دوژکوین (Dogecoin ) یا دوج کوین چیست ؟ (تلفظ صحیحتر دوژ کوین می باشد)

دوژکوین یک ارز منبع باز همپا به همپاست که محبوب همه ی شیبا اینوس های دنیاست (شیبا نژادی از سگه و نویسنده این شوخی رو با توجه به آیکون این ارز که تصویر یه سگ از این نژاده، کرده ). این ارز در ابتدا به عنوان یک شوخی و با اشاره به نام یک سگ بامزه ی "شیبا اینو" شروع شد که خیلی زود محبوبیت زیادی در اینترنت پیدا کرد.

جالب است که تا زمان ایجاد واقعیش ارزش بازار سرمایه این ارز سر به آسمان کشید. یک جامعه ی مجازی بسیار گسترده و بزرگ از طرفداران این ارز طی سالهای گذشته برای حمایت از آن شکل گرفته است. از زمان آغاز به کارش این جامعه ی مجازی کارهای بسیار جالب توجهی با دوژکوین انجام داده که از این میان می توان به جمع آوری کمک مالی برای فرستادن تیم سورتمه ی جاماییکا به المپیک زمستانی سوچی و همچنین حفر یک چاه در روستایی در کنیا برای آبرسانی به این روستا ، اشاره کرد.

اخیرا میزان سرمایه دوژکوین به بیش از یک میلیارد دلار رسیده است. علی رغم شروع بامزه اش دوژکوین واقعا انگار دارد سر از ماه در می آورد (باز هم اشاره به شوخی شروع این پروژه). به لطف پولهایی که توسط جامعه مجازی اش جمع شده یک سکه هم با لوگوی این ارز ساخته شده که قرار است سال 2019 به ماه فرستاده شود.

دوژکوین چه کاری انجام میدهد ؟

دوژکوین یک سکه ی مبنی بر لایتکوین است و این بدان معنی است که تمام تغییرات و آپدیتهایی که بر روی لایتکوین انجام گیرد بر روی دوژکوین هم اعمال خواهد شد. دوژکوین از همان ابتدا هم اعلام کرده که قرار نیست تکنولوژی جدید و یا چیز باکلاس و عجیبی بر روی بلاکچین ایجاد کند، دوژکوین فقط یک پلتفورم تراکنش کریپتوکارنسی است که عکس یک سگ بامزه لوگوی آن است!

دوژکوین به دلیل قیمت بسیار پایین تراکنش ها تبدیل به یک ارز شده که مردم عادی واقعا بتوانند از آن استفاده کنند و تنها آن را به چشم یک سرمایه گذاری نبینند. دوژکوین تبدیل به محبوبترین ارز دیجیتال در اینترنت شده که توانسته افراد و کاربران را صرفا به دلیل محتوای کارهایی که انجام می دهد جذب خود کند.

فرض کنید مثلا شخصی بخواهد 10 سنت به عنوان پاداش به یک شخص دیگری برای پیام های حمایتگرش بر روی Reddit بفرستد. در بیتکوین ده سنت تقریبا برابر 0.000006 یک سکه می باشد اما در دوژکوین ده سنت به راحتی برابر 6.02 تا DOGE می شود که نرخ تبدیل بسیار ساده تری است، نه؟

علاوه بر این خود تراکنش هم بسیار سریعتر و با کارمزد بسیار کمتری از بیتکوین انجام می شود. به همین دلیل، دوژکوین تبدیل به محبوبترین ارز بین تولیدکنندگان محتوا برای پاداش دادن سریع و راحت به کاربرانشان شده است. خیلی شایع شده که افراد در Reddit و یا توییتر در ازای محتویات سرگرم کننده به همدیگر با دوژکوین پاداش می دهند .

جکسون پالمر (Jackson Palmer ) به عنوان سازنده ی دوژکوین از این قضیه بسیار خرسند بوده و در یکی از مصاحبه هایش گفته :

دوژکوین یکی از معدود ارزهای دیجیتالی است که همین الان هم به صورت پول و نه به عنوان یک سرمایه گزاری اینترنتی ، در حال رد و بدل شدن است. مردم دوژکوین را به یکدیگر به عنوان پاداش و در ازای خدماتشان و یا برای تجارت می دهند و نه اینکه آن را نگه دارند تا بازار نوسان پیدا کند که آن را بفروشند و سود ببرند و این همان راهی است که ارزهای دیجیتال باید بروند و فلسفه ی ارز همین است.

مساله ی دیگری که دوژکوین را از بقیه ارزهای امروزی مجزا می کند جامعه ی مجازی دوستانه و حمایتگر ماست. حساب های حامی دوژکوین در ردایت بیش از 100000 کاربر دارند که از پاداش دادن به هم و رد و بدل کردن DOGE هایشان لذت می برند.

جامعه ی ما (که خودشان را شایب می نامند) عموما بسیار مثبت بوده و با آغوش باز پذیرای اعضای جدید است. برای مثال بیایید به این پست محبوب در ردایت نگاهی بیندازیم که کاربری به نام Change1378 نوشته است: 

هر چه دوژکوین قویتر و جدی تر میشود و هر چه ارزش آن در بازار بیشتر می شود ، ما باید تلاش بیشتری بکنیم تا جامعه مان را به صورت محیطی دوستانه و صمیمی حفظ کنیم ، پول روابط را خراب می کند و من واقعا دوست ندارم پول این جامعه ی زیبای ما را هم تبدیل به یک حیوان تشنه ی خود کند. ما نباید فراموش کنیم که چه چیزی دوژکوین را منحصر به فرد کرده. ما باید همواره راهی پیدا کنیم که دوژکوین رشد کرده و شکوفا شود در حالی که مثل سابق دوستانه و خونگرم باقی بماند. یک کاربر دیگر با نام Redz0ne در پاسخ می نویسد: داستان دوژ لبخند به لب مردم می آورد و این همان کاری است که دوژکوین هم باید انجام دهد.

جامعه دوژکوین همچنین یک سازمان خیریه به نام بنیاد دوژکوین هم تاسیس کرده که هدفش استفاده از دوژکوین برای کارهای خیر و تبلیغات و برگزاری امور خیریه است. اولین کار این بنیاد در سال 2014 انجام شد که در آن کاربران دوژکوین بیش از 50000 دلار برای کمک به تیم سورتمه جاماییکا برای رفتن به المپیک زمستانی سوچی جمع کردند. به لطف دوژکوین این تیم توانست در المپیک آن سال شرکت کند.

با الهام از موفقیت این کار، بنیاد دوژکوین با کمک یک بنیاد خیریه دیگر به نام "آب" شروع به جمع آوری کمک های مردمی برای ساخت چاهی در روستای تانا در کشور کنیا کرد. خیلی زود این کار نیز به سرانجام رسید و بیش از 40 میلیون سکه DOGE از سوی بیش از 4000 کاربر دوژکوین برای این منظور اهدا شد که ارزش معادل 30000 دلار داشت.

در 25 ماه مارس 2014، جامعه دوژکوین بیش از 67 میلیون سکه (معادل 55000  دلار ) برای اسپانساری راننده ی NASCAR "جاش وایز" جمع آوری کرد. او با ماشینش که با لوگوی دوژکوین تزئین شده بود در مسابقات زیادی شرکت کرده است.

جامعه ی ما همچنین به اندازه ای پول جمع کرده تا بتوانیم یک سکه ی فیزیکی از لوگوی خود را به ماه بفرستیم. این کار قرار است در سال 2019 انجام شود. بله دوژکوین واقعا دارد به ماه می رود!

ما قطعا امیدداریم که جامعه ی دوژکوین هر روز شکوفاتر شده و برای کارهای خیریه بیشتری ( و البته کارهای با مزه ی بیشری) کمک جمع آوری کند.

تاریخچه دوژکوین

در تاریخ 27 نوامبر سال 2013 جکسون پالمر که یک بازاریاب اینترنی اهل سیدنی استرالیاست ، یک جوک با مضمون زیر بر روی توییتر فرستاد:

من که دارم رو دوژکوین سرمایه گذاری میکنم، مطمئنم یکی از غول های آینده می شه!

این شوخی توجه بیلی مارکوس را که یک مهندس نرم افزار اهل پورتلند بود به خود جلب کرد. او بعدها با پالمر تماس گرفت و پیشنهاد داد تا دوژکوین را به واقعیت تبدیل کنند. تنها بعد از یک هفته در ششم دسامر دوژکوین به عنوان یک کریپتوکارنسی در دسترس همگان بود.

به یکباره هجمه ی گسترده ای درباره ی این سکه ی جدید در اینترنت به راه افتاد و چیزی که به عنوان یک شوخی و برای سربه سر دیگران گذاشتن شروع شده بود تبدیل به یک ارز دیجیتال جدی شد . تازه آن زمان بود که جکسون پالمر کم کم به جدیت شوخی خود ایمان آورد :

چیزی که من را از آن موقعیت به چیزی که امروز هستم ، یعنی کسی که واقعا میخواهد ساخته اش موفق شود، جامعه ای ایست که حول دوژکوین گرد آمده است. دوژکوین فعالترین جامعه را در بین تمام ارزهای دیجیتالی که من دیده ام دارد، ما حتی از بیتکوین فعالتریم. جامعه ای ما متشکل از افرادی است که خیلی خودشان را جدی نمیگیرند و بیشتر این ارز را برای خوشگذرانی و پاداش دادن به هم استفاده می کنند. البته من کاملا ایمان دارم که دوژکوین یک سوژه ی تیغ زن و به دنبال پول نیست.

پالمر در همان مصاحبه به آنچه در آینده برای دوژکوین پیشبینی می کند اشاره کرده و می گوید:

تا وقتی که جامعه ی ما همینطور فان باقی بماند و خودش را جدی نگیرد من پشتش خواهم بود. اما لحظه ای که بعضی ها مثلا بگویند داریم سری در میان سرها می شویم و باید از این موقعیت استفاده کنیم و پولی به جیب بزنیم من به راحتی از تیم جدا خواهم شد. چون من دوست ندارم خودم را درگیر پول و مادیات بکنم. من این کار را از قدم اول با همین نیت شروع کردم.

دو ماه بعد از معرفی ، شوخی پالمر 50 میلیون دلار ارزش داشت. تا اواسط سال 2015، 100 میلیارد سکه ی دوژکوین در حال دست به دست شدن بود. اما متاسفانه، این موفقیت های بزرگ اقتصادی، شخصیت های حریص و بدی را هم به خود جلب کرد. یک کلاهبردار 750000 دلار از حامیان دوژکوین گردآوری کرد تا یک کریپتوکارنسی جدید راه اندازی کند، چیزی که هرگز تحقق نیفتاد. تا به حال هکرها هزاران دلار از DOGE را از کیف پول کاربران این پلتفورم دزدیده اند. پالمر به سرعت از تجاری شدن ارز بامزه اش ناراحت شد. او هرگز دوژکوین را برای خودش نخواسته و پیشنهادات تجاری زیادی را رد کرده است، از جمله پیشنهاد سرمایه گذاری 500000 دلار که از سوی یک شرکت سرمایه گذاری استرالیایی مطرح شده بود.

در سال 2015، پالمر اعلام کرد که قصد ترک دوژکوین را دارد چرا که  او قول داده بود اگر افرادی شروع به تجاری کردن شوخی او بکنند این کار را خواهد کرد.  با این حال، Dogecoin همچنان به رشد خود ادامه داده و بر محبوبیت و ارزش آن افزوده می شود. با اینکه دوژکوین برای مدتی دچار رکود شده بود، اخیرا شاهد افزایش چشمگیری در ارزش بوده است و در اواخر دسامبر 2017، ارزش سرمایه 1 میلیارد دلاری را تجربه کرده است.

تیم Dogecoin

تیم Dogecoin به طور کامل از داوطلبان تشکیل شده است. این تیم در ابتدا توسط جکسون پالمر و بیلی مارکوس ایجاد شد، که اکنون نام آن "Shibetoshi Nakamoto" است – که برگرفته از نام خالق بیتکوین یعنی، Satoshi  Nakamoto می باشد. توسعه دهندگان این ارز شامل Max Keller، Ross Nicoll و Patrick Lodder هستند.

رقبا و چالش ها

همه ی کریپتوکارنسی های معروف دنیا مانند Bitcoin، Ethereum و Ripple رقبای دوژکوین محسوب می شوند. با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که Dogecoin هرگز برای تبدیل شدن به باارزشترین یا بزرگترین کریپتوکارنسی به وجود نیامده. سازندگان از همان ابتدای کار میخواستند قیمت سکه شان به عمد کم باقی بماند تا کاربران اینترنت به راحتی توانایی استفاده از آن را داشته باشند.

بزرگترین چالش دوژکوین در حال حاضراین مساله است که بیش از دو سال است که هیچگونه بروز رسانی ای از این ارز منتشر نکرده اند. اگر آنها نتوانند با دنیای کریپتو که هر روز در حال توسعه است همخوانی خود را حفظ کنند ، ممکن است در نهایت در گرد و غبار زمان گم شوند.

با این حال، حتی بدون به روز رسانی، این ارز همچنان در حال حرکت رو به بالاست. شاید این مساله برای خیلی ها نکته ای مثبت باشد، اما برای خالق Dogecoin، یعنی جکسون پالمر، بسیار ناامید کننده است:

من به تیم توسعه ی هسته دوژکوین ایمان زیادی دارم که بتوانند نرم افزار را پایدار و ایمن نگه دارند، اما اینکه یک ارز که رویش عکس یک سگ دارد و بیش از دو سال است هیچ آپدیتی ارائه نکرده ارزشی معادل 1 میلیارد دلار دارد خود گویای خیلی مسایل در مورد فضای کریپتوکارنسی هاست.

پالمر نه تنها  از آنچه دوژکوین به آن تبدیل شده راضی نیست بلکه با کل حوزه کریپتوکارنسی ها هم به عنوان یک کل مشکل دارد. در حالی که جامعه و توسعه دهندگان دوژکوین افزایشهای اخیر ارزش این ارز را جشن می گیرند، پالمر معتقد است که همه آنها به طور کامل هدف اصلی به وجود آمدن ارزهای دیجیتال را فراموش کرده اند.

پالمر معتقد است : "این واقعیت که اکثر مکالمات امروز رسانه ها و بین همتایان همواره بر روی پتانسیل سرمایه گذاری متمرکز شده بسیار نگران کننده است، زیرا توجهات را از ذات این تکنولوژی و اهداف این جنبش به بی راهه برده است."

با وجود نظرات و نگرانی های خالق دوژکوین، اکثر جامعه ی مجازی این ارز از موقعیتی که سکه ی محبوبشان دارد راضی بوده  و به مسیری که در آینده طی خواهد کرد بسیار خوش بین هستند.

نتیجه گیری

آنچه که در ابتدا با یک شوخی شروع شد امروز تبدیل به یکی از معروفترین کریپتوکارنسی های جهان تبدیل شده است.

دوژکوین اگرچه اهداف بلندپروازانه و باکلاس خیلی از ارزهای امروزی را ندارد اما صاحب یکی از بزرگترین و رو به رشدترین جامعه های مجازی در بین تمام ارزهای دیجیتال می باشد. جامعه ای پر از اعضای صمیمی و بی خیال که مسایل را خیلی جدی نمی گیرند. و این چیزی است که دوژکوین را از بقیه مجزا کرده و دلیلی شده برای تبدیل این ارز به یکی از موفقترین های بازار. این جامعه ی وفادار همواره با آغوش باز اعضای جدید را میپذیرد و اعضای آن واقعا از سکه هایشان استفاده می کنند نه اینکه آن را کنار بگذارند تا ارزشش در بازار بالا برود و سود کنند.

اگرچه خالق این ارز سالها پیش پروژه را ترک کرد، اما دوژکوین همچنان مسیر رو به بالایش را ادامه داده و همه ی اینها به لطف جامعه ی حمایت گر و وفادار این ارز دیجیتال است.

نام ارز	دوج کوین
نام انگلیسی	Dogecoin
نماد	Doge
تاریخ راه اندازی	Dec 2013
آیکن
آدرس سایت	http://dogecoin.com
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	نامحدود
الگوریتم رمز نگاری
کیف پول ها
صرافی ها

یک فورک از لایت کوین است که در ابتذا به عنوان یک پروژه‌ی تفریحی شروع به کار کرد

ترون (Tron ) چیست ؟

پروتوکل ترون به گونه ای در حال طراحی است که پس از تکمیل کاربران در سرتاسر دنیا به راحتی بتوانند مطالب خود را منتشر کرده و داده های شخصی خود را بر روی بلاکچین ذخیره کنند. این داده های مذکور میتواند هر چیزی باشد، از یک متن ساده گرفته تا صوت و تصویر.

توکن مخصوص ترون با نام Tronix (TRX) که بر مبنای اتریوم ارائه شده، برای تسهیل اشتراک فایل بر روی اکوسیستم ترون به کار خواهد رفت. برای مثال یک کاربر ممکن است سکه های Tronix خود را برای دسترسی به آخرین محتویات یک سرویس دهنده ی سرگرمی یا ویدیو برای این ارائه دهنده (مثل یوتیوب) بفرستد.

هدف بلندپروازانه ی این پروژه ایجاد یک فضای آنلاین سالمتر برای ارائه محتویات سرگرمی-محور می باشد. دنیای امروز اینترنت و محتویات آن توسط واسطه هایی چون فیسبوک ، یوتیوب و توییتر مدیریت می شود که بخشی از درآمد تولید کننده های محتوا را برای خود بر میدارند. با استفاده از تکنولوپزی بلاکچین، ترون امیدوار است تا بتواند انتشار تمامی محتویاتی که امروزه بر روی چنین سرویسهایی انجام می شود را بدون سانسور و در فضایی کاملا غیرمتمرکز تسهیل کند.

از این نظر شاید بتوان گفت که ترون وجوه مشترک زیادی با دیگر توکن اتریوم محور یعنی بیسیک اتنشن توکن (BAT ) دارد. از نظر تیمهای پشت صحنه نیز هر دوی این ارزها توسط گروه های بسیار قوی و با تجربه مدیریت میشوند که هدفشان ساختن آینده ای غیرمتمرکز است.

شاید واضح ترین و مهمترین تفاوت بین دو پروژه مناطقی که در آن شکل گرفته اند باشد.  در حالی که تیم بت در آمریکای شمالی مستقر است، تمامی اعضای پروژه ترون در چین مستقر هستند.

همانطور که احتمالا می دانید در چین استفاده از اینترنت و همینطور کریپتوکارنسی ها به شدت با دنیای غرب متفاوت است. اگر واقعا قصد سرمایه گزاری در ترون را دارید مطمئنا ارزشش را دارد که سعی کنید این اختلافات را درک کنید، این قضیه در نتیجه ما را به مسایل زیر خواهد رساند:

چین و مقاومت در برابر کریپتوکارنسی ها

شاید حتی تصور میزان سانسور محتویات در کشور چین برای بسیاری از ما مشکل باشد. برای همین اجازه دهید با چند مثال کوچک شما را به دنیای اینترنت چین ببریم.

بگذارید با مرگ Liu Xiaobo که تابستان پیش اتفاق افتاد شروع کنیم. او یکی از مخالفان دولت چین و از فعالان حقوق بشر و طرفداران تغییرات سیاسی در کشورش بود که ده سال آخر عمر خود را در زندان گذراند. بعد از مرگ او دولت چین همه آنچه حتی سر سوزنی به این شخص مربوط می شد سانسور کرد، از آوردن نامش گرفته تا پیام ها و اعلامیه های ترحیم و حتی ایموجی شمع  در پیام رسان ها.

جالب اینجاست که این حجم سانسور تنها محدود به پیام های کاربران در شبکه های اجتماعی  نبوده و خصوصس ترین پیام های افراد بر روی پیام رسان ملی این کشور یعنی WeChat را نیز شامل می شود.

این درجه از سانسور چیزی است که ترون رویای کاستن از آن یا حتی از بین برداشتن کامل آن را در سر دارد. از دید یک سرمایه گذار، یک کریپتوکارنسی که بتواند شبکه ای مقاوم در برابر سانسور ارئه کرده و کمک کند که کاربران چینی هم به سایر کاربران در دنیا بپیوندند، قطعا باارزش و مهم خواهد بود. از سوی دیگر، خیلی ها هم ممکن است بگویند حتی تصور چنین پروژه ای لااقل در حال حاضر دور از ذهن بوده و امکان پذیر نمی باشد.

با داشتن یک نقشه ی راه 8 تا 10 ساله، باید پیشرفت ترون را در سالهای آتی رصد کرد تا ببینیم شانس موفقیت آنها در چین چقدر می تواند به واقعیت نزدیک باشد.

تیم ترون

ترون توسط مدیرعاملش یعنی Justin Sun هدایت می شود که در سال 2017، نامش در میان لیست 30 شخصیت تاثیرگذار زیر سی سال آسیا توسط فوربس ثبت و منتشر شده است. او همچنی با موسس Alibaba یعنی Jack Ma روابط نزدیکی داشته و تحت حمایت های او قرار دارد. از میان موفقیت های پیشین سان می توان به ساخت اپلیکیشن Peiwo که یک بازی با بیش از 10 میلیون کاربر است اشاره کرد. این برنامه البته اولین اپلیکیشنی هم خواهد بود که از سکه TRX برای خرید محتویات استفاده می کند. این قضیه می تواند شروع مناسبی برای ترون جهت دستیابی به مخاطب عام نیز باشد.

بقیه تیم Tron شامل بیش از دوازده توسعه دهنده با تجربه وب و همچنین چندین رهبر کسب و کار با نفوذ و سرمایه گذارانی از دنیای کریپتو است که همه آنها چینی هستند.

شبکه Tron در حال حاضر توسط بنیاد Tron که یک شرکت غیرانتفاعی مستقر در سنگاپوراست اداره می شود. این بنیاد همچنین از تیم توسعه تروون پشتیبانی کرده و از باز بودن و شفافیت پروژه در طی پروسه توسعه ی تکنولوژی بلاکچین اطمینان حاصل می کند.

نقشه ی راه و کد منبع باز

ترون در حال حاضر در مرحله اول نقشه راه خود قرار دارد. این مرحله، Exodus نامیده می شود و بر آزادی اطلاعات متمرکز است. هدف این مرحله این است که تا پایان سال 2018، یک پلت فرم کاملا کاربردی برای انتشار، ذخیره و به اشتراک گذاری محتوای دیجیتال ارائه شود.

بازبینی کد منبع باز این پروژه نشان می دهد که هنوز کلی کار باید انجام شود تا فقط همین مرحله از چشم انداز ترون به حقیقت بپیوندد.

در این مرحله از کار، ساختار کد فرق چندانی با اتریوم نداشته و تقریبا تماما از کدهای دستوری موجود اتریوم استفاده کرده و چیز تازه ای ارائه نشده است. البته این قضیه برای این ابتدای کار مساله ای نیست و خودش به نحوی تضمین کننده ی باگ های کمتر در کد پروژه است چرا که قبلا امتحانش را در جایی بزرگتر پس داده است. اما با در نظر گرفتن شکاف و تفاوت های بزرگ بین این کد موجود و آنچه در توضیحات و نقشه راه این پروژه ارائه شده است باید بگوییم که سرمایه گذاران ترون با سرمایه ی 12 میلیاردی اش باید بیش از این محتاط باشند.

مرحله ی دوم از نقشه ی راه ترون که Odyssey یا همان اودیسه نامگذاری شده، مرحله ی حذف تمامی سرویس های واسطه و سرازیر کردن درآمدها مستقیما به جیب تولیدکننده های محتواست.

فاز 3، با نامGreat Voyage  یا  سفر بزرگ، طبق برنامه ریزی در تابستان سال 2020 آغاز می شود. این مرحله توضیح می دهد که چرا ساختار فعلی کد Tron شبیه Ethereum است، چرا که هدف آن دادن امکان فروش شخصی توکن به کاربران یا "Personal ICOs" است که مشابه فروش توکن های اتریوم می باشد. به عبارت دیگر، سازندگان محتوا می توانند توکنهای خود را در مقیاس کوچک به فروش گذاشته و سرمایه شان را افزایش دهند که به آنها امکان می دهد محتوای بیشتر و بهتر ارائه دهند.

در فاز 4، با نام Appolo یا آپولو، ترون قصد دارد یک پلتفرم معاملاتی کاملا غیرمتمرکز برای تمام توکن های ایجاد شده در Tron ارائه کند.

در مرحله 5، با نام Star Trek، با ساخت و ارائه یک پلت فرم غیر متمرکز ویژه ی ارائه بازی های آنلاین توسط توسعه دهندگان بازی ،مفاهیم مرحله 4 به یک سطح بالاتر ارتقا می یابد و ترون را وارد یک بازار 10 میلیارد دلاری می کند.

 و در نهایت مرحله نهایی، ابدیت یا Eternity،به  توسعه دهندگان امکان ساخت کامل سیستم عاملهای مخصوص بازی را بر روی Tron داده و سرمایه گذاران را قادر به سرمایه گذاری در بازی ها و سیستم عاملهای موردنظرشان می کند.

نقشه ی راه ترون به گونه ای زمان بندی شده که تمام این 6 فاز تا سپپتامر 2027 به پایان رسیده و تکمیل شود که البته راه طولانی ای خواهد بود. در صورتی که هر مرحله با موفقیت تکمیل شود به جرات میتوان گفت ترون در آینده تبدیل به یکی از بزرگترین کریپتوکارنسی های دنیا از نظر میزان سرمایه و بازار تبدیل خواهد شد.

کلام آخر

به طور قطع ترون یکی از هیجان انگیزین پروژه های کریپتوکارنسی حال حاضر است. این پروژه را میتوان یک نمونه بارز از تلاش هایی دانست که پارامتر تمرکززدایی در آن حداقل از نطر تئوریک، برتر از سایر سرویس ها و سیستم عاملهای کنونی است. علاوه بر این، امکان ارائه و نشر محتوای مقاوم در برابر سانسور در کشوری مثل چین به خودی خود بسیار قابل توجه است.

با تمام این توصیفات، تنها از دید یک علاقه مند به حوزه ی کریپتوکارنسی هم که به قضیه بنگریم، دیدن چنین رشد سرسام آوری در میزان سرمایه ترون بسیار حیرت انگیز است.

به راستی چه تعداد از سرمایه گذارانی که این سکه ها را خریداری کرده اند توکن های خود را تا 8 تا 10 سال آینده که این پروژه به ثمر می رسد نگه خواهند داشت و چه تعدادی فقط برای فروش و یک سود کوتاه مدت خرید انجام داده اند؟ هر چه که باشد باز 11 میلیارد دلار رقم بسیار بالایی است.

ما که امیدواریم تمام آنچه گروه ترون در نقشه راه خود آورده است به واقعیت بپیوندد. دنیا با وجود چنین پروژه هایی قطعا جای بهتری خواهد بود.

نام ارز	ترون
نام انگلیسی	Tron
نماد	TRX
تاریخ راه اندازی	Dec 2013
آیکن
آدرس سایت	https://tron.network
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	99,000,000,000
الگوریتم
کیف پول ها
صرافی ها

 ترون با هدف  ساخت یک سیستم سرگرمی محتوا در سراسر جهان بوجود آمد.

نِم  (NEM ) چیست ؟

نِم اولین بلاکچین با سیستم "دارایی هوشمند" در دنیاست. این پروژه یک پلتفورم جهانی است که متدی را برای ایجاد و حفظ یک لجر (دفتر کل ) ایمن برای ثبت تراکنش های مالی  ارائه کرده است.

تکنولوژی بلاکچین نِم پتانسیل آن را دارد تا گستره ی وسیعی از سیستم های ردیابی تراکنش و همچنین دفتر های کل را به شکل فوق العاده ای ساده و ایمن گرداند. نم یک رابط کاربری API سازگار را ارائه کرده که میتواند با تمام زبانهای برنامه نویسی استفاده شود.

با در نظر داشتن سفارشی سازی مدولار و به لطف "سیستم دارایی هوشمند" خود،  نم طوری طراحی شده که قابلیت استفاده در تقریبا تمام اپلیکشین ها را دارد.

با داشتن سرمایه ای معادل 2 میلیارد دلار، از تاریخ اکتبر 2017 ، نم جایگاه هفتم در بین بزرگترین ارزهای دیجیتال دنیا را به خود اختصاص داده است.

تاریخچه نم

نم در تاریخ سی و یکم مارس سال 2015 با معرفی ارز خود با نشان XEM شروع به کار کرد. کدهای این پلتفورم برخلاف اکثر کریپتوکارنسی های دیگر که اکثرا فورک هایی از کدهای موجود بودند، از ابتدا در جاوا نوشته شد.

زمان اصلی متولد شدن نم را میتوان ژانویه 2014 دانست، هنگامی که در یک نشست به نام Bicointalk تقاضای همکاری آزاد برای ایجاد یک کریپتوکارنسی جامعه-محور مطرح شد. در همان آغاز این پروژه بیش از 1500 سرمایه گزار را جذب کرد سهام XEM را خریداری کردند. آن زمان هر سهم معادل 2.25 میلیون سکه ی XEM بود.

نم چه کاری انجام می دهد؟

کارکرد بنیادین نم در حقیقت استفاده از چیزیست که شرکت آن را "سیستم دارایی هوشمند" می نامد. به طور خلاصه، این سیستم به کاربران امکان استفاده از یک بلاکچین سفارشی سازی شده بر مبنای نیاز قراردادهای هوشمند خود را می دهد.

خوب حالا این "سیستم دارایی هشمند" به چه معناست؟

دارایی هوشمند در واقع چیزی است که نم از طریق آن داده های مربوط به معاملات تجاری را مدسرست میکند. "دارایی هوشمند" در واقع چیزیست که به شما قدرت استفاده از نم را به گونه ای می دهد که گویی یک بلاکچین مخصوصی است که برای مدیریت دارایی های شما ساخته شده است.

سیستم دارایی هوشمند را میتوان به چهار قسمت تشکیل دهنده زیر تقسیم کرد:

1 – آدرسها (َAddresses ) : فضاهایی که در آن سکه ها، قراردادها، سندها و یا هر مدرک تجاری دیگری نگهداری می شود. آدرس ها در واقع آیتم های منحصر به فردی هستند که قابلیت به روزرسانی دارند. این فضاها می توانند یک حساب کاربری ساده برای نگهداری سکه ها و یا بسیار پیچیده تر مانند پکیج های قابل جابجایی و اسناد مربوط به املاک و یا سایر اسناد حقوقی باشد.

2 – موزاییک ها (mosaics ): شامل توکن های سفارشی و یا سایر آیتم های دیجیتال می باشد. موزاییک را میتوان چیزی مثل همان سکه فرض کرد و یا چیزی مثل حواله سهام و یا امتیاز و ...

3 – فضای نام (namespace ) : آدرس های اینترنتی که هویت شما را اثبات کرده و به دارایی های شما یک مکان برای نگهداری اختصاص می دهد. نم به شما این امکان را می دهد تا مکانی اختصاصی برای نگهداری دارایی های خود بر روی بلاکچین NEM ایجاد کنید و از این طریق دسترسی به آنها را ساده تر و ایمن تر گردانید.

4 – تراکنش ها (Transactions ): این قسمت دارایی های هوشمند شما را به گردش انداخته و به شما اجازه میدهد تا مثلا موزاییک بین ادرس های مختلف تبادل کنید و یا مالکیت ادرس های مختلف را تایید یا به شخص دیگری انتقال دهید.

برای سهولت کار، نم لیستی از کاربردهای بالقوه "سیستم دارایی هوشمند" را نیز منتشر کرده است. برخی از این کاربرد ها شامل: رای گیری، مالکیت سهام، نگهداری ایمن مدارک و اسناد، برنامه های مربوط به مشوق های واداری، پرداخت های سیار، و خدمات تحویل. بسیاری از همین کاربردهای به ظاهر ساده خود مبنای صنایع بزرگی در دنیای امروز محسوب می شوند که همین مساله بیانگر میزان گسترتگی بسیار چشمگیر میزان مشتری مداری نم می باشد.

همانطور که در توضیحات شرکت نم آمده است، نم به گونه ای طراحی شده تا یک تکنولوژی بلاکچین قابل سفارشی سازی برای استفاده در کسب و کارهای مختلف ارائه دهد. به دلیل سازگاری بسیار بالای نرم افزار نم استفاده های بالقوه از آن تقریبا بیشمارند. برای مثال، قراردادهای هوشمند این شبکه را میتوان به عنوان نرم افزار لجر مرکزی برای بانک ها استفاده کرد یا تراکنش های مختل انجام گرفته توسط شرکت های مختلف را دنبال کرد و یا مدارک و اسناد دولتی را مثل برگه تولد دریافت و ارسال نمود.

برخلاف بیتکوین یا لتریوم، نم قرار نیست به عنوان یک ارز دیجیتال استفاده شود. در واقع سکه های NEM را میتوان استفاده کرد تا از طریق آنها سکه های خصوصی خود را بسازید و انها را در بازار ارائه کرده و برای استارت آپ های خود سرمایه گزار جذب کنید.

به گفته ی خود شرکت، رویکرد NEM این است که به توسعه دهندگان اجازه دهد با استفاده از طیف بینهایت گسترده ی قابلیت های ترکیبی که این بلاکچین ، برنامه هایی به همان نسبت قدرتمند و منعطف ساخته و ارائه دهند.

چرا نم استفاده کنیم :

نم هزینه ی تراکنش بسیار پایینی معادل 0.01% دارد

در پردازش تراکنش ها، نم از یک کد جدید استفاده می کند که برای بهبود بازده تراکنش ها طراحی شده است. هر تراکنش XEM حدود 6 ثانیه طول می کشد تا نشان داده شود و حدود 20 ثانیه هم برای تایید آن زمان لازم است. از سوی دیگر، هر تراکنش بیتکوین حدود 1 ساعت یا بیشتر برای تایید شدن زمان می برد.

کارمزد تراکنش های انجام شده بر روی بلاکچین عمومی نم (انتقال دارایی و سکه و غیره) بسیار پایین است. در حال حاضر کارمزد هر تراکنش 0.01 درصد می باشد. یعنی برای مثال برای انتقال صد دلار سکه نم تنها یک سنت باید هزینه بپردازید.  در مقابل شبکه هایی مثل Paypal برای هر تراکنش 2.6 درصد هزینه می گیرد و سایر کارت های اعتباری هم حدود 1.5 درصد کارمزد می گیرند. باید توجه داشت که کارمزد تراکنش ها در نم به نسبت دیگر کریپتوکارنسی ها هم ارزانتر است.

نم بسیار مقیاس پذیر است

شبکه نم بینهایت مقیاس پذیر است. در حال حاضر سرعت انجام تراکنش ها در این شبکه به راحتی با بیتکوین رقابت می کند. البته با اجرای اپدیتهایی که برای این شبکه در نظر گرفته شده سرعت پردازش آن به صدها و حتی هزاران تراکنش در ثانیه هم خواهد رسید.

در مقابل بیتکوین در حال حاضر تنها قادر به انجام 4 الی 5 تراکنش در ثانیه است. این مساله یکی از مشکلات بزرگیست که بیتکوین با آن روبرو است و باعث شده که بیتکوین به دو و یا حتی سه نوع سکه ی جدید تقسیم شده است.

 با گفتن این مسایل شاید این سوال پیش بیاید که اگر NEM قرار نیست به عنوان ارز استفاده شود پس چه نیازی به معامله ی سکه می باشد؟

در پاسخ باید گفت در آینده اگر شرکت های مختلف به استفاده از نم روی بیاورند در نهایت مجبور خواهند شد تا دارایی های دیجیتال خود را به مکان های مختلف ارسال کنند. برای این کار لازم است که این اسناد و مدارک بر روی شبکه ی عمومی نم منتقل شوند و ارسال مدارک بر روی شبکه ی عمومی هم نیازمند پرداخت کارمزد می باشد که تنها باید به شکل XEM پرداخت شود.

از این رو سرمایه گذاران این شبکه در آینده شاهد افزایش سرمایه خود خواهند بود چرا که تعداد سکه هایی که نم ارائه کرده ثابت خواهد ماند و با وجود تنها 9 میلیار سکه ی XEM ، در آینده با افزایش استفاده از این شبکه ارزش این سکه هم افزایش یافته و سرمایه مشترکین نیز رشد خواهد کرد.

نم از روش های کشت منحصر به فردی استفاده می کند

برای کسانی که علاقه مند به کشت (Harvest ) سکه برای خود می باشند، نم یکی از سودآورترین کریپتوکارنسی هاست (برخلاف سیستم استخراج (mining) سایر ارزهای موجود).

این پلتفورم از متد منحصر به فرد "گواه اهمیت" یا POI و همچنین "کشت تجمعی"  برای اعطای سکه ی پاداش به کاربران استفاده می کند.

هنگامی که یک بلاک کشت می شود، نم تراکنش انجام شده در آن بلاک را تایید کرده و بلاک مذکور را به صورت دائمی به بلاکچین اضافه می کند و نهایتا کارمزد تراکنش های انجام شده در آن بلاک را به عنوان پاداش به کشت کننده آن بلاک اهدا می کند. در حقیقت POI برای هر کاربر نشان دهنده ی این است که چه کسی یک بلاک را کشت کرده است، این مساله توسط سه فاکتور عمده مدیریت می شود:

1 - مقدار سهام آن کاربر و یا اینکه سکه های کاربر مذکور به چه مدت در حسابش موجود بوده است.

2 – کسانی که کاربر مذکور با آنها تراکنش انجام داده است و یا اینکه اصلا کاربر با اشخاص دیگری در شبکه تراکنش داشته یا خیر

3 – تعداد و مقدار تراکنش های انجام شده طی 30 روز اخیر.

کشت تجمعی یا (delegated harvesting ) در حقیقت راهی مطمئن برای افزایش قدرت یک حساب است بدون آنکه اطلاعات خصوصی حساب مذکور آشکار شود.این مساله مزایای زیادی دارد، برای مثال اصلا نیاز نیست که سیستم شما روشن باشد تا کشت  انجام دهید و عمل کشت برای هر کاربری که بیش از 10000 XEM پس انداز داشته باشد به طور خودکار انجام می شود.

این متد انقلابی که توسط نم به کار برده شده زمین را برای کاربران هموار کرده و تمام قدرت را نه استخراج کننده ها و محتکران بلکه به کاربران داده است.

چه چیز نم را از سایر ارزهای دیجیتال مجزا می کند

نم 100 درصد قابل ردیابی است

قابلیت پیگیری نم یکی از مهمترین مولفه های مجزا کننده ی آن است. در شبکه نم ، بر خلاف رقبایی مثل Monero هیچگونه تراکنش خصوصی ای انجام نمی شود.

اگرچه بسیاری از اعضای جامعه بلاکچین ها این خاصیت را یک ویژگی منفی تلقی می کنند اما این خصوصیت چند مزیت نیز دارد. مثلا قابلیت پیگیری به شبکه اجازه می دهد تا تمهیدات امنیتی مانند حفاظت فروشنده و خریدار را به کار گیرد. این یکی از دلایلی است که نم یک ارز بسیار ایمن می باشد. تا به امروز هیچگونه مساله امنیتی ای در این شبکه گزارش نشده است.

نم همچنین به کسب و کارها این امکان را می دهد تا دخل و خرج خود را کنترل کنند، این ویژگی بسیار مفید بوده و قطعا باعث خواهد شد تا کسب و کارهای بیشتری در آینده جذب آن شوند.

نم انرژی کمتری مصرف می کند

مقدار مصرف انرژی نم برای اجرای یک گره یا کشت صد مرتبه کمتر از بیتکوین می باشد. به همین دلیل است که کارمزد تراکنش ها در این بلاکچین تقریبا ذره ای از آنچیزیست که شبکه های رقیب می گیرند.

ارز نم تورم ندارد

یکی دیگر از ویژگی های خوب نم این است که تمام سکه های آن (حدود 9 میلیارد سکه ) هم اکنون ایجاد شده اند. این بدین معنی است که این ارز هیچگونه تورمی نخواهد داشت. برای اکثر ارزهای دیگر مانند بیتکوین و لایتکوین پروسه ی استخراج همچنان ادامه داشته و سکه های جدید را در چرخه ی شبکه قرار می دهد که همین مساله منجر به بروز تورم برای ارزهای مذکور می گردد.

تمرکز نم بر روی خرده فروشی نیست

یکی از چیزهایی که نم اصلا توجهی به آنها نشان نمی دهد قیمت سکه و یا خرده فروشی است. بسیاری از کریپتوکارنسی ها هم اکنون بیشتر بر روی خود سکه هایشان تمرکز دارند اما نم بیشتر پلتفورم محور بوده و به توسعه جامعه مشترکین خود و ایجاد اپلیکیشن های جدید برای پلتفورم خود متمرکز است.

همانطور که مدیرعامل  نم در یکی از سخنرانی هایش گفته : استراتژی گروه نم دنبال کردن روابط تجاری ، جذب توسعه دهندگان، کمک به ICO ها و تشویق همکاری با شرکت های دیگر است.

رقبا و چالش ها

نم چند رقیب بزرگ مانند Ripple, Factom, Ubiq دارد. البته مهمترین رقیب این شبکه اتریوم است که با نزدیک 30 میلیارد دلار بازار سرمایه ،دومین کریپتوکارنسی بزرگ دنیاست.

در مقایسه با رقبا، نم به نظر انتخاب پایدارتری برای ایجاد برنامه های کاربردی جدید که از مدل های تجاری واقعی پیروی کنند می باشد. امنیت این شبکه و ویژگی های توسعه ای آن به کارآفرینان بلاکچین این امکان را می دهد که به جای تمرکز بر دشواری های تکنیکی بر روی مشکلات مربوط به کار خود تمرکز کنند. منحنی بادگیری این شبکه نیز بسیار ملایمتر از بلاکچین اتریوم است.

یکی از بزرگترین چالش های نم این است که چگونه به افراد کاربرد دقیق این بلاکچین را نشان دهد. عموما، ارز هایی مثل Litecoin به گونه ای طراحی شده اند که مثل پول های فیزیکی استفاده شوند. اما XEM برای استفاده به عنوان ارز ساخته نشده بلکه پلتفورمی برای تراکنش های کسب و کار ها و توسعه دهندگان می باشند.

یکی دیگر از چالش های پیش روی نم افزایش تعداد توسعه دهندگانی است که دانش کافی را برای اتصال نم به شبکه کمپانی های موجود داشته باشند. خوشبختانه API نم برای اتصال آن به شبکه های مادر بسیار منعطف و ساده است. این شرکت همچنان تلاش زیادی برای آموزش موج جدیدی از توسعه دهندگان کرده است تا بتوانند سیستمشان را ساپورت کنند.

نم اولین مرکز بلاکچین را در شهر کوالالامپور مالزی افتتاح کرده است که این مرکز قصد دارد به عنوان یک فضا برای آموزش، همکاری و پرورش استفاده شود. این پروه به وضوح بسیار به بحث ارتقای محصول خود اهمیت داده و همچنین به کلیت جامعه بلاکچین نیز وفادار است.

کلام آخر

با نگاهی به کاربردهای مختلف تجاری نم به وضوح می توان دریافت که این شبکه پتاسیل بالایی برای خدمات مشتریمدار دارد.

علاوه بر مزیت های کنونی نم، این گروه برنامه دارد تا نرم افزار Catapult را نیز به بازار ارائه دهد که میتواند ویژگی های تازه تری به نرم افزار کنونی آنها یعنی Mijin اضافه کند. توسعه دهندگان این شرکت هم به صورت فعال در حال کار بر روی هر چه بهتر کردن محصولشان هستند.

نم از یک تیم عالی از توسعه دهندگان ، جامعه ی حمایتگری قوی، مشوق های خوب و برنامه ی تجاری محکمی برخوردار است.

نام ارز	نم
نام انگلیسی	NEM
نماد	XEM
تاریخ راه اندازی	Apr 2015
آیکن
آدرس سایت	http://nem.io
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	نامحدود
الگوریتم
کیف پول ها	Coinpayment
صرافی ها

یک پلتفرم رمزگذاری شده‌ی همتا به همتا و بر اساس جاوا و جاوا اسکریپت نوشته شده است

 مخفف New Economy Movement است

دش چیست ؟

دش (پیشتر با نامهای darkcoin و xcoin هم شناخته میشد) یک کریپتوکارنسی منبع باز همپا به همپاست (peer to peer ) که بر مبنای نرم افزار بیتکوین ساخته شده و هدفش پرسرعت بودن، کاربرپسندی و مقیاس پذیریست.
به بیان ساده تر، دش یک ارز دیجیتال بوده که در تلاش است تا ایرادهای بیتکوین را بهبود بخشد. دش در حقیقت نوعی پول را ارائه کرده که قابل حمل بوده و علی رغم سرعت بالا هزینه های نقل و انتقال آن بسیار ناچیز می باشد.
کلمه "Dash" خود ترکیبی از دو کلمه ی "digital " و "cash " ساخته شده است. این به آن معنی است که Dash در حقیقت به عنوان یک نسخه قابل استفاده Bitcoin از ارز توسعه داده شده است. در حال حاضر Dash با سرمایه ای تقریبا معادل 6 میلیارد دلار در میان 15 کریپتوکارنسی برتر دنیا قرار دارد. عرضه این سکه در سال 2017 با قیمتی حدود 11 دلار برای هر سکه شروع شد و در پایان سال جاری قیمت آن نزدیک به 800 دلار رسیده است.
با تمرکز بر سهولت استفاده، دردسترس بودن، و پیشرفت های تکنولوژیکی، دش پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بازیگران مهم فضای کریپتوکارنسی ها در بلند مدت را دارد. برای یادگیری همه چیز در مورد Dash، به ادامه ی این مطلب توجه کنید.

دش چه کاری انجام میدهد؟

در مقایسه با دیگر برادران بلاکچینی اش، کاربرد Dash بسیار ساده است. به گفته ی خود شرکت ، "Dash را می توان برای انجام سریع و خصوصی پرداختهای اینترنتی و یا فروشگاهی با استفاده از یک پلتفرم ایمن و منبع باز که توسط هزاران نفر از کاربران در سراسر جهان میزبانی می شود، به کار برد".
در حقیقت دش آمده است تا یک paypal غیرمتمرکز باشد و به این سوال که "اگر من بخواهم برای یک فنجان قهوه با کریپتوکارنسی پرداخت انجام دهم چکار باید بکنم؟" پاسخی داده باشد.
البته در پس پرده، دش کارهای بسیار بیشتری از آنچه گفته شد انجام میدهد. برای برخی از اطلاعات تکنیکی درباره ی این ارز به ادامه ی مطلب می پردازیم.

چه چیز دش را متمایز می کند؟

برای درک ارزش آنچه دش میخواهد ارائه کند شما باید ابتدا این ارز را از بیتکوین تمیز داده و همچنین ضعف هایی که دش قصد دارد برطرف کند را نیز بشناسید.
ساده کردن کارها برای کاربران معمولی یکی از تم های اولیه ی دش می باشد. نمونه ای از این رویکرد را میتوان در جایگزینی دید که این شرکت برای ادرس های BTC ارائه کرده است. اکثر افراد تنها با دیدن این ادرس ها از ادامه کار منصرف می شدند.
یک کاربر دش هرگز با چنین ادرسهای پیچیده ای مواجه نخواهد شد و هیچگونه دانش عجیب و غریب کریپتوکارنسی نیاز ندارد. هر کاربر به سادگی فقط یک نام کاربری خواهد داشت.
اجازه دهید نگاهی گذرا به سایر ویژگی ها و پیشرفت های این ارز داشته باشیم:
درست مانند BTC ، دش از پروتوکل توافق گواه اثبات کار (POW ) برای ایمن سازی شبکه استفاده می کند. اما با این تفاوت که دش یک جزء اضافی دیگر هم در سیستم توافق خود دارد: مسترنود (masternods ) یا ابرگره ها.
ابرگره ها کارهای سنگین و سخت را در شبکه بر عهده گرفته و ویژگی های هیجان انگیز زیادی را به ارمغان می آورند که در بسیاری از بلاکچین های دیگر نمیتوان دید. آنها نقش لاستیک دوم را دارند و کارهای خاصی نظیر ارسال خصوصی و ارسال آنی و همچنین عملکردهای مدیریتی را برعهده دارند.
کاربرانی که میخواهند ابرگره باشند برای شروع باید 1000 دش بپردازند و در مقابل برای هر بلوک دشی که استخراج می شود 45 درصد پاداش می گیرند. با توجه به این ساختار، شاید درست تر باشد که دش را یک مدل هیبرید بدانیم که هم از مدل گواه کار و هم گواه سهم بهره می برد.
به عنوان یک پروژه کاملا منبع باز بیت کوین مدل سرمایه گذاری توسعه ای ندارد، که همین امر توسعه ی این شبکه را به داوطلبان و یا استخراج کننده های قدرتمند می سپارد. به لطف اولین بودن، این مسئله برای Bitcoin مشکلی ایجاد نکرده است، اما Dash به این قناعت نکرده و گامی فراتر از این برداشته است.
در حالی که ابرگره ها پاداش دریافت می کنند تا کارشان را به درستی انجام دهند و بلاکچین را مدیریت کنند (هر ابرگره یک حق رای دارد)، شبکه دش نیز به صورت خود-درآمدزا عمل می کند، یعنی یک درصد کوچکی از هر بلاک برای توسعه ی بلاکچین و بودجه های تبلیغات تخصیص می یابد. این مقدار در حال حاضر 10 درصد می باشد و این بدین معنی است که توسعه دهندگان و مبلغان به صورت مستقیم حقوق دریافت می کنند که خود باعث رشد روزافزون شبکه می شود.
یک مشخصه ی دیگری که دش را از بقیه مجزا می کند مساله ی سرعت است، بیتکوین سرعت پردازش بسیار پایینی دارد و همین مساله استفاده از ان را برای افراد عادی و برای کارهای روزمره مشکل می کند. دش این مساله را با ویژگی instasend برطرف کرده است. اینستاسند یک فرآیندی است که از قابلیت InstandX ابرگره ها برای ارسال و تایید تراکنش ها در چند ثانیه استفاده می کند. ورودی ها برای برخی تراکنش های ویژه قابل قفل گذاری بوده و تنها با توافق ابرگره ها قابل تایید می باشند. به عبارت دیگر دش فرآیندهای بیتکوین را برداشته و به شکل بسیار ساده تری پیاده کرده است.
هنگامی که بیتکوین به بازار آمد هیچگونه تمهیدی برای حفاظت از حریم شخصی کاربران آن دیده نشده بود. اکثر افراد با تصور اینکه همه ی تراکنش ها در این شبکه به صورت کاملا ناشناس و بدون هیج ردی انجام میشود از آن میگریختند. اما امروزه دیگر شرکت های استخراج داده در تشخیص منبع تراکنش ها بسیار پیشرفت کرده اند.
دش هم در این مورد راه حل خاص خود را ارائه کرده است که ویژگی Privatesend یا ارسال خصوصی نامیده می شود.ارسال خصوصی به کاربران اجازه میدهد تا تراکنش های خود را به صورت خصوصی انجام دهند به اینصورت که دش این تراکنش را در میان انبوه دیگر تراکنش ها مخلوط کرده و پردازش می کند. در این حالت دیگر تشخیص منبع یک تراکنش خاص مشکل می شود. این قابلیت از یک سرویس اختلاط سکه که بر روی پلتفورم CoinJoin قرار دارد استفاده می کند.

تاریخچه دش

برای مدتها جستجو برای یک واحد پول دیجیتال که واقعا همپا به همپا عمل کند قربانی پیشرفت های کند و بحث وجدل های فراوان شده بود. در این بحبوحه بود که در ژانویه 2014 دش پا به عرصه ی وجود گذاشت.
اگر ریشه کدهای دش را پیگیری کنیم خواهیم دید که این بلاکچین فورکی از Litecoin v0.8.6.2 (که خودش هم فورکی از بیتکوین بود) می باشد. از این رو می توان گفت که دش بسیاری از ویژگی های اساسی و یا به عبارتی دی ان ای بیتکوین را در خود دارد.
در مارس 2015 ، Darkcoin به Dash تغییر نام داد. بعد از این تغییر نام حدود 1.9 میلیون سکه دش استخراج شد (که حدود یک چهارم کل ذخیره ی این بلاکچین بود). بعد از این ارائه و استخراج ناگهانی، آقای Duffield که توسعه دهنده ی دش بود، این قضیه را یک خطای ناشی از کدنویسی Instamine اعلام کرد و پیشنهاد راه اندازی مجدد را کرد اما این پیشنهاد وی توسط جامعه کاربران رد شد. (بسیاری او را برای چنین کاری مورد انتقاد قرار دادند چرا که معتقد بودند برای سودجویی این کار را کرده و خطایی در کار نبوده) 
دافیلد همچنین برای گسترش دامنه نفوذ بلاکچین دش، پیشنهاد ارائه ی سکه های بیشتری به صورت "airdrop " را داد ( در این نوع ارائه به کاربران یا سرمایه گذاران و شرکت های خاصی به صورت رایگان وبه عنوان مشوق سکه می دهند) اما جامعه کاربران این پیشنهاد را نیز رد کرد. ارائه ی اولیه سکه بالاخره به همان مقداری که بود ماند و بسیاری از سکه های خریداری شده بعدها با قیمت های بسیار پایین فروخته یا با ارزهای دیگر تعویض شدند.

تیم دش

تیم مرکزی دش شامل 50 کارمند می باشد که در حال حاضر مشغول کار بر روی بهبود پروتوکل و اضافه نمودن ویژگی های جدید هستند.
دش در حال حاضر توسط مدیر عامل آن یعنی رایان تیلور Ryan Taylor به همراه مدیر ارشد تکنولوژی شرکت اندرو فریر Andrew Freer و توسعه دهنده ی اولیه آن یعنی ایوان دافیلد ( که اکنون نقش مشاور استراتژیک را دارد) هدایت می شود.
تیم دش به نسبت بزرگ بوده و همچنان در حال رشد است. دش همچنین چندین سفیر برای کشور های مختلف در اختیار گرفته که این خود برای آنها خبر خوبی است چرا که نشان دهنده ی تلاش آنها برای کار در مقیاس های بزرگتر می باشد. 
تعدادی از اعضای گروه دش در ایالت های فینیکس و آریزونا بوده و بقیه در جاهای مختلف دنیا مشغول فعالیتند.

کلام آخر

بیتکوین احتمالا هرگز به عنوان یک ارز برای انجام کارهای روزمره استفاده نخواهد شد مگر اینکه پروتکل هسته ای آن به شکل گسترده ای تغییر کند و همین خلاء باعث شد که دش و چند شرکت دیگر پا به میدان بگذارند.
با توجه به آنجه گفته شد به نظر می رسد که دش بر اصول منطقی پایه گذاری شده و رشد بسیار زیادی در ارزش سکه اش را تجربه کرده است.
از سوی دیگر هنوز سوالات زیادی در رابطه با این ارز وجود دارد. مثلا خودتان باید قضاوت کنید که ارائه ی اولیه این سکه چگونه مدیریت شد (بحث های بعد از آن هم بماند)، البته خوب بسیاری از افراد به بلند مدت توجه می کنند تا کوتاه مدت از این رو شاید یک ارائه ی اولیه مشکل دار شاید چیزی نباشد که همه کسی را نگران کند.
چیزی که نباید فراموش کرد این است که دش تنها سه سال سن دارد و هنوز زمان زیادی لازم است تا ببینیم آیا این گروه قادر به جذب توسعه دهنده های بزرگ برای ایجاد و گسترش زیرساخت های بلاکچین خواهد شد یا خیر.
در دنیای امروز با رشد و بالغ تر شدن فضای کریپتو هر ارز فضا و زمان زیادی برای یافتن و شکل دهی کاربران و بازار خود خواهد داشت. شاید مهمتر این باشد که در ابتدای راه شرکت ها بر اصول بنیادی متمرکز شوند و نه بر یک برد یک شبه. از این نظر شاید بتوان گفت دش موقعیت درخشانی برای حضور و رشد در آینده دارد.

نام ارز	دش
نام انگلیسی	Dash
نماد	Dash
تاریخ راه اندازی	Feb 2014
آیکن
آدرس سایت	https://www.dash.org
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	18,900,000
الگوریتم رمز نگاری	x11
کیف پول ها
صرافی ها

 دش مبادلات امن و ناشناس را برای همه‌ی کسانی که با درگاه های خرید سرو کار دارند آسان و در دسترس قرار می دهد.

مقدمه ای درباره ی ارز EOS

اجازه بدهید حدس بزنم ... لابد شما هم اخبار اخیر درباره ی EOS را شنیده اید و حالا می خواهید اطلاعات بیشتری کسب کنید؟ یا شاید هم قبلا نگاهی به مطالب و آموزشهای دیگر در این زمینه انداخته اید اما همچنان به درک درستی از آن نرسیده اید ؟
خوب، نگران نباشید، امروز من در اینجا به توضیح همه ی آنچه که شما ممکن است نیاز باشد درباره ی ای او اس بدانید، خواهم پرداخت. بنابراین، این راهنما نه تنها برای عاشقان رمزنگاری پیشرفته، بلکه برای مبتدیان نیز مفید خواهد بود!
این راهنما همه چیز را از چگونگی شروع پروژه تا نحوه کارکرد آن پوشش می دهد، حتی ممکن است بعض جاها از نمونه های دنیای واقعی هم استفاده کنم (اگر خوش شانس باشید!). پس از خواندن این راهنمای " EOS چیست"، شما باید یک متخصص تمام عیار در این زمینه باشید!
خوب پس بگذارید بدون اتلاف بیشتر وقت برویم به سراغ پاسخ دادن به این سوال اساسی که "ای او اس چیست؟"

داستان ارائه "ای او اس"

ای او اس یکی از جدیدترین پروژه های بلاکچین است که وارد بازار کریپتوکارنسی ها شده است. هدف اصلی آن ساخت شبکه ای است که قادر باشد میلیون ها تراکنش را در کسری از ثانیه انجام دهد. ارائه اولیه سکه "ای او اس" بنا به چند دلیل بسیار مورد توجه بوده است.
نکته : "ارائه اولیه سکه یا ICO " روشی است که طی آن شرکت های جدید در عرصه کریتوکارنسی ها برای خود سرمایه جذب میکنند. البته به جای سرمایه به شکل پول فیزیکی این شرکت ها عموما سرمایه های خود را به صورت ارزهای دیجیتال مثل بیتکوین و یا اتریوم جذب میکنند.
برگردیم به دلایل جذابیت ICO ای سی او :
اول اینکه ارائه ی اولیه ای سی او در 26 جولای 2017 شروع شد و تا اول جون 2018 یعنی درست 365 روز ادامه داشت. جالب است بدانید این بازه زمانی طولانی ترین زمان ارائه اولیه ی یک ارز دیجیتال تا کنون بوده است. تیم ای او اس این کار را برای این انجام داد تا به همگان فرصت بدهد تا در پروسه دخیل شده و مقداری ارز ای او اس بخرند.
ثانیا ، در اولین ارائه ICO بیش از یک میلیار دلار فروخت که همین امر آن را به یکی از موفق ترین ارز های دیجیتال روز دنیا تبدیل کرده است. ای او اس در این مدت بیش از 700 میلیون نسخه ارائه داد که حدود 70 درصد کل ذخیره ی خود بود.
ای او اس برخی از با تجربه ترین افراد فعال در زمینه ارز دیجیتال از جمله دنیل لاریمر که از موسسان Bitshare و Steem نیز هست، را در اختیار دارد. پروژه های کریپتوکارنسی لاریمر امروزه میلیاردها دلار ارزش دارند.
شرکتی که مسئولین نرم افزار ای او اس را برعهده دارد Block. One نام دارد. این شرکت در پروژه های متعدد دیگری نیز در این زمینه فعال است .
خوب حال که مختصری از چگونگی به صحنه آمدن ای او اس را فهمیدیم، اجازه دهید که به سراغ بخش بعدی این راهنما برویم.

EOS چیست ؟

قبل از اینکه به توضیح ای او اس بپردازیم ،لازم به ذکر است که EOS همچنان در حال تکمیل محصول خود بوده و هنوز کار ساخت آن به اتمام نرسیده است. در این مرحله، همه چیز فقط نظری است. بنابراین، امیدواریم که آنها بتوانند به حرف خود عمل کرده و آنچه را که می گویند انجام دهند.
هدف EOS ساخت یک بلاکچین غیر متمرکز است که بتواند تراکنش های سریع و رایگان را پردازش کند. این امر همچنین اجازه ساخت قراردادهای هوشمند را نیز میدهد که به توسعه دهندگان اجازه ارائه dApps های خود را خواهد داد. نه تنها این، بلکه EOS می خواهد پلتفرمی را بسازد که مانند یک سیستم عامل عمل کند که این امر استفاده از آن را بسیار راحت خواهد کرد.
Dapp ها، یا برنامه های غیرمتمرکز آینده ی اینترنت هستند و همین حالا هم هزاران نسخه از چنین برنامه هایی بر روی اینترنت موجود می باشد.
نمونه ای از برنامه هایی که در اینده میتواند از شبکه ی ای او اس استفاده کند، می تواند برای مثال یک ورژن غیرمتمرکز فیس بوک باشد که در آن هیچ شخص خاصی شبکه را کنترل نمی کند و هیچکس قادر نخواهد بود که به اطلاعات شخصی شما دسترسی داشته باشد.
نکته: وقتی شبکه یا برنامه ای غیرمتمرکز باشد این بدان معنی است که توسط یک شخص بخصوص کنترل و هدایت نمی شود.
یک دیگر از اهداف ای او اس این است که قادر شود میلیون ها تراکنش را در ثانیه انجام دهد. این امر میتواند مشکل بسیار بزرگی را حل کند چراکه با اینکه شبکه های بلاکچین موجود قادر به تشخیص قراردادهای هوشمند هستند اما هیچکدام از آنها قابلیت پردازش آنها را با سرعت مناسب ندارد. برای مثال ، حتی از طریق Ethereum که معروف ترین بلاکچین قراردادهای هوشمند است، تنها 15 تراکنش در ثانیه را میتوان انجام داد.
خوب شاید بپرسید چرا مساله تعداد تراکنش انقدر مهم است، برای پاسخ به این سوال با هم به مرور چند مثال خواهیم پرداخت:
در فیس بوک در هر ثانیه 52000 لایک رد و بدل می شود که هر لایک خودش یک تراکنش یا به عبارتی یک پردازش است که شما اصلا متوجه رخ دادن ان نیز نمی شوید.
حال مسایل مربوط به به امور مالی و بیزینس را در نظر بگیرید که در آنها، چیزی بیش از 100هزار تراکنش در ثانیه انجام خواهد شد.
با این مثال ها به وضوح نیاز به میلیون ها تراکنش در ثانیه برای شما روشن شد و اینکه چرا ای او اس میتواند گزینه ی مناسبی برای اینگونه صنایع باشد.
راهکار دیگری که ای او اس قصد ارائه آن را دارد، مسایل مربوط به کارآمدی و کاربردی بودن است. برای مثال، هر دو شرکت Steem و Bitshare میتوانند بیش از 100 هزار تراکنش در ثانیه انجام دهند و همینطور از تکنولوژی قرارداد هوشمند نیز بهره مند خواهند بود . اما در این سایت ها برای توسعه دهندگان ارائه خدماتی مانند قابلیت های بازگردانی اکانت و یا عملیت های زمانبندی شده بسیار دشوار خواهد بود.

EOS چگونه کار خواهد کرد ؟

مثل بسیاری از بلاکچین های قرارداد هوشمند، از ای او اس عموما به عنوان قاتل Ethereum نام برده می شود! این بدان معنی است که ای او اس نه تنها به راحتی قادر به انجام تمام کارهایی است که اتریوم انجام میداده ، بلکه آنها را با کیفیتی بهتر نیز انجام خواهد داد. به نظرم بر مبنای این موضوع، مقایسه ی این دو خالی از لطف نباشد.
اولا، همانطور که قبلا گفتیم، هر دوی اتریوم و ای او اس قادر به میزبانی برنامه های غیرمتمرکز هستند، تفاوت کلیدی این دو البته در مقدار اطلاعاتی است که این دو میتوانند در یک زمان خاص پردازش کنند. این مساله "مقیاس پذیری" گفته می شود که یکی از مهمترین مسایلی است که هنگام بررسی بلاکچین ها مورد توجه قرار میگیرد.
همانطور که قبلا هم اشاره کردم، اتریوم تنها قادر به پردازش 15 تراکنش در ثانیه است، که البته برای یک بلاکچین که میخواهد در مقیاس جهانی فعالیت کند، بسیار عدد کمی محسوب می شود. اما، اگرچه ای او اس هنوز ساخته نشده است اما این شرکت امیدوار است تا بتواند این عدد را به بیش ار یک میلیون افزایش دهد.
اما چطور ؟
خوب بگذارید به اتریوم برگردیم، دلیل اینکه این شبکه قادر به پردازش تعداد زیادی تراکنش نیست، چگونگی مدیریت دیتا در این شبکه است که در آن هر بلاک تنها قادر به ذخیره سازی مقدار مشخصی اطلاعات است. برای درک بهتر این مسئله، فک کنید یک کانتینر خالی را در نظر بگیرید تنها ظرفیت 1000 جعبه را دارد و به خاطر اندازه اش نمی شود بیش از این مقدار در آن جا کرد.
در مورد تراکنش ها هم همینطور است، در این شبکه نه تنها هر بلاک فقط ظرفیت 15 تراکنش را دارد برای انجام همین 15 تا هم کلی زمان صرف می شود.
این متد مدیریت دیتا ، از تکنولوژی "گواه اثبات کار" استفاده میکند که نه تنها یک تکنولوژی بسیار کند است بلکه برای محیط نیز مضر می باشد!!
تیم اتریوم همواره در حال تلاش برای یافتن راه هایی برای رفع این مشکل است. برای مثال راهکارهایی مثل sharding یا تراکنش های خارج زنجیره را پیشنهاد کرده اما همچنان یک راه کار عملی ارائه نشده است.
همانطور که اشاره کردم، به جای استفاده از "گواه اثبات کار" مثل اتریوم، ای او اس از یک مدل توافق جدید به نام گواه اثبات سهم تفویض شده (DpoS ) استفاده خواهد کرد. این راهکار میتواند مشکلات کنونی که اتریوم با آن دست به گریبان است را از میان بردارد.
توضیح مفهوم Dpos برای کسانی که دانش کافی در زمینه تکنولوژی بلاکچین نداشته باشند اندکی دشوار است. اما خوب در اینجا من تلاش کرده ام که این مفهوم را به ساده ترین شکل توضیح دهم :
فرض کنید برای تایید یک تراکنش بر روی بلاکچین حداقل 200 نفر لازم باشد، به این افراد (سرورها) "شاهد" گفته می شود. وقتی یک شبکه غیرمتمرکز باشد، سرمایه گزاران ای او اس ( و نه یک شخص خاص) حق دارند که این شاهدان را خودشان با رای گیری انتخاب کنند. اما خوب مقدار اثر گذاری یک رای به تعداد سکه هایی که یک سرمایه گذار میخرد، که به آن "سهم" گفته می شود بستگی دارد. هر چه مقدار سهم سکه ای شما بیشتر باشد، قدرت رای شما هم بیشتر است.
در حقیقت وظیفه ی 200 شاهد مذکور حفظ و کنترل ایمنی شبکه است که البته برای کارشان حقوق هم دریافت می کنند. جالب است بدانید که تعداد زیادی هم شاهد ذخیره وجود دارند که در صورت بروز مشکل برای یک شاهد جای او را گرفته و در قبال آن پولی هم دریافت میکنند.
در صورتی که یک شاهد وظیفه ی محوله را به درستی انجام ندهد و یا به عبارتی امنیت شبکه را آنطور که باید حفظ نکند، سرمایه گزاران میتوانند به اخراج آنها از شبکه رای دهند. که این مسئله شانس را به شاهد های ذخیره خواهد داد.
این مساله باعث شکل گیری یک سیستم کارآمد می شود که اماکن انجام تراکنش های ارزان قیمت، سریع و ایمن را میسر می کند. در حقیقت، در این سیستم هر تراکنش تنها طی سه ثانیه پردازش می شود.
در اتریوم اما تمام کامپیوتر های موجود ( یا به عبارتی تمام گره ها) در شبکه باید پیش از انجام یک تراکنش با آن موافقت کنند. برای همین هم است که تراکنش ها در این شبکه در مدت زمان بیشتری انجام می شوند.
نکته: یک گره (یا کامپیوتر) بخشی از شبکه بلاکچین است که به عملکرد آن کمک می کند. هر شخصی با داشتن یک کامپیوتر متصل به اینترنت می تواند تبدیل به یک گره در شبکه بلاکچین شود.
یک نکته جالب و مهم در رابطه با شبکه بلاکچین ای او اس این است که این شبکه قابلیت فریز کردن تراکنش ها را هم دارد. حال شاید سوال پیش بیاید که چرا این قابلیت حایز اهمیت است.
تا بحال راجع به هک بزرگ DOA چیزی شنیده اید؟ در این هک یک نفر به سادگی 50 میلیون دلار سکه ی اتریوم را در سال 2016 به سرقت برد. این بدان معنی است که شبکه بلاکچین اتریوم می بایست فورک شده باشد. اگر بلاکچین اتریوم در آن زمان تکنولوژی dpos را داشت میتوانست از این سرقت جلوگیری کند.
نکته: فورک به حالتی گفته می شود که در ایجاد یک بلاکچین جدید از کدهای دستوری یک بلاکچین قدیمیتر با اندکی تغییر استفاده می شود.
خوب، حال که میدانید این تکنولوژی چطور کار میکند، در بخش بعدی این آموزش به توضیح اینکه ارزهای ای او اس برای چه منظورهایی مورد استفاده قرار خواهند گرفت ، می پردازیم.

کاربری های ارز EOS

مثل بلاکچین های دیگر، ای او اس هم ارز مخصوص خود را دارد که همان EOS نام گذاری شده. البته این ارز استفاده های متفاوت تری هم دارد که در ادامه به بیان انها خواهیم پرداخت.
وقتی شما از بلاکچین اتریوم استفاده می کنید، باید بابت تراکنش هایی که انجام میدهید هزینه هایی را پرداخت کنید. به این امر GAS گفته می شود و هرچه شبکه بیشتر و بیشتر مورد استفاده قرار گیرد هزینه های استفاده از ان نیز به نسبت گرانتر می شود.
این مساله شبکه اتریوم را برای استفاده در مقیاس های بزرگ جهانی غیر قابل استفاده میکند چرا که برای تراکنش های کوچک به صرفه نخواهد بود. همان مثال لایک های فیس بوک را به خاطر دارید؟ حالا فرض کنید یک نسخه غیرمتمرکز فیس بوک بخواهد روی اتریوم فعالیت کند شما باید بابت هر لایک هم پول پرداخت کنید!!
دلیل این مساله ساختار اتریوم است. وقتی افراد نیازمند استفاده از این شبکه می شوند در حقیقت آنها ماشین مجازی اتریوم را اجاره می کنند که نیازمند پرداخت هزینه است. مدل ای او اس اما کاملا متفاوت است. به جای "اجاره" قدرت پردازش، صاحبان سکه های EOS در شبکه هم سهم دارند.
برای مثال، اگر شما یک سهم یک درصدی از سکه های EOS داشته باشید، شما لزوما یک درصد هم از کل شبکه ای او اس سهم دارید. این بدان معنی است که شما مالک یک درصد از کل قدرت پردازش این شبکه برای تراکنش های مختلف هستید. همین امر تراکنش های این شبکه را در حقیقت رایگان می کند.
سکه های EOS دقیقا مثل تمام ارز های دیجیتال دیگر عمل می کنند ( یعنی شما می توانید از کیف های پول ارز بفرستید یا در آن پولتان را نگهداری یا دریافت کیند). این مساله EOS را یک ابزار عالی برای سیستم های پرداخت می کند چرا که با استفاده از آن شما میتوانید به هر نقطه از دنیا به طور رایگان و در عرض تنها چند ثانیه پول انتقال دهید .
خوب ، حالا که راجع به کاربردهای این ارز هم چیزهایی یاد گرفتیم، نوبت به بخش بعدی این آموزش یعنی توضیح سوء استفاده های احتمالی از EOS میرسد.

راه های سوء استفاده از EOS

یکی از بارزترین شاخصه های ارزهای رمزنگاری شده این است که به افراد اجازه میدهد که به صورت ناشناس پول جابجا کنند. درست مثال استفاده از پول نقد به جای کارت اعتباری است. کسی از شما هنگام خرید با پول نقد کارت شناسایی نمی خواهد، نه؟
اما، این بدین معنا نیز هست که بعضی افراد میتوانند از ارزهای دیجیتال برای انجام کارهای خلاف خود استفاده کنند مثلا برای خرید و فروش مواد ، اسلح و .... یک بار از بیتکوین برای پرداخت حق الزحمه یک عملیات ترور استفاده شده است.
EOS هم از این قائله مستثنی نخواهد بود. نکته ی دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد عام بودن شبکه های بلاکچین است. به این معنی که هر کسی با داشتن یک کانکشن اینترنت میتواند تمام تراکنش هایی که روی شبکه ی بلاکچین صورت می گیرد را مشاهده کند. همچنین امکان مشاهده موجودی تمام کیف پول های روی شبکه نیز برای همه وجود دارد.
اما، به گفته ی بنیانگزار EOS ، اگر چه امکان پنهان کردن ادرس گیرنده یا فرستنده تراکنش ها در این شبکه وجود ندارد اما میتوان موجودی کل کیف های پول را مخفی نگه داشت.
این قابلیت میتواند برای اشخاصی که می خواهند از پرداخت مالیات فرار کنند جذاب باشد، چرا که افراد می توانند موجودی حساب های خود را مخفی نگه دارند. البته حسن این قابلیت در این است که برای کسانی که مقادیر بالایی پول در حساب خود دارند امنیت بیشتری به ارمغان خواهد اورد.
نکته ی مهمی که باید به خاطر سپرد این است که تمام تکنولوژی های دنیای امروز قابلیت سوء استفاده را دارند اما تنها تعداد محدودی از ان سوء استفاده می کنند.

نام ارز	ای او اس (ایوس)
نام انگلیسی	EOS
نماد	EOS
تاریخ راه اندازی	Jol 2017
آیکن
آدرس سایت	https://eos.io
قابلیت استخراج
نوع ارز	Coin
تعداد کل	1,006,245,120
الگوریتم رمز نگاری
کیف پول ها	-
صرافی ها

 مقیاس پذیری بسیار زیاد و هزینه تراکنش پایین