پکیج آموزش ارزهای دیجیتال

مدیر سایت

مدیر سایت

دوشنبه, 02 تیر 1399 16:30

اتریوم Ethereum چیست؟

فصل اول – اصول اتریوم

اتریوم چیست؟

اتریوم Ethereum یا ETH یک پلتفرم رایانشی غیرمتمرکز است. می‌توان آن را مثل یک لپ تاپ یا کامپیوتر در نظر گرفت اما روی یک دستگاه تنها اجرا نمی‌شود بلکه همزمان روی هزاران ماشین در سراسر دنیا اجرا می‌شود یعنی هیچ مالکی ندارد.

اتریوم مثل بیت‌کوین و سایر ارزهای دیجیتال امکان انتقال پول دیجیتال را فراهم می‌کند اما قادر به انجام کارهای بسیار بیشتری است. می‌توانید کد خودتان را پیاده سازی کنید و با اپلیکیشن‌های ایجاد شده توسط سایر کاربران تعامل کنید اما بسیار انعطاف پذیر است و می‌توان انواع نرم‌افزارهای پیچیده را روی اتریوم اجرا کرد.

به زبان ساده، ایده اصلی اتریوم این است که توسعه دهنده می‌تواند کدهای دلخواه را ایجاد و راه اندازی کند که به جای یک سرور متمرکز روی یک شبکه غیرمتمرکز اجرا می‌شود. این یعنی از نظر تئوری این امکان غیرفعال کردن یا سانسور این اپلیکیشن‌ها وجود ندارد.

تفاوت اتریوم و اتر چیست؟

به واحدهای ارزی مورد استفاده در اتریوم Ethereum یا Ethereums گفته نمی‌شود. اتریوم خود پروتکل است اما ارزی که به آن قدرت می‌دهد اتر (یا ETH) نام دارد.

 

چه چیزی باعث ارزشمند شدن اتریوم می‌شود؟

همانطور که اشاره شد اتریوم می‌تواند کدهای کامپیوتری را در یک سیستم توزیع شده اجرا کند. بنابراین هیچ موجودیت بیرونی امکان دستکاری این برنامه‌های کامپیوتری را نخواهد داشت. این برنامه‌ها به دیتابیس (یعنی بلاک چین) اتریوم اضافه می‌شوند و می‌توان طوری آنها را کدنویسی کرد که امکان ویرایش آنها وجود نداشته باشد. بعلاوه، این دیتابیس برای همه قابل مشاهده است و کاربران می‌توانند قبل از تعامل با کد آن را بازرسی کنند.

این یعنی هر شخصی از هر جایی می‌تواند اپلیکیشن‌های مورد نظرش را راه اندازی کند و امکان آفلاین کردن آنها وجود ندارد. جالب تر اینکه از آنجایی که واحدهای بومی اتریوم – یعنی اتر – ذخیره ارزش را انجام می‌دهند، این اپلیکیشن‌ها می‌توانند شرایط انتقال ارزش را تعیین کنند. به برنامه‌هایی که این اپلیکیشن‌ها را تشکیل می‌دهند، قرارداد هوشمند گفته می‌شود. در بیشتر مواقع می‌توان این برنامه‌ها را طوری تنظیم کرد که بدون مداخله انسان کار کنند.

قابل درک است که ایده "پول قابل برنامه نویسی" باعث جذب کاربران، توسعه دهندگان و کسب و کارها از سراسر جهان شده است.

بلاک‌چین چیست؟

بلاک‌چین در مرکزیت و قلب اتریوم است – بلاک‌چین دیتابیسی است که اطلاعات مورد استفاده پروتکل را نگه می‌دارد. بلاک‌چین اتریوم شبیه بلاک‌چین بیت‌کوین است اما داده‌هایی که در آن ذخیره می‌شود و روش ذخیره آن متفاوت است.

می‌توان بلاک‌چین اتریوم را مثل کتابی در نظر گرفت که اضافه شدن به صفحات آن همواره ادامه دارد. هر صفحه یک بلاک است و با اطلاعات تراکنش‌ها پر می‌شود. وقتی قصد اضافه کردن صفحه جدیدی را داشته باشیم، باید یک مقدار خاص را باید صفحه درج کنیم. این مقدار به همه امکان می‌دهد که مشاهده کنند صفحه جدید بعد از صفحه قبلی اضافه شده و به صورت تصادفی و اتفاقی به این کتاب اضافه نشده است.

در واقع این سیستم تا حدودی شبیه شماره صفحه است که به صفحه قبلی ارجاع می‌کند. می‌توانیم با نگاه کردن به صفحه جدید با قاطعیت مشخص کنیم که این صفحه ادامه صفحه قبلی است. برای انجام این کار از فرایندی تحت عنوان هشینگ استفاده می‌شود.

هشینگ یک قطعه داده – در این مورد، همه اطلاعات موجود در صفحه – را گرفته و یک شناسه منحصربفرد (هش) برمی‌گرداند. احتمال اینکه دو قطعه داده یک هش مشابه ایجاد کنند فوق العاده کم است. همچنین این فرایند یک طرفه است. یعنی می‌توان هش را به راحتی محاسبه کرد اما برگرداندن آن و تشخیص اطلاعاتی که هش از روی آنها ایجاد شده غیرممکن است. دلیل اهمیت این ویژگی برای ماینینگ را در فصل بعدی بررسی می‌کنیم.

حالا ما مکانیزمی برای لینک کردن صفحات به ترتیب درست داریم. هر تلاشی برای تغییر ترتیب یا حذف صفحات باعث می‌شود که دستکاری شدن دفتر سفارشات کاملاً مشخص و قابل تشخیص باشد.

تفاوت بین اتریوم و بیت‌کوین

بیت‌کوین متکی بر تکنولوژی بلاک‌چین و انگیزه‌های اقتصادی جهت تشکیل یک سیستم پول دیجیتال است و منجر به ایجاد چندین ابتکار کلیدی و مهم شد که امکان هماهنگ کردن کاربران در سطح جهان بدون نیاز به وجود یک موجودیت مرکزی را فراهم می‌کند. بیت‌کوین با ملزم کردن اعضای شبکه به اجرای یک برنامه روی کامپیوترهای خودشان باعث شده که کاربران بتوانند در محیطی غیرمتمرکز و بدون نیاز به اعتماد، در رابطه با وضعیت یک دیتابیس مالی به توافق برسند.

معمولاً به بیت‌کوین بلاک‌چین نسل اول هم گفته می‌شود. بیت‌کوین به عنوان یک سیستم بیش از حد پیچیده ساخته نشده و این ویژگی از نظر امنیت یک نقطه قوت محسوب می‌شود. بیت‌کوین عمداً انعطاف پذیر نگه داشته شده تا امنیت به عنوان اولویت اصلی آن حفظ شود. در واقع زبان قراردادهای هوشمند در بیت‌کوین فوق العاده محدود است و کاربردهایی غیر از آنچه به اجرای تراکنش مربوط باشند را به خوبی تحت پوشش قرار نمی‌دهد.

در مقابل نسل دوم بلاک‌چین توانمندی‌های بسیار بیشتری دارد. این پلتفرم‌ها علاوه بر تراکنش‌های مالی، قابلیت برنامه نویسی بیشتری دارند. اتریوم به برنامه نویس‌ها آزادی عمل بیشتری می‌دهد تا کدهای خودشان را امتحان کرده و اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز (DApp) اجرا کنند.

اتریوم اولین بلاک‌چین از موج نسل دوم بود و همچنان تا به امروز برجسته ترین محسوب می‌شود. این بلاک‌چین شباهت‌هایی با بیت‌کوین دارد و می‌تواند خیلی از کارهای آن را انجام دهد اما پایه‌های آن بسیار متفاوت است و هر کدام از این دو نسبت به بقیه مزایای خاص خود را دارد.

اتریوم چگونه کار می‌کند؟

اتریوم را می‌توان مثل یک "ماشین حالت" توصیف کرد. این یعنی در هر لحظه شما یک اسنپ شات از موجودی حساب‌ها و وضعیت جاری قراردادهای هوشمند خواهید داشت. برخی اقدامات منجر به بروزرسانی این حالت‌ها می‌شود یعنی تمام نودها اسنپ شات خودشان را بروزرسانی می‌کنند تا تغییرات را منعکس کنند.

 

یک تغییر حالت در اتریوم

قراردادهای هوشمندی که در اتریوم اجرا می‌شود، توسط تراکنش‌ها فعال می‌شوند (که توسط کاربران یا سایر قراردادها اجرا می‌شوند). وقتی کاربری تراکنشی را به یک قرارداد ارسال می‌کند، همه نودهای شبکه کد قرارداد را اجرا کرده و خروجی را ثبت می‌کنند. این کار با استفاده از ماشین مجازی اتریوم (EVM) انجام می‌شود که قراردادهای هوشمند را به دستورالعمل‌هایی تبدیل می‌کند که کامپیوتر قادر به خواندن آنها است.

برای بروزرسانی وضعیت (فعلاً) از یک مکانیزم خاص به نام ماینینگ استفاده می‌شود. ماینینگ با الگوریتم اثبات کار انجام می‌شود که شباهت زیادی به بیت‌کوین دارد و به زودی به آن خواهیم پرداخت.

قرارداد هوشمند چیست؟

قرارداد هوشمند صرفاً یک کد است. یک کد نه می‌تواند هوشمند باشد و نه یک قرارداد (طبق مفهوم سنتی قرارداد) باشد. اما به آن هوشمند گفته می‌شود چون تحت شرایطی خاص اجرا می‌شود و می‌توان آن را قرارداد تلقی کرد چون توافق بین دو نفر را اجرایی می‌کند.

می‌توان ابداع این ایده را به Nick Szabo دانشمند کامپیوتر نسبت داد که در اواخر 1990 میلادی آن را ابداع کرد. او از مثال دستگاه فروش خودکار برای توضیح این مفهوم استفاده کرد و گفت می‌توان آن را پیشگام قراردادهای هوشمند مدرن دانست. در رابطه با ماشین فروش خودکار، یک قرارداد ساده وجود دارد که باید اجرا شود. کاربر سکه‌ها را وارد می‌کند و ماشین در مقابل محصول مورد انتخاب را به او ارائه می‌کند.

یک قرارداد هوشمند، چنین منطقی را در یک محیط دیجیتال اعمال می‌کند. می‌توان مثلاً یک قرارداد هوشمند ساده پیاده سازی کرد به این ترتیب که وقتی دو اتر به این قرارداد ارسال می‌شود، کد عبارت Hello, World! را نشان دهد.

 

در اتریوم، برنامه نویس می‌تواند این کد را طوری پیاده سازی کند که EVM بتواند بعدا آن را بخواند. سپس این کد با ارسال به یک آدرس خاص که قرارداد را ثبت می‌کند، منتشر می‌شود. در این مرحله همه می‌توانند از این کد استفاده کنند و امکان حذف قرارداد وجود ندارد مگر اینکه برای انجام این کار در هنگام نوشتن کد توسط برنامه نویس یک شرط خاص مشخص شده باشد.

این قرارداد یک آدرس دارد. کاربران برای تعامل با تراکنش فقط باید 2 اتر به این آدرس ارسال کنند. این کار منجر به تریگر شدن کد قرارداد می‌شود – همه کامپیوترهای شبکه کد را اجرا می‌کنند، پرداخت‌های انجام شده برای قرارداد را مشاهده می‌کنند و خروجی آن را ثبت می‌کنند (“Hello, World!”).

مثال ذکر شده یکی از ابتدایی ترین کارهایی است که می‌توان با اتریوم انجام داد. اپلیکیشن‌هایی پیچیده تر که قراردادهای مختلف را به هم متصل می‌کنند نیز قابل طراحی هستند – و البته طراحی شده اند.

چه کسی اتریوم را ابداع کرد؟

در سال 2008 یک (یا گروهی) توسعه دهنده ناشناس مقاله سفید بیت‌کوین را با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو منتشر کردند. این اقدام برای همیشه چشم انداز پول دیجیتال را دستخوش تغییر کرد. چند سال بعد برنامه نویسی جوان به نام ویتالیک بوترین، تصمیم گرفت این ایده را پیشرفته تر کرده و به اپلیکیشن‌های مختلف اعمال کند. تلاش‌های او منجر به شکل گیری اتریوم شد.

بوترین در سال 2013 در یک پست وبلاگی تحت عنوان "اتریوم: پلتفرم جامع اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز و قراردادهای هوشمند" این ایده را مطرح کرد. در این پست او یک بلاک‌چین "تورینگ کامل" را تشریح کرده بود – کامپیوتری غیرمتمرکز که با در اختیار داشتن زمان و منابع کافی می‌تواند هر اپلیکیشنی را اجرا کند.

در آن زمان انواع اپلیکیشن‌های قابل پیاده سازی روی یک بلاک‌چین محدود به تصورات برنامه نویس‌ها بود. اتریوم قصد دارد کاربردهای معتبری برای تکنولوژی بلاک‌چین پیدا کند که فراتر از محدودیت‌های طراحی بیت‌کوین باشد.

روش توزیع اتر به چه صورت بود؟

اتریوم در سال 2015 و با موجودی اولیه 72 میلیون اتر راه اندازی شد. بیشتر از 50 میلیون توکن اتر در یک طرح فروش توکن عمومی تحت عنوان ICO (عرضه اولیه کوین) توزیع شد که اشخاص شرکت کننده در این طرح می‌توانستند با بیت‌کوین یا ارز فیات توکن‌های اتر را خریداری کنند.

DAO و اتریوم کلاسیک چیست؟

با وجود اتریوم راه‌های جدیدی برای همکاری و مشارکت از طریق اینترنت شکل گرفت. برای مثال DAO (سازمان‌های خودگران غیرمتمرکز) را در نظر بگیرید که نهادهایی هستند که کدهای کامپیوتری شبیه نرم‌افزار بر آنها حاکمیت می‌کنند.

یکی از اولین و بلندپروازانه ترین تلاش‌ها در این حوزه، سازمانی تحت عنوان The DAO بود که متشکل از قراردادهای هوشمند پیچیدهای بود که بر روی بلاک‌چین اتریوم کار می‌کردند و عملکرد آنها شبیه یک صندوق سرمایه گذاری ناشناس بود. توکن‌های DAO در یک ICO توزیع شد و به دارندگان توکن مالکیت سهام و حق رای را می‌داد.

اما مدت کوتاهی پس از راه اندازی، مهاجمان از یک آسیب پذیری سوء استفاده کرده و حدود یک سوم از دارایی‌های DAO را تخلیه کردند. لازم به ذکر است که در آن زمان 14 درصد از کل موجودی اتر در DAO بلوکه شده بود. این اتفاق برای شبکه اتریوم که هنوز تازه کار و جوان بود، بسیار مخرب بود.

پس از یکسری جنجال و بحث این زنجیره تقسیم به دو بخش شد. در یک زنجیره تراکنش‌های مخرب معکوس شدند تا دارایی‌ها به حالت قبل برگردند که در حال حاضر به این زنجیره بلاک‌چین اتریوم گفته می‌شود. زنجیره اصلی که این تراکنش‌ها در آن معکوس نشده بودند و بی تغییر ماند، اتریوم کلاسیک نام گرفت.

این رویداد یادآور ریسک بالای این تکنولوژی بود و نشان داد که چطور می‌توان از کدی ناشناس که حجم زیادی دارایی در گروی آن قرار دارد، سوء استفاده کرد. این یک مثال جالب از چالش‌های قابل توجهی بود که در زمینه تصمیم گیری مشارکتی در یک محیط باز وجود دارد. با چشم پوشی از این آسیب پذیری‌های امنیتی می‌توان گفت که The DAO پتانسیل قراردادهای هوشمند در فراهم کردن امکان همکاری بدون نیاز به اعتماد با مقیاس عظیم در اینترنت را نشان داد.

 

فصل دوم – اتر چگونه تولید می‌شود؟

اترهای جدید چگونه تولید می‌شوند؟

پیش از این اشاره مختصری به ماینینگ داشتیم. اگر با بیت‌کوین آشنا باشید، در جریان هستید که ماینینگ برای ایمن سازی و بروزرسانی بلاک‌چین بسیار مهم است. در اتریوم نیز همین اصل برقرار است یعنی پاداش دادن به کاربرانی که ماینینگ را (که کار پرهزینه‌ای است) انجام می‌دهند با اتر.

چه تعداد اتر وجود دارد؟

تا فوریه 2020 کل موجودی اتر حدود 110 میلیون بود.

بر خلاف بیت‌کوین، تعداد اتر قابل تولید در زمان راه اندازی این بلاک‌چین مشخص نشده است. در رابطه با بیت‌کوین تصمیم بر آن بوده که با محدود کردن عرضه ارزش این ارز دیجیتال حفظ شود و به مرور زمان تعداد کوین‌های قابل تولید کاهش پیدا کند. در مقابل هدف اتریوم فراهم کردن پایه و اساسی برای اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز بود. مشخص نیست که سقف توکن‌های قابل تولید برای این کاربرد چقدر است در نتیجه این سوال بدون پاسخ باقی می‌ماند.

ماینینگ اتریوم چگونه کار می‌کند؟

ماینینگ اهمیت فوق العاده زیادی برای حفظ امنیت شبکه دارد و این اطمینان را ایجاد می‌کند که می‌توان بلاک‌چین را به صورت منصفانه بروزرسانی کرد و شبکه نیز قادر خواهد بود بدون وجود یک تصمیم گیرنده واحد به کار خود ادامه دهد. در ماینینگ زیرمجموعه‌ای از نودها (که به آنها ماینر گفته می‌شود) قدرت پردازشی خود را برای حل یک معمای رمزنگاری اختصاص می‌دهند.

کاری که ماینرها انجام می‌دهند، هش کردن مجموعه‌ای از تراکنش‌ها به همراه یکسری داده‌های دیگر است. برای اینکه یک بلاک معتبر تلقی شود، هش آن باید کمتر از مقداری باشد که در پروتکل مشخص شده است. در صورت شکست خوردن این فرایند، ماینر می‌تواند بعضی از داده‌ها را تغییر داده و دوباره سعی کند.

بنابراین ماینرها باید برای رقابت با دیگران با حداکثر سرعت ممکن هش را انجام دهند – قدرت هش ماینرها بر حسب نرخ هش (hash rate) ارزیابی می‌شود. هر چه نرخ هش بیشتری در شبکه وجود داشته باشد، حل کردن معماها سخت تر می‌شود. کافیست ماینرها راه حل واقعی را پیدا کنند، پس از پیدا کردن راه حل بقیه اعضا می‌توانند اعتبار آن را بررسی کنند.

همانطور که حتماً متوجه هستید، هش کردن پیوسته با سرعت بالا فرایند پرهزینه‌ای است. در نتیجه برای انگیزه دادن به ماینرها جهت انجام این کار به آنها پاداش داده می‌شود که شامل تمام کارمزدهای پرداخت شده برای آن تراکنش در آن بلاک است. همچنین اتر تولید شده در اثر این فرایند – که در حال حاضر 2 عدد است – به ماینر تعلق می‌گیرد.

گس اتریوم چیست؟

مثال Hello, World!  ابتدای مطلب یک مثال ساده بود و اجرای چنین برنامه‌ای کاملاً راحت است. این کد از نظر محاسباتی به هیچ وجه سنگین و پرهزینه نیست اما شما چنین کدی را فقط روی کامپیوتر خودتان اجرا نمی‌کنید بلکه از تمام اعضای اکوسیستم اتریوم هم درخواست می‌کنید که آن را اجرا کنند.

این نکته ما را به این سوال می‌رساند که: وقتی ده‌ها هزار شخص قراردادهای پیچیده را اجرا می‌کنند، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ اگر کسی قرارداد خودش را طوری تنظیم کرده باشد که این قرارداد دائماً روی یک کد خاص چرخش داشته باشد، همه نودها باید تا بی نهایت آن را اجرا کنند. این اقدام باعث اتلاف منابع شده و در نتیجه سیستم دچار سقوط و شکست خواهد شد.

خوشبختانه اتریوم برای محدود کردن این خطر مفهوم گس (gas) را پیاده سازی کرده است. درست همانطور که ماشین شما بدون سوخت کار نمی‌کند، امکان اجرای قراردادهای هوشمند بدون گس هم وجود ندارد. در قراردادها میزان گسی که کاربران باید برای اجرای موفقیت آمیز آن پرداخت کنند مشخص می‌شود و اگر گس کافی موجود نباشد، اجرای قرارداد هم متوقف خواهد شد.

در واقع این یک مکانیزم برای تعیین کارمزد است. این مفهوم در رابطه با تراکنش‌ها هم وجود دارد: سود تراکنش‌ها به ماینرها انگیزه می‌دهد در نتیجه ممکن است تراکنش‌هایی با کارمزد کم را نادیده بگیرند.

توجه داشته باشید که اتر و گس یکسان نیستند: میانگین قیمت گس دائماً در حال تغییر است و بیشتر توسط ماینرها تعیین می‌شود. وقتی تراکنشی اجرا می‌کنید، گس آن را به صورت اتر پرداخت می‌کنید که به نوعی شبیه پرداخت کارمزد بیت‌کوین است – اگر شبکه دچار انباشت شده و کاربران زیادی سعی به اجرای تراکنش داشته باشند، میانگین قیمت گس هم احتمالاً افزایش پیدا می‌کند. در مقابل اگر فعالیت‌ها چندان زیاد نباشد، قیمت گس کاهش پیدا خواهد کرد.

همچنان که قیمت گس تغییر می‌کند، هر عملیاتی یک مقدار ثابت گس دریافت می‌کند این یعنی قراردادهای پیچیده نسبت به قراردادهای ساده گس بیشتری مصرف می‌کنند. بنابراین گس معیاری برای ارزیابی قدرت محاسباتی است و تضمین می‌دهد که سیستم می‌تواند بسته به میزان مصرف منابع کارمزد کافی را در اختیار کاربران قرار دهد.

معمولاً قیمت گس به اندازه کسری از اتر است. بنابراین از واحدهای کوچکتر (gwei) برای نمایش دادن استفاده می‌شود و یک gwei معادل با یک میلیاردم یک اتر است.

به طور خلاصه می‌توانید برنامه‌ای را اجرا کنید که برای مدتی طولانی در حلقه تکرار قرار بگیرد اما انجام این کار خیلی سریع برای شما پرهزینه می‌شود به همین دلیل نودهای شبکه اتریوم می‌توانند از کلاهبرداری و تقلب پیشگیری کنند.

 

میانگین قیمت گس در قالب gwei به مرور زمان. منبع: etherscan.io

 

گس و محدودیت‌های گس

فرض کنید که آلیس قصد اجرای یک تراکنش در یک قرارداد را دارد. او میزان گسی که تمایل به خرج کردن آن را دارد (مثلاً با کمک ETH Gas Station) مشخص می‌کند. ممکن است او برای انگیزه دادن به ماینرها جهت اجرای هر چه سریع تر تراکنش خودش، تصمیم بگیرد قیمت گس را بیشتر تنظیم کند.

اما او محدودیت گس را هم مشخص می‌کند که برای محافظت از خودش انجام می‌شود. ممکن است اتفاقی برای قرارداد رخ دهد که باعث شود او بیشتر از گسی که برای آن برنامه ریزی کرده بود خرج کند. محدودیت گس برای این تنظیم می‌شود که مطمئن باشیم وقتی x تعداد گس مصرف شد، عملیات متوقف می‌شود. در این حالت اجرای قرارداد با شکست روبرو می‌شود اما آلیس بیشتر از آنچه در ابتدا توافق شده بود، پرداخت نخواهد کرد.

شاید این مفهوم در ابتدا گیج کننده به نظر برسد اما جای نگرانی نیست می‌توانید مقدار گسی که تمایل به پرداخت آن دارید (و محدودیت گس) را به صورت دستی تنظیم کنید ولی بیشتر والت‌ها این کارها را برای شما انجام می‌دهند. به طور خلاصه قیمت گس مشخص می‌کند که ماینرها با چه سرعتی تراکنش شما را اجرا می‌کنند و محدودیت گس حداکثر مبلغی که شما برای آن پرداخت خواهید کرد را تعیین می‌کند.

ماین کردن یک بلاک اتریوم چقدر زمان می‌برد؟

میانگین زمان اضافه شدن یک بلاک به این زنجیره بین 12 تا 19 ثانیه است که احتمالاً پس از حرکت این شبکه به سمت پروتکل اثبات سهام که هدف آن افزایش سرعت بلاک است، کاهش پیدا می‌کند.

توکن اتریوم چیست؟

یکی از جذابیت‌های مهم اتریوم این است که کاربران می‌توانند دارایی‌های خودشان را روی زنجیره بسازند که امکان ذخیره و انتقال آنها مثل اتر وجود دارد. قواعد حاکم بر آنها در قراردادهای هوشمند مشخص می‌شود و توسعه دهندگان می‌توانند برای توکن‌های خودشان پارامترهای خاصی را تنظیم کنند از جمله تعداد توکن قابل عرضه، نحوه عرضه آنها، تقسیم پذیر بودن آنها، معاوضه پذیر بودن آنها و غیره. مهم ترین مجموعه استانداردهای فنی که امکان ایجاد توکن در اتریوم را فراهم می‌کند، ERC-20 نام دارد و به همین دلیل به این توکن‌ها، توکن ERC-20 گفته می‌شود.

قابلیت‌های توکن امکان آزمایش و اجرای انواع اپلیکیشن‌های جدید در حوزه فناوری و اقتصاد را فراهم می‌کند. از عرضه توکن‌های منسجمی که به عنوان یک ارز درون اپلیکیشنی کار می‌کنند تا تولید توکن‌های منحصربفردی که پشتوانه دارایی فیزیکی دارند، این اکوسیستم انعطاف پذیری زیادی برای طراحی دارد. این احتمال کاملاً وجود دارد که بهترین روش‌های ایجاد توکن هنوز مشخص نشده باشند.

 

فصل سوم – شروع کار با اتریوم

 

چطور می‌توانیم توکن ETH خریداری کنیم؟

 

خریدن ETH با استفاده از کارت بدهی/کارت اعتباری

بایننس امکان خرید ETH از طریق مرورگر به صورت آسان و بدون مشکل را فراهم کرده است. برای انجام این کار:

  1. وارد پورتال خرید و فروش ارزهای دیجیتال (Buy and Sell Cryptocurrency) شوید.
  2. ارز دیجیتالی که قصد خرید آن را دارید (ETH) انتخاب کرده و ارزی که می‌خواهید پرداخت را با آن انجام دهید مشخص کنید.
  3. وارد بایننس شده یا در صورتی که اکانت ندارید، ثبت نام کنید.
  4. روش پرداخت را مشخص کنید.
  5. وقتی از شما خواسته شد اطلاعات کارت را وارد کرده و فرایند احرازهویت را طی کنید.
  6. حالا اتر خریداری شده به حساب بایننس شما اضافه می‌شود.

خرید ETH در بازارهای نظیر به نظیر

می‌توانید در بازارهای نظیر به نظیر هم ETH خریداری کنید. با این روش امکان خرید کوین از سایر کاربران مستقیم از طریق اپلیکیشن موبایل بایننس وجود دارد. برای انجام این کار:

  1. اپلیکیشن را راه اندازی کرده و لاگین یا ثبت نام کنید.
  2. گزینه One click buy sell و سپس تب Buy را در گوشه سمت چپ اینترفیس انتخاب کنید.
  3. به این ترتیب آفرهای مختلفی در اختیار شما قرار می‌گیرد – روی گزینه Buy مربوط به آفری که قصد انتخاب آن را دارید، کلیک کنید.
  4. می‌توانید هزینه خرید را با سایر ارزهای دیجیتال (تب By Crypto) یا ارزهای فیات (تب By Fiat) هم پرداخت کنید.
  5. حالا از شما خواسته می‌شود که روش پرداخت را انتخاب کنید، هر روشی را که متناسب با نیاز شماست انتخاب کنید.
  6. گزینه Buy ETH را انتخاب کنید.
  7. حالا باید پرداخت را انجام دهید. پس از انجام این کار روی گزینه Mark as paid و سپس confirm کلیک کنید.
  8. وقتی فروشنده کوین‌های شما را ارسال کند، اجرای تراکنش تکمیل می‌شود.

چه چیزهایی را می‌توان با اتر (ETH) خرید؟

برخلاف بیت‌کوین، قرار نبوده از اتریوم به عنوان یک شبکه ارز دیجیتال استفاده شود. اتریوم پلتفرمی برای ساختن اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز است و اتر به عنوان یک توکن قابل معامله، سوخت این اکوسیستم را فراهم می‌کند. بنابراین کاربرد اصلی اتر همین کاربرد خاص آن در شبکه اتریوم است.

با این وجود امکان استفاده از اتر شبیه یک ارز سنتی هم وجود دارد و این یعنی می‌توانید با استفاده از اتر هم مثل هر ارز دیگری کالا و خدمات خرید و فروش کنید.

 

نقشه حرارتی فروشندگانی که اتر را به عنوان روش پرداخت قبول می‌کنند.

اتریوم برای چه کارهایی استفاده می‌شود؟

می‌توان از ارز بومی اتریوم ETH به عنوان یک ارز دیجیتال یا وثیقه استفاده کرد. همچنین عده زیادی آن را مثل بیت‌کوین یک ابزار ذخیره ارزش می‌دانند اما بر خلاف بیت‌کوین بلاک‌چین اتریوم قابلیت برنامه ریزی بیشتری دارد و به همین دلیل می‌توان کارهای بیشتری با ETH انجام داد. می‌توان از ETH برای اپلیکیشن‌های مالی غیرمتمرکز، بازارهای غیرمتمرکز، اکسچنج‌ها، بازی‌ها و غیره استفاده کرد.

اگر ETH را گم کرده یا از دست بدهیم، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

از آنجایی که هیچ بانکی در این اکوسیستم دخیل نیست، مسئولیت دارایی‌هایتان برعهده خود شماست. می‌توانید کوین‌های خودتان را در یک اکسچنج یا والت خودتان ذخیره کنید. لازم به ذکر است که اگر از والت خودتان استفاده می‌کنید باید به شدت مراقب seed phrase یا کلید خصوصی خودتان باشید و به خوبی از آن مراقبت کنید چون برای بازیابی دارایی‌های خودتان در صورتی که به والتتان دسترسی نداشته باشید، به آن نیاز خواهید داشت.

آیا امکان لغو تراکنش‌های اتریوم وجود دارد؟

وقتی داده‌هایی به بلاک‌چین اتریوم اضافه شد، تغییر دادن یا حذف آن تقریباً غیرممکن خواهد بود و این یعنی وقتی تراکنشی اجرا می‌کنید، مثل این است که تراکنش شما روی سنگ حک شده باشد. بنابراین همیشه باید بررسی کنید که ارزها را به آدرس درستی ارسال می‌کنید. اگر قرار است مبلغ قابل توجهی ارسال کنید، بهتر است ابتدا کمی از آن را منتقل کنید تا مطمئن شوید که آدرس مورد استفاده درست باشد.

هر چند به دلیل هک یک قرارداد هوشمند، اتریوم در سال 2016 منشعب شد و این تراکنش‌های مخرب در آن لغو شدند اما این یک راهکار خیلی مفرط برای یک رویداد استنثائی بود که خیلی اتفاق نمی‌افتد.

آیا تراکنش‌های اتریوم خصوصی هستند؟

خیر، تمام تراکنش‌هایی که به بلاک‌چین اتریوم اضافه می‌شوند، برای عموم قابل مشاهده هستند. هر چند نام واقعی شما در آدرس اتریوم شما ذکر نشده اما ممکن است یک ناظر بتواند با روش‌های دیگری ارتباط این آدرس با هویت شما را تشخیص بدهد.

آیا می‌توان با اتریوم درآمدزایی داشت؟

با توجه به نوسان بالای ETH همانطور که امکان درآمدزایی با آن وجود دارد، احتمال خسارت دیدن هم هست. برخی از افراد اتر را برای طولانی مدت نگه می‌دارند تا این شبکه تبدیل به یک لایه قابل برنامه ریزی برای اجرای تراکنش‌های جهانی شود. عده دیگر سعی می‌کنند آن را با سایر آلت کوین‌ها معامله کنند. در هر صورت هر دو استراتژی با ریسک اقتصادی همراه است.

با توجه به اینکه ETH قطب اصلی جنبش DeFi (اقتصاد غیرمتمرکز) محسوب می‌شود، می‌توان از آن برای وام دادن به عنوان یک وثیقه استفاده کرد همچنین برای وام گرفتن، ساختن دارایی‌های مصنوعی و (درآینده) برای گرو گذاشتن (staking).

بعضی از سرمایه گذاران موضعی بلندمدت در رابطه با بیت‌کوین دارند و سایر ارزهای دیجیتال را در پورتفولیوی خودشان وارد نمی‌کنند. در مقابل عده دیگری انتخاب می‌کنند که در پورتفولیوی خودشان ETH و سایر آلت کوین‌ها را داشته باشند یا یک درصد مشخص از آن را برای معاملات کوتاه مدت تر (مثل معاملات روزانه یا سوئینگ) اختصاص دهند. هیچ روش درآمدزایی در بازار وجود ندارد که مناسب همه باشد و هر سرمایه گذاری باید تصمیم بگیرد با توجه به شرایط و پروفایل او چه استراتژی می‌تواند مناسب وی باشد.

چطور می‌توان ETH را ذخیره کرد؟

راه‌های زیادی برای پس انداز کردن کوین‌ها وجود دارد که هر یک مزایا و معایب خاصی دارند. درست مثل هر موضوع دیگری که شامل ریسک می‌شود، در رابطه با ETH هم بهترین کار تنوع بخشی با استفاده از گزینه‌های مختلف موجود است.

عموماً راهکارهای ذخیره ارز دیجیتال به صورت کاستدی یا غیر کاستدی هستند. راهکار کاستدی یعنی شما کوین‌های خودتان را در اختیار یک شخص ثالث (مثل یک اکسچنج) قرار می‌دهید. در این حالت باید برای انجام تراکنش با ارزهای خودتان در پلتفرم آن سرویس کاستدی لاگین کنید.

راهکار غیرکاستدی عکس این راهکار است یعنی شما کنترل دارایی‌های خودتان را به دست دارید و می‌توانید از یک والت ارز دیجیتال استفاده کنید. این والت مثل کیف پول معمولی نیست که کوین‌های شما داخل آن قرار بگیرد بلکه در اصل شامل کلیدهای رمزنگاری است که امکان دسترسی به دارایی‌های شما روی آن بلاک‌چین را فراهم می‌کند. لازم به ذکر است که هنگام استفاده از یک والت غیرکاستدی باید از کلید خصوصی خودتان پشتیبان گیری کنید.

واریز ETH به بایننس

اگر اتر دارید و قصد دارید آن را به بایننس واریز کنید، کافیست این اقدامات را انجام دهید:

  1. وارد بایننس شده یا در صورتی که اکانت ندارید، ثبت نام کنید.
  2. به Spot Wallet خودتان مراجعه کرده و گزینه Deposit را انتخاب کنید.
  3. ETH را از لیست کوین‌ها انتخاب کنید.
  4. شبکه مورد نظر را انتخاب کرده و ETH را به آدرس مربوطه ارسال کنید.
  5. پس از تایید تراکنش اتر شما به حساب بایننس تان اضافه می‌شود.

نحوه ذخیره اتر در بایننس

اگر تمایل دارید فعالانه با اترهای خودتان داد و ستد کنید، باید آن را در اکانت بایننس خودتان ذخیره کنید. ذخیره اتر در بایننس به راحتی و به صورت امن انجام می‌شود و به شما امکان می‌دهد تا به راحتی از مزایای اکوسیستم بایننس از جمله وام دهی، گرو گذاشتن، ایردراپ و هدایا استفاده کنید.

نحوه برداشت اتر از بایننس

اگر اتر دارید و قصد دارید آن را از بایننس برداشت کنید، کافیست مراحل زیر را طی کنید:

  1. وارد Binance شوید.
  2. به Spot Wallet خودتان رفته و گزینه Withdraw را انتخاب کنید.
  3. از لیست کوین‌ها ETH را انتخاب کنید.
  4. شبکه را انتخاب کنید.
  5. آدرس گیرنده و مبلغ تراکنش را وارد کنید.
  6. حالا بعد از تایید تراکنش ETH به آدرس مشخص شده ارسال می‌شود.

نحوه ذخیره ETH در والت اتریوم

اگر قصد دارید ETH را در والت خودتان ذخیره کنید، دو گزینه خواهید داشت یعنی والت گرم و والت سرد.

والت گرم

یک والت ارز دیجیتال که به نوعی به اینترنت متصل شده باشد، والت گرم نامیده می‌شود. معمولاً این والت‌ها به صورت یک اپلیکیشن موبایل یا کامپیوتر هستند که امکان بررسی موجودی و ارسال و دریافت کوین‌ها را فراهم می‌کنند. از آنجایی که این والت‌ها آنلاین هستند، معمولاً در برابر حمله آسیب پذیری بیشتری دارند اما برای پرداخت‌های هر روزه بسیار مناسب هستند. Trust Wallet نمونه‌ای از یک والت موبایل با کاربرد آسان و کوین‌های تحت پشتیبانی فراوان است.

والت سرد

والت سرد یک نوع والت کریپتو است که به اینترنت متصل نمی‌شود. از آنجایی که با این والت‌ها هیچ مسیری برای اجرای حملات آنلاین وجود ندارد، احتمال حمله به این والت‌ها در مجموع کمتر است. در عین حال معمولاً استفاده از این والت‌ها کمی سخت تر از والت‌های گرم است. والت‌های سخت‌افزاری یا کاغذی نمونه‌هایی از والت سرد هستند اما معمولاً استفاده از والت کاغذی توصیه نمی‌شود چون امروزه تقریباً منسوخ شده و پرخطر هستند.

لوگو و سمبل اتریوم چیست؟

ویتالیک بوترین اولین نشان اتریوم را طراحی کرد که متشکل از دو علامت سیگمای چرخانده شده هستند. طرح نهایی این لوگو به صورت یک لوزی به نام اکتادرون است که چهار مثلث اطراف آن قرار گرفته اند. مثل سایر ارزهای دیجیتال داشتن یک نماد یونیکد استاندارد برای اتریوم هم بسیار مفید است و به این ترتیب اپلیکیشن‌ها و وبسایت‌ها می‌توانند به راحتی مقادیر اتر را نمایش دهند. هر چند این نماد مثل نماد $ دلار آمریکا پرکاربرد نیست اما متداول ترین نماد اتر Ξ است.

 

فصل چهارم – مقیاس پذیری، اتریوم 2 (ETH 2.0) و آینده اتریوم

مقیاس پذیری چیست؟

به زبان ساده، مقیاس پذیری ابزاری برای ارزیابی قابلیت رشد یک سیستم است. مثلاً در حوزه کامپیوتر یک سرور یا شبکه را می‌توان با روش‌های مختلف مقیاس پذیر کرد (افزایش مقیاس داد) تا بتواند تقاضای بیشتری را مدیریت کند.

در حوزه ارزهای دیجیتال، مقیاس پذیری به قابلیت رشد یک بلاک‌چین برای جا دادن کاربران بیشتر گفته می‌شود. کاربران بیشتر یعنی عملیات بیشتر و تراکنش‌های بیشتری که برای درج شدن در بلاک‌چین با هم در رقابت هستند.

چرا اتریوم به مقیاس پذیری نیاز دارد؟

حامیان اتریوم باور دارند که نسل بعدی اینترنت بر پایه این پلتفرم ساخته می‌شود. وب 3 (Web 3.0) یک توپولوژی غیرمتمرکز ایجاد می‌کند که ویژگی خاص آن حذف واسطه‌ها، تمرکز بر حریم خصوصی و حرکت به سمت مالکیت واقعی داده‌های کاربران توسط خود آنهاست. این پایه و اساس با استفاده از رایانش توزیع شده و به شکل قرارداده‌های هوشمند و پروتکل‌های ارتباطی و ذخیره اطلاعات توزیع شده صورت می‌گیرد.

اتریوم برای دستیابی به این هدف نیاز به افزایش قابل توجه تعداد تراکنش‌هایی دارد که می‌تواند بدون آسیب رسیدن به تمرکززدایی شبکه اجرا کند. در حال حاضر اتریوم بر خلاف بیت‌کوین با محدود کردن سایز بلاک، حجم تراکنش‌ها را محدود نمی‌کند بلکه محدودیت گس بلاک دارد – یعنی فقط میزان گس مشخصی در یک بلاک قابل جاگرفتن است.

مثلاً اگر محدودیت گس بلاک 100 هزار gwei باشد و قرار باشد 10 تراکنش که هر کدام محدودیت 10 هزار gwei دارند در یک بلاک جای شوند امکان انجام این کار وجود دارد، همچنین برای دو تراکنش با 50 هزار gwei. هر تراکنش دیگری که قرار باشد همراه این دو ارسال شود، باید منتظر بلاک بعدی بماند.

این ویژگی برای سیستمی که همه از آن استفاده می‌کنند مطلوب نیست. اگر تراکنش‌های منتظر اجرا بیشتر از فضای موجود در یک بلاک باشد، خیلی زود با انسداد بلاک روبرو می‌شوید. قیمت گس افزایش پیدا می‌کند و کاربران باید برای اینکه تراکنش خودشان در بلاک درج شود، قیمتی بیشتر از دیگران پیشنهاد دهند. بسته به اینکه شبکه چقدر شلوغ باشد، ممکن است انجام عملیات برای برخی کاربردها بیش از حد پرهزینه باشد.

افزایش محبوبیت CryptoKitties یک نمونه از محدودیت‌های اتریوم در این حوزه است. در سال 2017 این بازی مبتنی بر اتریوم خیلی از کاربران را تشویق به اجرای تراکنش برای پرورش دادن گربه‌های دیجیتال خودشان کرد. این بازی به اندازه‌ای محبوب شد که تعداد تراکنش‌های منتظر اجرا به شدت بیشتر شد و هر از گاهی منجر به تراکم و انسداد شبکه می‌شد.

 

کمکهای فناوری و رمزنگاری بلاکچین که در بخش خیرخواهانه گنجانیده شده است، این امکان را مهیا می سازد تا کل صنعت را بهبود ببخشد. هم چنین این امکان را فراهم می کند که هزینه های نقل و انتقالات بین المللی پولى و مالى را کاهش دهد و در نهایت حمایت فوری مالی بیشتری را به قربيان ارائه مى دهد.  تاکنون ارزهاى ديجيتال به روش های مختلفی با حمایت از خیرین به بيماران اهداء شده و مورد استفاده قرار گرفته است. در همين راستا یک صندوق ناشناس قادر به جمع آوری بیش از 55 میلیون دلار به صورت بيتكوين بود که در آن زمان از طرف خیرین اهدا شد. این رقم نشان دهنده آن است كه 1 تا 5 درصد از كمك هاى مالى با روش های پرداخت به كمك كريپتوكارنسى مورد استفاده خیرین مى باشد.

جان مک آفی (نامزد سابق ریاست جمهوری آمریكا و خالق آنتی ویروس مك آفی) به تازگی در توییتر خود توئیت كرده است كه وی در كریپتو سرمایه گذاری نمی كند اما او در واقع از آن استفاده می كند. در حالی كه شاید جامعه رمزنگاری معتقد بود كه به دلیل جابجايى هاى مكرر رمزارزها در گذشته جان مك آفى یکی از بزرگترین سرمایه گذاران در فضای رمزنگاری هست. او فاش كرد كه كوين هاى مورد علاقه اخير او كوين هاى خصوصي ، بطور خاص مونرو Monero و DAI بوده است و او از آنها براي خريدهاى روزمره استفاده مي كند.

یونیسف بزرگترین سرمایه گذاری ارزدیجیتال خود را انجام داد.

 شرکت های فناوری محور از هفت اقتصاد نوظهور در دنیا از صندوق رمزنگاری سرمایه گذاری یونیسف  ارزدبجیتال اتریوم دریافت می کنند. این صندوق یونیسف با توجه به امکاناتی که در حوزه کریپتوکارنسی دارد برای توسعه طرحها و پروژه های تکنولوژی محور، به این شرکت ها 125 اتریوم داده است تا در شش ماه آینده در مقیاس بندی یا نمونه سازی فن آوری های مربوطه از آنها استفاده کنند. یکی از این شرکتها Afinidata مطالب آموزشی را به والدین با فرزندان خردسال ارائه می دهد. 

شرکت دیگر Cireha سیستم های ارتباطی را برای کودکان دارای اختلال گفتار یا زبان ایجاد می کند تا در دنیای آفلاین استفاده كنند.

كوين لينكد، اولین شبکه اجتماعی مبتنی بر بلاكچين است. این پلتفرم دو توكن بومی دارد. اولين توكن، توكن امنيتى هست برای مشتريانى كه به دنبال سرمایه گذاری در اين پلتفرم هستند و توكن ديگر بر مبناى الگوريتم ERC-20 به نام CoinLinked Coin یا CLC طراحی شده است که عملکردهای مختلفی را در پلتفرم CoinLinked ارائه می دهد. در ازای تولید محتوا بر روی اين پلتفرم ، CLC به کاربران پاداش داده می دهد، به عنوان مثال به ازاى آپلود عکس یا فیلم، به اشتراک گذاری لينكها يا چالشها با پست های موجود می توانند از تخفیفات در اين پلتفرم استفاده کنند و كوين لينكد به آنها پاداش مى دهد.

راید (Ryde)، اولین نرم‌افزار تاکسی‌های اشتراکی (کارپولینگ) در سنگاپور، از هفته آینده از بیت کوین به‌عنوان یک روش پرداخت پشتیبانی می‌کند. این تاکسی اینترنتی ولت کریپتوکارنسی خودش را روانه بازار کرده که به کاربران اجازه می دهد پرداخت مسیر از طریق بیتکوین انجام شود.

تعداد خودپردازهای بیت کوین در جهان طی دو سال گذشته  افزایش چشمگيرى داشته است و به ميزان ٨٢٠٨ دستگاه در ٧٣ كشور دنيا رسيد. اين در حالى است كه ایالات متحده آمريكا بیشترین ميزان و سهم را از این افزایش به خود اختصاص داده است و آمريكا به تنهايى حدود ٦٠٠٠ دستگاه خودپرداز دارد. هم چنين ٧١ دستگاه خودپرداز اخيرا در اسپانيا نصب شده است و به علت افزايش ميزان پذيرش ارزديجيتال تعداد اين دستگاهها رو به افزايش است.

شش شرکت رمزارزی معتبر منجمله باینانس با پلتفرم «کدیفای» (Codefi) که متعلق به شرکت ConsenSys است، به پروژه آزمایشی استیکینگ نسخه دوم اتر (ETH 2.0) ملحق خواهند داشت. شرکت کانسن سیستم در تاریخ 17 ژوين توییتی را منتشر کرد که بر اساس آن صرافی‌های رمزارزی Binance و Crypto.com، صندوق‌های حفاطت از دارایی‌های دیجیتالِ Trustology، Matrixport و Huobi Wallet و نیز شرکت سرمایه‌گذاری DARMA Capital دسترسی زودهنگام به نسخه آزمایشی استیکینگ اتریوم 2.0 را دریافت خواهند کرد. این دسترسی از طریق پلتفرم فایننس غیرمتمرکز Codefi امکان پذیر خواهد شد.

پنج شنبه, 29 خرداد 1399 19:38

سلفیش ماینینگ Selfish Mining چیست ؟

درک انگیزه‌های بیت کوین

بیت‌کوین یک بازی انگیزشی است که با دقت متعادل شده است. در یک اکوسیستم غیرمتمرکز هماهنگ کردن منافع اعضا برای دوام طولانی مدت شبکه ضروری است. انگیزه‌هایی که نودها را به ایمن سازی شبکه تشویق می‌کنند عمدتاً اقتصادی هستند – در صورتی که نودها درست و صادقانه عمل کنند، به آنها پاداش تعلق می‌گیرد. تلاش برای تقلب باعث ایجاد احتمال از دست رفتن درآمد می‌شود.

این امر در ماینینگ کاملاً مشهود است. اعضا سرمایه زیادی برای تهیه برق و سخت‌افزارهای تخصصی صرف می‌کنند به این امید که با اضافه کردن بلاک به بلاک‌چین بتوانند سرمایه خودشان را پس گرفته و به سود برسند. ماینرها به دنبال حداکثر کردن بازده هستند و راحت ترین روش رسیدن به این هدف، عمل کردن طبق قواعد است.

اگر ماینری بلاکی به زنجیره اضافه کند، کل کارمزد پرداخت شده برای تراکنش‌های آن بلاک را به همراه مقداری از کوین‌های ماین شده دریافت می‌کند که به آن پاداش بلاک گفته می‌شود و بعد از هر 210 هزار بلاک (تقریباً هر چهار سال) تعداد این کوین‌ها نصف می‌شود. در زمان نوشتن این مقاله پاداش بلاک 12 و نیم بیت‌کوین است اما ظرف چند ماه آینده به 6.25 بیت‌کوین کاهش پیدا می‌کند.

انگیزه مالی برای ماین کردن بیت‌کوین باعث رقابتی شدن این کار شده و منجر به ارتقای امنیت و تمرکززدایی شبکه می‌شود. عده‌ای باور دارند که ممکن است این انگیزه‌ها به بازی گرفته شود. در این مقاله نگاهی به مفهوم سلفیش ماینینگ داریم.

سلفیش ماینینگ چطور کار می‌کند؟

جامع ترین بررسی درباره سلفیش ماینینگ در مقاله سال 2013 "اکثریت کافی نیست: ماینینگ بیت‌کوین آسیب پذیر است" ارائه شده که توسط Ittay Eyal و Emin Gun Sirer نوشته شده است. نظریه این مقاله این است که بر خلاف باور عموم انگیزه ماینرهای بیت‌کوین مشکلاتی دارد و ممکن است در نهایت منجر به متمرکز شدن شبکه شود.

برای درک سلفیش ماینینگ این مثال را در نظر بگیرید. فرض کنید که نرخ هش به صورت یکنواخت بین 4 ماینر (A، B، C و D) تقسیم شده باشد (هر کدام 25 درصد). A، B و C طبق قواعد شبکه کار می‌کنند اما D سعی دارد از سیستم به نفع خود بهره برداری کند.

در شرایط معمولی انتظار داریم ماینری که بلاکی پیدا می‌کند بلافاصله آن را به زنجیره الحاق کند و این همان کاریست که A، B و C که اعضای صادق شبکه هستند انجام می‌دهند اما اگر D بلاکی را پیدا کند آن را نگه می‌دارد (در واقع یک راهکار معتبر پیدا کرده اما به زنجیره اضافه نمی‌کند). ممکن است D خوش شانس باشد و قبل از دیگران دو بلاک پشت سر هم پیدا کند.

فرض کنیم که 100 هزار بلاک ماین شده است. حالا A، B و C سعی دارند صد و یک هزارمین بلاک را پیشنهاد بدهند. D این بلاک را پیدا کرده اما اعلام نمی‌کند. حالا دو زنجیره ایجاد می‌شود، یک زنجیره عمومی و زنجیره مخفی (و طولانی تر) D. در حالیکه دیگران همچنان سعی دارند بلاک صد و یک هزارم را پیدا کنند، D بلاک صد و دو هزارم را پیدا می‌کند.

حالا زنجیره D دو بلاک جلوتر است. اگر خوش شانسی او ادامه پیدا کند و بتواند همیشه با این فاصله از زنجیره دیگر جلوتر بماند، به پیشروی ادامه خواهد داد. وقتی بقیه پیشرفت کنند تا حدی که فقط یک بلاک از او عقب باشند، او هم از زنجیره خودش رونمایی می‌کند.

زنجیره D که حالا عمومی شده طولانی تر از زنجیره‌ای است که سایر اعضا روی آن کار می‌کنند. طبق قانونی که به آن "قانون طولانی ترین زنجیره" گفته می‌شود، زنجیره‌ای درست است و باید روی آن کار کرد که بیشترین اثبات کار (معیاری که به آن chainwork هم گفته می‌شود) روی آن انجام شده باشد. بنابراین اگر یک نود زنجیره‌ای را شناسایی کند که در مجموع کار بیشتری روی آن انجام شده، به آن سوئیچ می‌کند و قدرت ماینینگ را به زنجیره طولانی تر اختصاص می‌دهد.

حالا A، B و C زنجیره ماینر D را مشاهده می‌کنند و متوجه می‌شوند که باید از آن تبعیت کنند. به این ترتیب هر پاداشی که از زنجیره دیگر به دست آورده اند دیگر وجود خارجی نخواهد داشت و از آنجایی که D این بلاک‌ها را ماین کرده کل پاداش به او تعلق می‌گیرد.

آیا سلفیش ماینینگ خطری برای بیت‌کوین محسوب می‌شود؟

بدون شک برای همه اعضا رفتار کردن به همان صورتی که از آنها انتظار می‌رود، هزینه کمتری در پی دارد. سلفیش ماینینگ منجر به تلفات زیادی می‌شود اما افرادی که چنین کاری را انجام می‌دهند باید یک برتری استراتژیک نسبت به سایر اعضای شبکه داشته باشند. در نتیجه ممکن است مهاجم به ماینرها ملحق شود و این منجر به بدتر شدن شرایط خواهد شد.

Eyal و Sirer در مقاله خودشان این شرایط را یک خطر مهم تلقی کرده اند چون ممکن است سلفیش ماینینگ به مرور زمان باعث شود نرخ هش استخرهای ماینینگ افزایش پیدا کند به این دلیل که اعضا می‌توانند با یکدیگر برای سلفیش ماینینگ ائتلاف تشکیل بدهند تا درآمدشان را به حداکثر برسانند. وقتی یک استخر ماینینگ خاص بیشترین میزان قدرت را در اختیار گرفت، می‌تواند حمله 51 درصد را اجرا کند.

عده دیگری چنین رفتاری را تهدید تلقی نمی‌کنند و به ملاحظات ایدئولوژیک و انگیزه حفظ عملکرد شبکه به روش غیرمتمرکز اشاره می‌کنند. تخریب این اکو سیستم باعث می‌شود که ماینرها نتوانند سرمایه‌ای که صرف نیروی برق و تجهیزات کرده بودند را برگردانند و به سود برسند.

صحبت‌های پایانی

اگر اجتماعی از ماینرها بتوانند با موفقیت سلفیش ماینینگ را اجرا کنند، قطعاً این استراتژی برای ارتقای درآمد آنها بسیار جذاب خواهد بود. در بدترین شرایط ممکن است این انگیزه باعث شود که ماینرهای صادق هم به ماینرهای سلفیش بپیوندند و به تمرکززدایی شبکه آسیب وارد کنند.

اما در چشم انداز کلی هماهنگ شدن برای انجام چنین کاری فایده خاصی ندارد. به هر حال تلاش برای تضعیف شبکه می‌تواند منجر به افت قیمت بیت‌کوین شود و مستقیماً به سودآوری ماینینگ خدشه وارد کند.

مقدمه

تکنولوژی بلاک‌چین سیستم اقتصادی ما را به طور چشمگیری دستخوش تغییر کرد اما ویژگی‌هایی مثل عدم نیاز به اعتماد و غیرقابل تغییر بودن صرفاً کاربرد پولی ندارند.

یکی دیگر از حوزه‌هایی که این تکنولوژی می‌تواند تغییرات قابل توجهی در آن ایجاد کند، حوزه حکمرانی است. بلاک‌چین می‌تواند امکان ایجاد سازمان‌هایی کاملاً جدید را فراهم کند که به صورت مستقل و بدون نیاز به وجود یک موجودیت متمرکز اداره می‌شوند. در این مقاله مقدمه‌ای بر این سازمان‌ها خواهیم داشت.

DAO چیست و چطور کار می‌کند؟

DAO مخفف Decentralized Autonomous Organization یا سازمان خودگران غیرمتمرکز است. به بیان ساده DAO سازمانی است که نرم‌افزارها و کدهای کامپیوتری بر آن حکمرانی می‌کنند. بنابراین چنین سازمانی قابلیت عمل کردن به صورت مستقل و بدون نیاز به یک مقام مرکزی خاص را دارد.

DAO می‌تواند از طریق قراردادهای هوشمند با اطلاعات بیرونی کار کرده و بر اساس آنها فرمان اجرا کند – همه این کارها بدون نیاز به مداخله انسان انجام می‌شود. معمولاً DAO توسط جامعه‌ای از سهامداران و ذینفعان اداره می‌شود که یک مکانیزم توکن خاص به آن انگیزه می‌دهد.

قواعد و رکوردهای تراکنشی DAO به صورت شفاف در بلاک‌چین ذخیره می‌شوند. معمولاً در رابطه با قواعد با رای سهامداران تصمیم گیری می‌شود و روش تصمیم گیری از طریق پروپوزال یا پیشنهاد است. سپس پیشنهادی که اکثر سهامداران به آن رای داده باشند (یا واجد یکسری قواعد دیگر که در مجموعه قواعد اجماع نظر شبکه مشخص شده اند، باشد) پیاده سازی می‌شود.

از بعضی جهات DAO شبیه یک شرکت یا کشور کار می‌کند اما روش کار آن غیرمتمرکزتر است. سازمان‌های سنتی با یک ساختار سلسله مراتبی و لایه‌های مختلف بوروکراسی کار می‌کنند اما DAO هیچ سلسله مراتبی ندارد. در عوض DAO از مکانیزم‌های اقتصادی برای همسو شدن با منافع سازمان و منافع اعضای خود کار می‌کند که معمولاً این کار با استفاده از نظریه بازی انجام می‌شود.

بین اعضای DAO هیچ قرارداد رسمی وجود ندارد. اهداف مشترک و انگیزه‌های شبکه که با قواعد اجماع گره خورده اند این افراد را به هم پیوند می‌دهد. این قواعد کاملاً شفاف بوده و در نرم‌افزار اپن سورسی که بر سازمان حاکمیت می‌کنند، نوشته شده اند. از آنجایی که DAO بدون مرکز کار می‌کند، ممکن است مشمول قوانین حوزه‌های قضایی مختلف باشد.

همان طور که از نام DAO پیداست، این سازمان‌ها غیرمتمرکز و مستقل هستند. غیرمتمرکز بودن این سازمان‌ها به این دلیل است که هیچ موجودیت واحدی قدرت تصمیم گیری و پیاده سازی تصمیمات را ندارد و خودگران است چون می‌تواند به صورت مستقل کار کند.

وقتی DAO پیاده سازی شد، هیچ موجودیت واحدی امکان کنترل بر آن را ندارد بلکه توسط جامعه اعضای آن اداره می‌شود. اگر قواعد حاکمیتی تعریف شده در پروتکل به خوبی طراحی شده باشد، می‌تواند شبکه را به بهترین نتایج هدایت کند.

در واقع DAO یک سیستم عملیاتی برای همکاری باز ایجاد می‌کند. این سیستم به افراد و موسسات امکان می‌دهد که بدون نیاز به شناختن یکدیگر یا اعتماد به هم، همکاری داشته باشند.

DAO و مشکل عامل – کارگزار

DAO با یکی از مشکلات اقتصاد به نام معضل عامل – کارگزار روبروست. این مشکل وقتی رخ می‌دهد که یک شخص یا موجودیت ("عامل") قابلیت تصمیم گیری و اقدام کردن از طرف یک شخص یا موجودیت دیگر را دارد ("کارگزار"). اگر این عامل بخواهد به نفع خودش اقدام کند ممکن است منافع کارگزار را نادیده بگیرد.

این شرایط به عامل امکان می‌دهد که از طرف کارگزار ریسک کند. آنچه که منجر به تشدید این مشکل می‌شود این است که ممکن است بین عامل و کارگزار ناهماهنگی اطلاعاتی وجود داشت باشد. کارگزار هیچ وقت اطلاع پیدا نمی‌کند که از او استفاده شده و هیچ راهی برای مطمئن شدن از اینکه عامل به نفع او کار می‌کند نخواهد داشت.

نمونه‌هایی از این مسئله در مواقعی که مقامات نماینده شهروندان می‌شوند، کارگزاران نماینده سرمایه گذاران می‌شوند یا مدیران نماینده سهامداران می‌شوند، قابل مشاهده است.

مدل‌های انگیزشی طراحی شده به کمک DAO می‌توانند با فراهم کردن شفافیت که توسط بلاک چین ایجاد می‌شود به حذف این مشکل کمک کنند. انگیزه‌ها در سازمان هماهنگ می‌شوند و ناهماهنگی اطلاعاتی بسیار کم است (یا وجود ندارد). از آنجایی که تمامی تراکنش‌ها روی یک بلاک‌چین ضبط می‌شوند، عملکرد DAO کاملاً شفاف است و در نتیجه از نظر تئوری می‌توان آنها را غیرقابل فساد دانست.

نمونه‌هایی از DAO

هر چند شبکه بیت‌کوین یک نمونه بسیار ابتدایی از DAO بود اما می‌توان آن را اولین مثال در این زمینه دانست. این شبکه به روش غیرمتمرکز کار می‌کند و با پروتکل اجماعی که هیچ سلسله مراتبی بین اعضای وجود ندارد، هماهنگ سازی می‌شود.

پروتکل بیت‌کوین قواعد سازمان را تعریف می‌کند و خود بیت‌کوین‌ها به کاربران انگیزه می‌دهند تا شبکه را ایمن سازی کنند. به این ترتیب می‌توان مطمئن بود که اعضای مختلف می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند تا عملکرد بیت‌کوین به عنوان یک سازمان خودگران غیرمتمرکز حفظ شود.

در رابطه با بیت کوین هدف مشترک ذخیره و انتقال ارزش بدون وجود یک موجودیت مرکزی است که سیستم را هماهنگ می‌کند. اما DAO برای چه کارهای دیگری قابل استفاده است؟

می توان برای کاربردهای مختلف DAOهای پیچیده تری را پیاده سازی کرد مثل حاکمیت بر مبنای توکن، صندوق‌های سرمایه گذاری غیرمتمرکز یا شبکه‌های اجتماعی هستند. همچنین DAO می‌تواند عملکرد دستگاه‌های مختلف متصل به اینترنت اشیاء را هماهنگ سازی کند.

این راهکارها منجر به ایجاد زیرمجموعه‌ای از DAO تحت عنوان شرکت‌های خودگران غیرمتمرکز (DAC) شدند. DAC می‌تواند سرویس‌هایی مشابه با شرکت‌های سنتی ارائه کند مثل سرویس به اشتراک گذاری خودرو. تفاوت آنها در این است که این سیستم بدون وجود ساختار حاکمیت شرکتی که در کسب و کارهای سنتی مشاهده می‌شود کار می‌کند.

برای مثال خودرویی که مالک خودش است و سرویس به اشتراک گذاری خودرو را به عنوان بخشی از یک DAC عرضه می‌کند می‌تواند مستقل کار کند و با انسان‌ها یا وسایل دیگر تراکنش انجام دهد. حتی می‌تواند با استفاده از اوراکل‌های بلاک‌چین قراردادهای هوشمند را اجرا کرده و کارهای خاصی مثل مراجعه به مکانیک را به صورت مستقل انجام دهد.

 

اتریوم و DAO

یکی از اولین نمونه‌های DAO، سازمان The DAO بود. این سازمان متشکل از قراردادهای هوشمند پیچیده‌ای بود که بر پایه بلاک چین اتریوم طراحی شده بودند و به عنوان یک صندوق سرمایه گذاری مستقل کار می‌کرد.

توکن‌های DAO در عرضه اولیه کوین (ICO) فروخته شدند و به خریدار مالکیت سهام و حق رای دهی در این صندوق غیرمتمرکز را می‌دادند. اما مدت کوتاهی بعد از راه اندازی، حدود یک سوم از وجوه این صندوق در هکی که بزرگترین هک تاریخ ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود از آن تخلیه شدند.

نتیجه این رویداد این بود که اتریوم بعد از یک هاردفورک به دو زنجیره تقسیم شد. در یک زنجیره تراکنش‌های مربوط به این هک لغو شدند به صورتی که انگار چنین هکی هرگز رخ نداده است. در حال حاضر به این بلاک‌چین زنجیره اصلی اتریوم گفته می‌شود. زنجیره دیگر که به اصل "قانون ما کد است" پایبند مانده بود، تراکنش‌های این هک را بدون تغییر باقی گذاشت و ویژگی تغییر ناپذیری را حفظ کرد. به این بلاک‌چین اتریوم کلاسیک گفته می‌شود.

مشکلات پیش روی DAOها

مشکلات قانونی

چشم انداز قانونی حوزه DAO کاملاً غیرقطعی و نامشخص است. هنوز مشخص نیست که حوزه‌های قضایی مختلف چه فریم ورک قانونی برای این نوع سازمان‌های جدید ایجاد خواهند کرد اما نامشخص بودن چشم انداز قانونی می‌تواند مانع بسیار مهمی برای پذیرش سازمان‌های خودگران غیرمتمرکز باشد.

 

حملات هماهنگ

ویژگی‌های مطلوب DAO (غیرمتمرکز بودن، تغییرناپذیری، عدم نیاز به وجود اعتماد) موانع قابل توجهی در زمینه امنیت و کارایی با خود به همراه خواهد داشت. هر چند برخی سازمان‌هایی که به سمت DAO حرکت می‌کنند بدون شک جذابیت زیادی دارند اما خطر و ریسک آنها بسیار چشمگیر و قابل توجه تر از خطرات سازمان‌های سنتی است.

 

نقاط تمرکز

می توان گفت که تمرکززدایی یک حالت مشخص نیست بلکه یک طیف است که هر نقطه از آن برای یک کاربرد خاص مناسب است. در برخی مواقع ممکن است استقلال یا تمرکززدایی کامل ممکن نباشد یا معقول به نظر نرسد.

DAO این امکان را فراهم کرده که طیف وسیع تری از اعضاء با یکدیگر همکاری کنند اما قواعد حاکمیتی تنظیم شده در پروتکل می‌تواند یک نقطه تمرکز باشد. می‌توان استدلال کرد که سازمان‌های متمرکز با بهره وری بسیار بیشتری کار می‌کنند اما در عین حال مزایای همکاری باز را هم از دست می‌دهند.

 

صحبت‌های پایانی

DAO به سازمان‌ها امکان می‌دهد تا از اتکا به موسسات سنتی رها شوند. حالا به جای وجود یک موجودیت متمرکز که هماهنگی‌ها را انجام می‌دهد قواعد حاکمیتی خودکار شده و افراد را به سمت مناسب ترین خروجی برای شبکه هدایت می‌کند.

شبکه بیت‌کوین را می‌توان یک مدل ساده از DAO در نظر گرفت و در حال حاضر پیاده سازی‌های کمی از آن وجود دارد. کلید طراحی DAO خوب تهیه مجموعه‌ای کارآمد از قواعد اجماع است که منجر به حل مشکلات پیچیده در زمینه هماهنگ سازی شود. ممکن است چالش واقعی که پیاده سازی DAO با آن روبرو می‌شود صرفاً تکنولوژیکی نباشد بلکه اجتماعی باشد.