکیتان پول به آنها میدهید و آنها برایتان اعتبار صادر میکنند. حال با داشتن اعتبار Pay Pal شما قادر خواهید بود به هر کسی که به این شبکه اعتماد دارد ( یا به عبارتی اکانت Pay pal دارد ) اعتبار انتقال دهید. شخص دریافت کننده اعتبار پی پال قادر خواهد بود با بازگردانی اعتبار به حساب بانکی خود مجددا این اعتبار را به پول فیزیکی تبدیل کند.

انکرها بر روی شبکه استلار دقیقا همین کار شبکه پی پال را انجام میدهند. با این تفاوت که در شبکه استلار همه ی انکر ها به صورت همزمان بر روی یک شبکه فعالیت دارند و میتوانند با هم در ارتباط باشند و برای هم اعتبار صادر کنند، این امر سیستم را بسیار قدرتمندتر می سازد. افراد در این شبکه میتوانند به راحتی اعتبار صادر شده توسط انکر های مختلف را بدون نیاز به تبدیل برای یکدیگر ارسال و یا از آن استفاده کنند.

صرافی غیرمتمرکز

دفتر کل استلار قادر خواهد بود که تمامی درخواست ها و پیشنهادات افراد را برای خرید و فروش واحد های مختلف پولی را ثبت کنند. این پیشنهادات به این معنی است که یک شخص متعهد میشود که یک نوع اعتبار را با یک نرخ از پیش تعیین شده به نوع دیگری از اعتبار تبدیل کند. به عبارت دیگر دفتر کل استلار به یک بورس و یا صرافی جهانی برای ثبت پیشنهادات جهت تبدیل ارزهای دیجیتال نیز تبدیل می شود.

تمامی پیشنهادات مذکور چیزی به نام "دفترسفارش" یا اوردربوک را تشکیل میدهند. برای هر واحد پول و به عبارتی هر صادرکننده ارز خاصی یک دفترسفارش مخصوص ایجاد میشود. تا وقتی شما برای مثال میخواهید یوروی ویرجین بانک را به بیتکوین بانک بیت استمپ چنج کنید به راحتی فقط به دفترسفارش این بانک ها در دفتر کل مراجعه کرده تا پیشنهادات خرید و فروش این ارزها را ببینید. این مسعله باعث میشود که نه تنها افراد بتوانند به راحتی مثل یک صرافی پول خود را چنج کنند بلکه امکان خرید و فروش مستقیم بین افراد را نیز فراهم کرده است.

 معاملات همزمان با چند واحد پول

استلار به شما این امکان را نیدهد تا هر مقدار پول با هر واحدی که دارید را به هر شخصی که می خواهید و با هر واحدی که دوست دارید انتقال دهید. در سیستم چنج استلار، افراد میتوانند هر واحد پولی را از طریق انکری که عضوش شده اند دریافت کنند.

برای مثال، امی میخواهد مقداری یورو برای باب بفرستد در صورتی که حساب خودش دلاری است. استلار به طور اتوماتیک پیشنهادات مربوط به نرخ چنج دلار به یورو را برای او ثبت و بررسی میکند سپس شبکه خود بهترین نرخ را برای انجام این انتقال ائمال می کند.

در زیر به چند روش ممکن برای انجام این انتقال اشاره خواهیم کرد :

چنج از طریق پیشنهادات :

در این روش استلار درون شبکه فردی را که پیشنهاد مشابهی برای تبدیل یورو به دلار ثبت کرده باشد مییابد و عمل تبدیل ارز را به طور مستقیم برای طرفین انجام میدهد.

استفاده از ارز Lumens به عنوان یک ارز واسط

در این حالت استلار درون شبکه به دنبال پیشنهادات ثبت شده ای میگردد که درخواست چنج لومنس به دلار داشته اند (لومنس ارز مخصوص شرکت استلار است) به طور همزمان استلار به دنبال درخواست های ثبت شده برای خرید لومنس در ازای یورو میگردد. پس از یافتن درخواست ها با بهترین نرخ شبکه خود این معاملات را به طور خودکار انجام داده و در ازای دلار ایمی برای باب یورو میفرستد.

زنجیره های تبدیل ارز

اگر حالتی پیش بیاید که شبکه نتواند پیشنهاداتی با مقادیر و ماهیت مناسب و مشابه پیدا کند، استلار به دنبال درخواست هایی میرود که بتواند از طریق یک زنجیره ی تبدیل ارز از دلار به یورو برسد. برای مثال یورو به دلار استرالیا بعد دلار استرالیا به بیتکوین و به همین ترتیب مثلا بیتکوین به XLM و در نهایت XLM به دلار آمریکا .

تیم استلار

Bartek Nowotarski (بارتک نووتارسکی)

توسعه دهنده نرم افزار

بارتک نووتارسکی یک مهندس نرم افزار است که حیطه ی تخصصی فعالیتش امنیت برنامه های تحت وب میباشد. او در مقطع ایسانس در رشته ی علوم کامپیوتر از دانشگاه Jagiellonian فارق التحصل  شده است. پیش از پیوستن به استلار بارتک به عنوان توسعه دهنده ارشد و مشاور امنیتی کار کرده و حفره های امنیتی زیادی در سایت های معروف مانند فیس بوک و یاهو یافته است.

David Mazières (دیوید مازیرس)

محقق ارشد

مازیرس مدرس علوم کامپیوتر در دانشگاه استنفورد میباشد که در آنجا سرپرسیتی گروه "امنیت سیستم های کامپیوتری" را نیز بر عهده دارد. دکتر مازیرِس لیسانس خود را در رشته ی علوم کامپیوتر از دانشگاه هاروارد دریافت کرده و سپس در مقطع دکترای مهندسی الکترونیک و علوم کامپیوتر در دانشگاه MIT تحصیل کرد. حوزه های اصلی فعالیت او شامل سیستم عامل ها و سیستم های گسترده با تمرکز بر مسایل امنیتی است.

Jed McCaleb (جد مک کیلِب)

توسعه دهنده استلار

جد مک کیلب ار موسسان بنیاد توسعه استلار است. پیش از این پروژه او Edonkey2000 را طراحی کرد که در زمان خود تبدیل به یکی از بزرگترین شبکه های اشتراک گزاری فایل گردید. او بعدها Mt.Gox  را به عنوان اولین صرافی بیتکوین خلق کرد که البته آن را فروخت و در حال حاضر توسط مالکان جدید آن در حال توسعه و کدنویسی مجدد است. Ripple   هم از دیگر کارهای اوست.

Johnny Goodnow (جانی گوود نو)

مسئول ارتباطات بین توسعه دهندگان

مسئولیت جانی گودنو ایجاد بهترین تجربه ی کار برای توسعه دهندگانیست که در استلار فعالیت میکنند. او طی ده سال اخیر همواره در حال ساختن و تعمیر و چسب کاری (به شوخی) سیستم عامل و سخت و افزار و نرم افزارهای مختلف در سیلیکون ولی بوده جایی که او تجربه کار با شرکت هایی چون Asana و Palantir را دارد. او در زمان های بیکاری به موسیقی یا دوچرخه سواری و کمپینگ در طبیعت میپردازد.

Lisa Kinard (لیزا کینارد)

اپراتور

لیزا یک مدیر داخلی با بیش از 15 سال تجربه کاری است. او به ساخت شرکت های بزرگی در این سالها کمک کرده است. او دارای فوق لیسانس مطالعات سیاست های بین الملل میباشد و پیشتر به عنوان تور لیدر در اتریش فعالیت داشته، در یمن در یک شرکت ساخت دفتر تلفن کار کرده  است.

Lisa Nestor (لیزا نستور)

مسئول ارتباطات

لیزا یک محقق و استراتژیست تجاری است که حوزه ی مورد علاقه اش تقویت و بهبود مالی شرکت هاست. پیش از پیوستن به استلار لیزا به صورت داوطلبانه به عنوان توسعه دهنده اقتصادی با گروه Peace Corps همکاری داشته و همچنین کل عملیات و مشارکت های مربوط به مجموعه ای از مطالعات پژوهشی در مرکز میکروکنترل (هند) را برعهده داشته است. او تجربه هایی هم در بازاریابی محصولات و گسترش ارتباطات در شرکت Payoff دارد.

Marta Lokhava (مارتا لوخاوا)

توسعه دهنده

مارتا عاشق نرم افزار ؛ کیهانشناسی و تنیس است . او با مدرک علوم کامپیوتر از دانشگاه UC BBerkeley فارق التحصیل شده و البته در دوره ی تحصیل به تدریس کلاس های معماری کامپیوتر نیز پرداخته. پیش از پیوستن به استلار مارتا بر روی ساخت خطوط انتقال موسیقی با شرکت Pandora Media همکاری داشته است.

Nicolas Barry (نیکولاس بری)

مدیر ارشد فناوری

علاقه ی اصلی نیکولاس تبدیل پتانسیل های تکنولوژی به ابزار کاربردی است که همگان از آن بهره مند شوند. او عاشق سر و کله زدن با نرم افزار های مختلف و حل مسایل پیچیده و دشوار است. او پیش از این با شرکت هایی مثل مایکروسافت و Salesforce در پروژه های بزرگ همکاری داشته است. نیکولاس کارشناس ارشد علوم کامپوتر و ریاضیات از دانشگاه ENSEEIHT فرانسه است.

Rafał Malinowski (رافائل مالینووسکی)

توسعه دهنده

رافائل یک توسعه دهنده نرم افزار است که علاقه ی شدیدی به C++ دارد. در زمان های بیکاری او بر روی دو پروژه ی منبع باز به نام های Kadu  و Injegt کار میکند. وقتی هم که هوا خوب باشد دچرخه سواری و پاراگلایدر از تفریحات مورد علاقه ی اوست.

Tom Llewellyn-Smith (تام لولین اسمیت)

معمار سیتم

تام معمار سیستم است که در حال گذراندن دوره ی تخصص در زمینه سیستم های گسترده ، مدیریت پیکربندی و امنیت سیستم میباشد. پیش از استلار در مدیریت زیرساخت بخش های مختلفی مانند بازی های رایانه ای، علم و تکنولوژی های مالی همکاری داشته است.

 (اسکات فلکنشتاین) Scott Fleckenstein

توسعه دهنده

اسکات از زمان فارق التحصیلی از دبیرستان به برنامه نویسی کامپوتر مشغول بوده است. پیش از پیوستن به استلار به عنوان توسعه دهنده ارشد در برنامه Couchsurfing فعالیت داشته و همینطور معمار و مهندس ارشد پروژه ی OpenFeint نیز بوده و با تیم توسعه دهنده ی Get Satisfaction هم به عنوان مهندس ارشد همکاری کرده است.

Zachary Freundt (زاخاری فررنت)

ارتباطات

زک استراتژیست حوزه ی دیجیتال است که بیشتر بر وری حیطه ی آموزش و ایجاد جامعه های مجازی فعالیت میکند. زک پیش از این بر روی محتوی، استراتژی و ظواهر هنری پروژه های بزرگی کار کرده است. در اوقات فراغت زک نویسندگی میکند، نرم افزار های رایگان و منبع باز می سازد و همچنین بر روی اینترنت غیرمتمرکز کار میکند.

اعضای هیات مدیره

Keith Rabois (کیث رابیوس)

شریک سرمایه گذاری – شرکت های Khosla

کیث به عنوان یکی از افرادی که نقش بزرگی در شکل دهی آینده ی پول داشته ، در شرکت Paypal مدیر اجرایی بوده و همچنین در شرکت Xoom به عنوان مدیر عامل عملیاتی و عضو هیات مدیره فعالیت داشته ، شرکت های Yelp  و VP ، Linkdin هم از حضور او در سمت های مختلف مانند عضویت هیات مدیره و نایب رئیس بهره برده اند. کیث همینطور از جمله سرمایه گذاران اولیه پروژه های عظیمی مانند    Youtube, Yammer, Palantir, Lyft, Airbnb, Eventbrite and Quora. بوده است.

Shivani Siroya (شیوانی سوریا)

مدیرعامل شرکت INventure

شیوانی مدیرعامل شرکت ای ونچرز است که در زمینه تسهیل دستری به امکانات مالی از طریق تلفن همراه  و همینطور صدور اعتبار از طریق موبایل در کشورهای تانزانیا و کنیا فعالیت دارد. سیوانی در حیطه های مختلفی از جمله سلامت جهانی، اقتصاد خرد و بانکداری سرمایه ای در UNFPA ، Health Net و Citigroup فعالیت داشته است. او همچنین عضو هیات مدیره ی بخش لس آنجلس جمعیت زنان جوان کارآفرین می باشد.

Greg Brockman (گرِگ بروکمن)

مدیر ارشد فن آوری در شرکت Stripe

گرگ بروکمن مدیر ارشد فن آوری پیشین شرکت Stripe بوده که این شرکت را ار 4 کارمند به شرکتی با 250 کارمند ارتقا داد. او در دانشگاه هاروارد ریاضی خوانده و همچنین در MIT به تحصیل علوم کامپیوتر پرداخته است. او مقالات زیادی در زمینه ی چگونگی موفقیت ارزهای رمزنگاری شده نوشته است.

مشاوران

Patrick Collison (پاتریک کالیسون)

مدیر عامل Stripr

پاتریک یکی از بنیانگزاران و همچنین مدیرعامل کنونی Stripe می باشد. او همچنین یکی از اعضای تیم سوپروایز شرکت Y Combinator بوده و در دانشگاه MIT ریاضی خوانده است. او به زیرساخت های شبکه های گسترده علاقه مند بوده و اولین بیتکوین خود را در سال 2011 خریداری نموده است.

Greg Stein (گرگ اشتاین)

یکی از مدیران بنیاد نرم افزاری آپاچی Apache

گرگ یک وکیل در زمینه برنامه های منبع باز بوده و همچنین توسعه دهنده نرم افزار و سخن ران در این زمینه است. او عضو بنیاد نرم افزاری Python و همینطور یکی از بنیانگزاران Subversion Project است. گرگ همچنین از دست اندرکاران پلتفورم منبع باز گوگل نیز بوده است.

Matt Mullenweg (مت مولنوِگ)

بنیانگزار Wordpress.com

مت بنیانگزار و مدیرعامل شرکت Automattic است که شرکت ارائه دهنده Wordpress.com می باشد. او همچنین یک کارآفرین حوزه شبکه های اجتماعی ، یک موزیسین و همچنین استاد دانشگاه است. او از جمله سرمایه گزاران فعال در زمینه استارت آپ هاست و توسط نشریه فوربس به عنوان یکی از تاثیرگزارترین چهره های عرصه سرمایه گزاری استارتاپ ها معرفی شده است.

Naval Ravikant (ناوال راویکانت)

بنیانگزار AngelList

ناوال مدیرعامل و یکی از بنیانگزاران سایت AngelList است. او پیش از این عضو بنیانگزاران سایتهای Epinion (که بعدها با نام Shopping.com عمومی شد) و Vast.com بود. او یکی از سرمایه گزاران فعال است که در پروژه های بزرگی چون توییتر، اوبر، Yammer ، Stack Overflow و Wanelo سرمایه گزاری کرده است.

Ronaldo Lemos (رونالدو لموس)

یکی از مدیران انستیتو "تکنولوژی و جامعه" در ریو (ITSrio.org )

رونالدو عضو هیئت مدیره انجمن موزیلا و AccessNow است. رونالدو دارای مدرک لیسانس حقوق از دانشکده حقوق هاروارد و دکترای حقوق دانشگاه سائو پائولو می باشد. او یکی از شرکای Pereira Neto Macedo و رهبر پروژه Creative Commons در برزیل است. رونالدو همچنین عضو گروه سازندگان Marco Civil da Internet و همچنین از تدوین کنندگان قوانین برجسته ی آزادی های مدنی و حقوقی در برزیل است.

Sam Altman (سم آلتمن)

رئیس پروژه ی Y Combiner

سام یک کارآفرین، سرمایه گذار، توسعه دهنده و وبلاگنویس است. او رئيس Y Combinator و مدیر عامل سابق و یکی از موسسان شرکت Loopt است، که بعدها توسط Greendot خریداری شد. اواز سوی نشریه BusinessWeek به عنوان یکی از بهترین کارآفرینان جوان در زمینه فناوری معرفی شده است.

Dan Kaminsky (دن کامینگزلی)

محقق ارشد در شرکت White Ops

به عنوان یکی از مشاوران فنی Stellar، دن یک محقق امنیتی است. او دانشمند ارشد Ops White بوده و همینطور او با شرکت های سیسکو، Avaya و IOActive به عنوان مدیر تست نفوذ کار کرده است. به عنوان یک چهره شناخته شده در محافل امنیتی کامپیوتر، دن چندین سوء استفاده از سیستم عامل های مختلف را کشف کرده است.

Bhagwan Chowdhry (بگوان چودری)

استاد دانشگاه UCLA Anderson

استاد اقتصاد و امور مالی Bhagwan Chowdhry از سال 1988 در UCLA Anderson تدریس کرده است. حوزه های مورد علاقه او در تخقیق شامل امور مالی شرکت ها، استراتژی و اقتصاد بین الملل است. علاوه بر این، اخیرا، او در حوزه های کاربردی مانند اقتصاد خرد، فن آوری مالی و سرمایه گذاری را نیز مورد بررسی قرار داده است. او خالق Financial Access at Birth (FAB) و یکی از نویسندگان معروف در Huffington Post و از شناخته شده ترین اساتید دنیا می باشد. پروفسور چوودری از سال 2015 به Stellar مشاوره میدهد.

Adrian E. Martinez (ایدرین مارتینز)

مدیر عامل Lucinse

آدریان به مدت چهار سال در صنعت خدمات مالی با شرکت HSBC و Household International همکاری داشته است. او دارای تجربه گسترده ای درحوزه های پرداخت های جهانی، بانکداری شخصی، وام دهی و مدیریت ریسک است. او اکنون به عنوان مشاور در زمینه Fintech فعال است.

شرکای تجاری استلار

1 – ریزپرداخت ها (پرداخت های خرد)

کاهش هزینه های انتقال برای پرداخت های خرد و ارائه گزینه ها و آپشن های مختلف پرداخت به مشتریان از جمله فعالیت های این بخش است.

شرکت Deloitte

ارائه دهنده راهکارهای بانکداری متمرکز در 4 هفته

این شرکت یکی از بزرگترین شرکت های ارائه دهنده خدمات مشاوره ای در زمینه بانکداری متمرکز با استفاده از تکنولوژی بلاکچین ، در دنیا می باشد.

با در اختیار داشتن تنها سه مهندس، شبکه ی استلار و چهار هفته زمان ، این شرکت یک نمونه ی آزمایشی برای پرداخت های ارزی ارائه داد که هزینه ای انتقال را 40 درصد کاهش میداد. هر تراکنش در این مدل تنها 5 ثانیه زمان میبرد.

البته این نمونه ی آزمایشی برای مشترکین خارج از آمریکای شمالی ارائه شده است. اریک پیسکینی که یکی از شرکای شرکت دلوتیت است می گوید :

"مشتری از سرعت انجام تراکنش و ارزانی آنها حیرت زده شده بود"

2- شرکت های انتقال بین مرزی  

این شرکت ها با هزینه ای بسیار ناچیز معادل کسری از یک سنت، به سرعت به کشورهای مختلف پول ارسال می کنند.کار آنها  تسهیل پرداختهای کم هزینه بین ارزهای مختلف است.

Tempo money Transfer

 پرداخت با قیمت های رقابتی و حاشیه های بالاتر.

Tempo  شرکتی است که انتقال پول از اروپا به کشورهای مختلف در جهان را تسهیل میکند، یعنی یک بازار 150 میلیارد دلاری را در اختیار دارد. با استفاده از شبکه ستاره ای، Tempo  می تواند 600،000 تراکنش را با قیمتی بسیار کم معادل 0.01 دلار برای هر تراکنش انجام دهد.

با استفاده از شبکه ای متشکل از 190،000 دفتر در 120 کشورمختف، تمپو مشتریانش را قادر ساخته که به راحتی بتواندد از راه دور برای خدماتی نظیر آب، تلفن، برق و بیمه درمانی پرداخت انجام دهند.

ماموریت تمپو این است که نرخ های انتقال را مقرون به صرفه تر کرده و شفافیت در عرصه پرداخت  را تقویت کند. با همکاری با استلار، آنها یک قدم به این اهداف نزدیکتر خواهند بود.

3 – پرداخت با تلفن همراه

شرکت Parkway

شرکت پارکوی شرکتی است که 5 اپراتور بزرگ نیجریه را به هم متصل کرده است. این شرکت با استفاده از شبکه استلار این شرکت های بزرگ ازائه دهنده خدمات تلفن را به هم متصل کرده  و مشتریان را قادر ساخته است تا بتوانند به راحتی بین اپراتورهای مختلف پول انتقال دهند.

پارکوی به بیش از 30000 مشترک بانک های مختلف در افریقا از جمله اکوبانک ، وما بانک و دایمند بانک خدمات مالی ارائه داده و خدمات مالی آنها در بیش از 30 کشور در عرصه های مختلفی چون سلامت، آموزش و انرژی مورد استفاده قرار میگیرد.

4 – شبکه های اجتماعی و  ان جی او ها

شرکت های Praekelt Foundation ، Philafy و bext360 از این دسته شرکت ها هستند که از تکنولوژی استلار در ارائه خدمات خود استفاده می کنند.

نام ارز	بیت کوین کش
نام انگلیسی	Bitcoin Cash
نماد	BCH
تاریخ راه اندازی	Jul 2017
آیکن
آدرس سایت	https://www.bitcoincash.org
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	21,000,000,000
الگوریتم	SHA-256
کیف پول ها
صرافی ها

 مدیر ارز آقای راجر ور، مدیر سایت bitcoin.com است

 از بیت کوین فورک و منشعب شده است

بایتکوین یا به اختصار BCN چیست ؟

زمانه به سرعت در حال تغییر است و نیاز به حفظ حریم شخصی و ناشناس بودن در فضای آنلاین به طور فزاینده ای اهمیت یافته است. علاوه بر این، با وجود کشورهایی که توسط دولت های سرکوب گر اداره می شوند که همه چیز را بر مبنای سانسور مدیریت می کنند، نیاز به حفظ حریم خصوصی یک امر حیاتی قلمداد می شود.

بایتکوین، یک کریپتوکارنسی غیر متمرکز است که به شدت بر حفظ حریم خصوصی و امنیت متمرکز می باشد. این ارز را می توان برای ارسال و دریافت وجه و اطلاعات با اطمینان از اینکه تراکنش توسط اشخاص ثالث قابل شناسایی نیست، استفاده کرد.

بایتکوین با استفاده از یک پروتکل حریم خصوصی که با استفاده از تکنولوژی "حلقه امضاها" یا همان رینگ سیگنیچر طراحی شده است، توانایی خود برای ارسال وجه و داده در سطح جهانی و به صورت کاملا ناشناس را بر همگان اثبات کرده است.

بایتکوین چه کاری انجام می دهد؟

برای درک بهتر آنچه که بایتکوین انجام می دهد و اینکه عملکرد آن در مقایسه با بیتکوین چگونه است ، در اینجا خلاصه ای از مقایسه ی این دو ارز را ارائه خواهیم کرد.

علی رغم نامهای شبیه به هم، بیتکوین و بایتکوین قابلیت ها و ویژگی های بسیار متفاوتی دارند. بر خلاف بیتوکین که یک ارز شبه خصوصی است، بایتکوین کاملا محرمانه و خصوصی بوده و تراکنش ها در آن به هیچ وجه قابل پیگیری نیست. بایتکوین از پروتکل های مختلفی برای حصول اطمینان از حفظ حریم شخصی کاربران استفاده می کند، برخی از این پروتکل ها عبارتند از حلقه ی امضاها، آدرسهای پنهان و تراکنش های لینک ناپذیر. میانگین زمان هر تراکنش در بیتکوین 10 دقیقه بوده در حالی که برای بایتکوین این زمان حدود دو دقیقه می باشد.

بایتکوین اولین ارزی است که از پروتکل CryptoNote استفاده کرده که زیرساخت های این سکه را بسیار قوی می کند.

یکی از اشتباهات رایج در بین عوام این است که اکثر افراد فکر می کنند که معاملات و تراکنش ها در بیتکوین واقعا قابل شناسایی نیستند. نباید فراموش کرد که بلاکچین بیتکوین از یک دفترکل غیر قابل تغییر استفاده میکند که در آن همه معاملات قابل مشاهده هستند. این به این معنی است که فرستنده یا گیرنده تمام تراکنش ها را می توان مشخص کرد. اگر چه این دفترکل  تنها یک آدرس عمومی بیتکوین را ارائه می دهد و ممکن است به نظر بی اهمیت بیاید، اما مواردی وجود دارد که امکان دارد بتوان شخص را از روی آدرس بیتکوین پیدا کرد.

تکنولوژی بلاکچین معاملات را با قرار دادن آنها در یک بلوک که بر روی یک زنجیره ی تغییرناپذیر قرار دارد، انجام میدهد. این بدان معنی است که نمی توان آنها را تغییر داد. تمام تراکنشها و متادیتای مربوط به تراکنشها در بلاکچین بیتکوین همچنان عمومی هستند، از اولین بلوک تا آخرین آنها. این درست همان جایی است که بایتکوین به شدت با بیتکوین متفاوت است.

بایتکوین با استفاده از یک پروتکل رمزنگاری شناخته شده به نام CryptoNote عمل می کند، که مبنای شکل گیری بایتکوین و سکه های فورک شده از آن مانند Monero می باشد. این تکنولوژی تضمین می کند که معاملات انجام شده توسط اشخاص، خصوصی و غیرقابل شناسایی باقی بمانند بدون اینکه شخص ثالثی بتواند معامله را برای تعیین فرستنده و گیرنده تجزیه و تحلیل کند.

اگر چه تراکنشهایی که در شبکه بایتکوین اجرا می شود بر روی بلاکچین این پلتفرم نشان داده می شوند، اما معاملات به طور کامل ناشناس می مانند چرا که هیچ کس نمی تواند آدرسهای مربوط به یک تراکنش را ببیند.

حلقه ی امضاهای غیرقابل ردیابی

پروتوکل بایتکوین ویژگی های غیر قابل ردیابی ای دارد که اجازه می دهد تراکنش ها با ایمنی کامل بر روی شبکه ی این ارز انجام شوند. این امنیت توسط حلقه امضاهای غیر قابل ردیابی ارائه شده است.

حلقه امضاها اجازه می دهد که تراکنش ها با هم مخلوط شده و قابل شناسایی نباشند. فرایند مخلوط کردن معامله اساسا به فرستنده ی یک تراکنش اجازه می دهد تا چندین امضا کننده بالقوه را از میان یک گروه با شرایط کاملا یکسان با خودش انتخاب کند به طوریکه هیچ شخص ثالثی قادر به کشف کردن جایی که پول از آن آمده است، نباشد.

با استفاده از حلقه امضاها ، محرمانه بودن و یکپارچگی تراکنش حفظ می شود که به نوبه خود حریم خصوصی را برای هر فرستنده و گیرنده فراهم می کند.

آدرس های پنهانی و تراکنش های لینک ناپذیر

در کنار قابلیت بسیار جالب توجه حلقه امضا ها در پروتکل کریپتونوت، بایتکوین یک ویژگی دیگری را نیز به کار گرفته که به تراکنش های لینک ناپذیر معروف است.

این ویژگی دقیقا همان چیزی است که از اسمش پیداست: معاملاتی که از طریق آدرس های مخفی غیر قابل لینک هستند و هیچ امکانی برای اسکن کردن بلاکچین برای یافتن هویت طرفین معامله وجود ندارد. هر تراکنش ورودی و خروجی که در شبکه بایتکوین اتفاق می افتد، پنهان و پوشیده باقی می ماند همچنین هویت واقعی هر دو فرستنده و گیرنده پنهان باقی می ماند، که این نهایت حس امنیت و حفظ حریم شخصی را برای طرفین معامله به ارمغان می آورد.

البته با تمام این اوصاف باید توجه داشت که بلاکچین بایتکوین هش رمزنگاری شده ای از آدرس طرف دریافت کننده معامله را نشان می دهد. اما این مساله خطری ندارد زیرا از آنجا که هر تراکنش از یک کلید عمومی یک بارمصرف استفاده می کند، هر معامله ای که توسط یک فرد انجام می شود به آن شخص لینک نشده و هر بار یک آدرس جدید دارد، و این باعث می شود که نتوان از روی معاملات، فرد انجام دهنده را پیدا کرد.

گواه انجام کار

یکی دیگر از تفاوت های عمده بین Bytecoin و Bitcoin  استفاده از الگوریتمهای گوا اثبات کار متفاوت است . POW در بیتکوین که از الگوریتم SHA-256 استفاده می کند، همواره استخراج کنندگانی که سیستم ها و تجهیزات استخراج ASIC  قدرتمندی دارند را بر افراد با گرافیک و CPU معمولی ارجحیت میدهد که این ذاتا منجر به تمرکز و قدرت مداری در شبکه می شود، زیرا تنها شرکت های بزرگ سرمایه گذاری که تجهیزات و انرژی کافی دارند می توانند بیتکوین استخراج کنند.

از سوی دیگر، بایتکوین به دنبال حذف مرکزیت  گرایی بوده و از یک الگوریتم اصلاح شده PoW استفاده می کند، که بیشتر به عنوان Proof-of-Work Egalitarian شناخته می شود. این الگوریتم نسخه ی اصلاح شده ای از الگوریتم proof-of-work  بیت کوین می باشد که طرحی عادلانه و غیرمتمرکز تر برای استخراج سکه را به ارمغان می آورد..

الگوریتم که بایت کوین استفاده می کند هیچ محدودیتی برای حافظه ندارد، یعنی CPU ها و پردازنده های گرافیکی معمولی نیز با نرخی نسبی قادر به اسخراج سکه BCN (سکه یایتکوین) می باشند.

تاریخچه بایتکوین

 بایتکوین اولین ارزی است که پروتوکل کریپتونوت را برای  ارائه ویژگی های حفظ حریم خصوصی قوی به کاربران به کار گرفته است.

بایتکوین در سال 2012 به عنوان فضایی برای جابه جایی پول های غیر قانونی به سرتاسر جهان در اینترنت معروف شد چرا که هویت کاربران در آن کاملا ناشناس باقی می ماند.

ویژگی بارزی که بایتکوین را از دیگر ارزها جدا می سازد قابلیت ارائه حریم شخصی تمام و کمال به کاربران است که از طریق حلقه امضا ها و آدرسهای پنهان ارائه می شود. تیم اصلی بایتکوین به مرور از هم پاشید و اعضای آن هر کدام ارزهای جدیدی از بایتکوین فورک کردند.

برای مثال مونرو یکی از فورک های بایتکوین است که بر مبنای همان پروتوکل کریپتونوتی که بایتکوین استفاده می کند بنا نهاده شده است.

تیم کنونی بایتکوین چندان شناخته شده نیست و در صفحه ی اطلاعات مربوط به اعضا تنها تصاویر آنها و اسامی موجود است و اطلاعات چندانی درباره ی پیشینه ی اعضا داده نشده است.

نقشه راه که بایتکوین تعیین کرده است شامل مراحل توسعه و بازاریابی برای سه ماهه اول و دوم سال 2018 می شود. اولین فاز توسعه بایتکوین از ششم فوریه سال 2018 شروع شده است. به مرور و با پیشرفت در توسعه بایتکوین وارد بازارهای آسیایی نیز خواهد شد.

صرافی ها و کیف پول های بایتکوین

بایتکوین در چند صرافی آنلاین در دسترس است و با توجه به نقشه راه، آنها همچنان به اضافه کردن صرافی های جدید در سه ماهه ی سوم 2018 ادامه خواهد داد. در حال حاضر بایتکوین را می توان به طور مستقیم با Bitcoin در HitBTC و Poloniex خریداری کرد.

گزینه های متعددی شامل کیف پول دسکتاپ، کیف پول آنلاین و کیف پول موبایل برای ذخیره سکه BCN وجود دارد. کیف پول دسکتاپ برای همه کاربران ویندوز، لینوکس و مک در دسترس است، و این گزینه آسان برای ذخیره BCN در کیف پول نرم افزار آفلاین و به دور از مبادلات است. وجود کیف پول آفلاین مساله ای مهم است، چراکه مبادلات گاهی اوقات می توانند حاشیه های امنیتی داشته باشند. از آنجا که شما تنها مالک کلید های خصوصی هستید که برای آدرس ذخیره سازی BCN تعیین میشوند، نرم افزار کیف پول یک گزینه عالی برای حفظ امنیت است.

کیف پول وب یکی دیگر از گزینه آسان برای استفاده برای هر کسی است که به اینترنت و یک مرورگر وب دسترسی داشته باشد (این کیف بر روی تمام مرورگرهای وب کار می کند). در حال حاضر، تنها کاربران اندروید قادر به استفاده از کیف پول تلفن همراه برای ذخیره سازی BCN هستند. تیم توسعه هنوز چیزی درباره ی ارائه نسخه ای او اس ابراز نکرده است.

نتیجه گیری

از آغاز سال 2012، بایتکوین به عنوان یک کریپتوکارنسی آغاز شد و هدف آن بازگرداندن حریم خصوصی به کاربران و تضمین امنیت معاملات و تراکنش های آنها در برابر افراد سودجو بود. بایتکوین یکی از قدیمی ترین پروژه های فضای رمزنگاری است که در آن افراد در عین ناشناس ماندن برای داد و ستد با هم در ارتباطند.

به عنوان اولین ارزی که پروتوکل کریپتونوت را در ساختار خود ادغام کرده است، بایتکوین سمبل و نمونه ای شد برای سایر ارزهایی که از آن فورک شدند.

ارزهای زیادی از بلاکچین بایتکوین فورک شده و با استفاده از همان تکنولوژی و البته توسط تیم های متفاوت در حال توسعه اند.

در دنیایی که تکنولوژی همواره در حال پیشرفت است، پروژه ی بایتکوین با تمام قدمتش همواره پاسخگوی نیازهای امنیتی بسیاری از کاربران در سرتاسر دنیاست.

نام ارز	بایت کوین
نام انگلیسی	Bytecoin
نماد	BCN
تاریخ راه اندازی	2012
آیکن
آدرس سایت	bytecoin.org
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	184.470.000.000
الگوریتم رمز نگاری	CryptoNight
کیف پول ها	ولت آنلاین ولت دسکتاپ ولت اندروید
صرافی ها

مونرو از این ارز مشتق شده است

دارای تیمی ناشناخته

 معاملات کاملا ناشناس و امن

ریپل (Ripple یا XRP ) چیست ؟

شرکت ریپل به عنوان یکی از قدیمی ترین شرکت های فعال در زمینه بلاکچین در سال 2012 در سانفرانسیسکو تاسیس شد. با هدف توسعه روابط و تراکنش های بین بانکی از طریق سریعتر ، ارزانترو قابل اطمینانتر کردن تراکنش ها، این شرکت هم اکنون نیز شرکت ها و موسسه های مالی بزرگی مانند Santander و BBVA و RBC را جذب شبکه ی خود کرده است.
همین اواخر ریپل قدم بزرگ دیگری نیز برای گسترش فعالیت های خود در آسیا برداشته و اعلام کرده که دفتر شعبه ی اسیای خود را با عنوان "هاب اسیا برای نوآوری های فینتک" در سنگاپور افتتاح کرده است. با وجود تیمی با تجربه و شبکه ای که روز به روز در حال گسترش است، به نظر میرسد که ریپل آینده ی روشنی در این حیطه داشته باشد.

گرچه Ripple به اعتقاد خود یک راه حل بزرگ و نهایی برای یکی از مشکلات واقعی در اقتصاد دنیا ارائه می دهد، گروه بزرگی از سرمایه گذاران و فعالان بلاکچین مخالف سیاست های این شرکت هستند. به نظر می رسد مشکل جامعه ی جهانی بلاکچین با Ripple در این باشد که شبکه ی ریپل برخلاف همه ی بلاکچین ها به طور کامل متمرکز است اما خوب هدف آنها نیز به گفته ی خودشان افزایش بهره وری برای کل سیستم مالی جهانی است. این مسئله ی متمرکز بودن خلاف اعتقادات جامعه سخت گیر بلاکچین هاست که می خواهد این (به اعتقاد خود) صنعت غیرقابل اعتماد و غیر مسئولانه (یعنی شبکه های متمرکز) را با استفاده از کریپتوکارنسی ها و بلاکچین کنار بگذارد.
هدف اصلی ریپل تسریع کردن تراکنش های بین موسسات مالی و بانک هاست و این شرکت بارها اعلام کرده که هیچ علاقه ای به روابط مالی و تراکنش های بین افراد در سطح گسترده ندارد.

ریپل چه کاری انجام می دهد؟

در حال حاضر، سیستم بانکی ما در هنگام انجام تراکنش های مالی بین المللی با مشکلات زیادی مواجه می شود. خود ما به عنوان مشتریان بانک، بدون شک این مشکلات را هنگام انتقال پول به کشور دیگری تجربه کرده ایم، زیرا برای مثال یک انتقال ساده می تواند 3 تا 5 روز طول بکشد. فرستادن پول با هواپیما هنوز هم سریع تر از بیشتر تراکنش های بین المللی است.

تازه ما تنها بخش کوچکی از این مشکلات را میبینیم و تجربه میکنیم، بخش اعظم مشکلات را موسسات و بانک ها تحمل خواهند کرد چراکه همه ی تراکنش های بین المللی میبایست از کانال های بسیاری گدشته و احتمال بروز خطا و لغو شدن مبادلات همیشه هست. از سوی دیگر این تراکنش ها همانطورکه اشاره کردیم بسیار کند و هزینه بر بوده و هیچ شبکه یا ساختار پیوسته ی بین المللی وجود ندارد که این تراکنش ها از طریق آن صورت گیرد.
ریپل در تلاش است تا این مشکل را حل کرده و تراکنش های بین المللی را با کمک تکنولوژی بلاکچین والبته با استفاده از واحد ارز خود به نام XRP ، تا حد بسسیار زیادی سرعت بخشیده و مقرون به صرفه تر گرداند.
بلاکچین ریپل با سرعتی معادل تنها 4 ثانیه برای هر تراکنش، در حال حاضر یکی از سریع ترین بلاکچین ها در فضای رمزنگاری است. برای درک این که این بلاکچین در واقع چقدر سریع است جالب است بدانید که تراکنش ها در بلاکچین اتریوم 2 دقیقه و در شبکه بیتکوین بیش از یک ساعت برای ارسال زمان می برد.
با یاد آوری این حقیقت که هردوی بلاکچین های اتریوم و بیتکوین با مسائل مربوط به مقیاس پذیری نیز مواجه هستند، با اطمینان میتوان گفت که Ripple قطعا کارآمدترین شبکه و ارز را در بین این سه شبکه دارد. علاوه بر این، Ripple حتی در صورت افزایش تعداد معاملات نیز بسیار مقیاس پذیر می باشد. این شبکه در حال حاضر می تواند 1500 تراکنش در ثانیه را انجام دهد.
واحد ارز ریپل، یعنی XRP به عنوان دارایی دیجیتالی استفاده می شود که تراکنش های بین المللی از طریق آن انجام خواهد شد از این رو XRP را میتوان یک ارز رابط نیز در نظر گرفت.
حال بیایید ببینیم این فرایند انتقال در شبکه ریپل چگونه انجام می شود. فرض کنید بانک "الف" می خواهد به بانک "ب" یک میلیون دلار پول بفرستد. به جای اینکه خود پول در شبکه جابه جا شود، بانک الف به راحتی معادل یک میلیون ارز XRP میخرد و به کیف پول مربوط به بانک ب در روی شبکه ریپل میفرستد. و بانک ب هم با دریافت XRP ها به راحتی معادل آن را به واحدی که میخواهد تبدیل می کند و به این ترتیب تراکنش در چند دقیقه انجام می شود. باید توجه داشت که بانک ها در این میان نیازی به خرید و فروش XRP ندارند بلکه با دسترسی اختصاصی به شبکه ی ریپل این امکانات در اختیارشان قرار خواهد گرفت.

تعیین قیمت منحصر به فرد XRP

علاوه بر افزایش بسیار چشمگیری که ریپل برای تراکنش ها ارائه می دهد، هزینه ی این تراکنش ها نیز بسیار پایین بوده و با استفاده از همان XRP نیز پرداخت می شود. به این صورت که بخش کوچکی از XRP هایی که تبدیل شده و انتقال می یابد به عنوان دستمزد از کل مبلغ کسر شده و از شبکه پاک می شود.
این بدان معنی است که ارز XRP همواره در معرض کاهش مقدار قرار دارد، به عبارت دیگر هرچه تراکنش های بیشتری در شبکه انجام گیرد مقدار کل XRP موجود بر روی بلاکچین کم و کمتر می شود. در نتیجه قیمت واحد هر XRP به نسبت افزایش می یابد (یعنی در ابتدا فرض کنیم هزار XRP معادل 5 میلیون دلار باشد به مرور زمان هر 500 XRP معادل 5 میلیون می شود). البته این افزایش ها در کوتاه مدت چندان چشمگیر نخواهد بود. اما در بلند مدت باید حتما به آن توجه شود.
با این اوصاف یک مشکل اصلی در رابطه با مقدار XRP در گردش بر روی بلاکچین و قیمت آن وجود دارد. مقدار XRP ای که در حال حاضر بر روی بلاکچین ریپل قرار دارد تنها 38 درصد از کل مقداریست که قرار است توسط ریپل تولید شود. در حال حاضر ریپل مالک 62 درصد از این XRP هاست که این قضیه میتواند برای سرمایه گزاران نگران کننده باشد.
بانک ها در سراسر دنیا یک مبلغ ثابت برای تراکنش های بین المللی دریافت می کنند (برخلاف سیستم ریپل) و شاید دلیل اصلی ارائه ی این سیستم تساعدی توسط ریپل همین مسئله باشد اما فعلا این شرکت به صورت رسمی دلیلی برای استفاده از این سیستم اعلام نکرده است.

رقابت

در تلاش برای تسهیل تراکنش های بین المللی، شرکت ریپل با غولی به نام SWIFT نیز مواجه خواهد بود. اگر شما تا به حال یک تراکنش بین المللی انجام داده باشید قطعا بانک شما برای انجام این تراکنش از سویفت استفاده کرده است.
در حال حاضر، بیش از 11000 موسسه مالی در بیش از 200 کشور و منطقه در دنیا توسط SWIFT به هم متصل شده اند تا تراکنش های بین بانکی را انجام دهند.امروزه SWIFT بانکها را برای افزایش سهولت تراکنش ها به پیوستن به شبکه خود تشویق می کند که این عمل در حقیقت بسیار شبیه به آنچه Ripple در حال انجام آن است، می باشد. VISA و Deloitte هم به دنبال راهی برای به دست آوردن سهم بازار از SWIFT هستند.
هر سه این شرکت های مذکور اعلام کرده اند که در حال سرمایه گذاری جهت تحقیق برای توسعه و تسهیل تراکنش های بین بانکی با تمرکز بر فناوری بلوچین هستند تا مزایای رقابتی بیشتری در این صنعت را به دست آورند. در این راستا، Ripple به نظر می رسد از رقیبان خود پیشتازتر باشد چرا که بلاکچین آن افتتاح شده و در حال حاضر نیز استفاده می شود.

تیم و شبکه ی ریپل

هنگام بررسی تیم تشکیل دهنده ی پروژه ی ریپل مشکل میتوان از میزان تجربه همه ی اعضای آن در صنایع مختلف مربوط به فینتک تحت تاثیر قرار نگرفت.
تنها رزومه ی کاری Brad Garlinghouse به عنوان مدیرعامل این شرکت گواه خوبی برای این ادعاست. او در شرکت یاهو به عنوان معاون ارشد ارتباطات فعالیت داشته و چندین سمت به عناون عضو هیات مدیره در شرکت های مختلف و همچنین مدیرعاملی شرکت Hightail را داشته است. جالب است بدانید که رییس بخش حسااب های استراتژیک جهانی ریپل یعنی Marcus Treacher قبلا عضو هیات مدیره ی سویفت بوده که رقیب اصلی این شرکت در بازار جهانی می باشد.
علاوه بر مدیریت با تجربه اش، ریپل در حال حاضر بیش از 160 کارمند دارد که این شرکت را تبدیل به یکی از بزرگترین شرکت های بلاکچین کرده است. با نگاهی به میزان تجربه کارکنان و مدیریت این شرکت به راحتی میتوان دریافت که این پروژه از شالوده ی بسیار استواری برخوردار است.
تعدادی از موسسات مالی بزرگ جهان در حال حاضر عضو شبکه Ripple هستند و ابعاد این شبکه به طور منظم در حال افزایش است. بانک های مشهوری مانند سانتاندر، Reisebank و RBC نمونه هایی از اعضای بزرگ این شبکه هستند.
علاوه بر شبکه، Ripple دارای سرمایه گذاران نام آشنایی نیز میباشد که آینده این پروژه برایشان بسیار مهم است. برای مثال ، گروه سرمایه گذاری CV گوگل ، در کنار شرکت های دیگری چون Accenture، Andreessen Horowitz و Seagate پروژه ی ریپل را به صورت مالی حمایت می کنند. با دیدن چنین پشتیبانی هایی با اطمینان می توان از جدیت این پروژه سخن گفت.

جنجال ریپل

همانطور که در ابتدای این مطلب اشاره شد، سرمایه گذاران صنعت بلاکچین اکثرا مخالف سیاست های ریپل هستند. به نظر میرسد از نظر موافقان و یا مخالفان ریپل همه چیز یا سیاه سیاه است و یا سفید سفید و حد وسطی وجود ندارد. اینکه چرا برخی طرفدار سرسخت این پروژه هستند کاملا واضح و آشکار است: این شبکه یک راهکار کاربردی برای یکی از بزرگترین مشکلات مالی امروزه دنیا ارائه میدهد. اما مخالفان ریپل هم دلایل خودشان را دارند.
اولین استدلال علیه Ripple این است که شرکت همچنان خود مالک 62 درصد از XRP های ارائه شده اش می باشد. دلیل واقعی این امر هنوز معلوم نیست اما Ripple را در موقعیتی قرار می دهد که به راحتی می تواند قیمت را به نفع خود تغییر دهد. مسئله دیگر در رابطه با Ripple متمرکز بودن آن است. همین امر خشم بسیاری از علاقه مندان به بلاکچین به عنوان راهی برای تمرکززدایی در جهان امروز را در پی داشته است، به عقیده ی آنها هیچ شخص یا گروهی نباید اجازه داشته باشد به تمام داده ها و حساب های کاربران دسترسی داشته و آنها را کنترل کند.
طرفداران بلاکچین هر نظری که داشته باشند باز هم در این مسئله تغییری ایجاد نمیکند که شبکه ای که برای تسهیل روابط بین بانکی ساخته شده قاعدتا متمرکز خواهد بود چرا که بانک ها تمایل دارند که به تمام تراکنش ها و نقل و انتقالات مالی خود تسلط داشته باشند که البته این مساله مغایر با فرض ناشناس ماندن و مالکیت اطلاعات شخصی شماست. غیر متمرکز بودن و داشتن حریم خصوصی شاخصه ی اصلی بسیاری از شبکه های بلاکچین و ارزهای دیجیتال امروزی است.
و آخرین و گسترده ترین استدلال علیه ریپل این است که آنها با "دشمنان" ایدئولوژی بلاکچین یعنی دولت ها و سیستم های مالی بزرگ ، همکاری می کنند. همین مساله سبب گسترش استفاده از بیتکوین برای مخالفت با این سیاستها شده و تنفر نسبت به ریپل را در بین طرفداران بلاکچین افزایش داده است چرا که بلاکچین نماینده تفکر عدم وجود یک قدرت مرکزی و کنترل و حریم خصوصی بیشتر برای کاربران است.

نام ارز	ریپل
نام انگلیسی	Ripple
نماد	XRP
تاریخ راه اندازی	Aug 2013
آیکن
آدرس سایت	ripple.com
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	100,000,000,000
الگوریتم رمز نگاری
کیف پول ها	ولت سخت افزاری لجر نانو
صرافی ها

 ارزی است متمرکز و خارج از بلاکچین