"درباره ی بیت کوین و اتریوم به تفاوت ماشین حساب جیبی و گوشی هوشمند فکر کنید! ماشین حساب جیبی فقط یک کار را انجام می دهد و آن یک کار را خوب انجام می دهد. اگر شما یک گوشی هوشمند داشته باشید پس شما یک ماشین حساب جیبی، پخش کننده ی موسیقی، مرورگر و خیلی چیزهای دیگر را هم در گوشی خودتان دارید." ویتالیک بوترین، خالق اتریوم.
در این مقاله قصد داریم شبکه ی بلاک چین اتریوم و ارز دیجیتال این شبکه یعنی اتر را با همدیگر بررسی کنیم.
و اما شبکه ی بلاک چین اتریوم دقیقا چیست و چه کاربردی دارد؟ همان طوری که اینترنت یک بستری را به وجود آورد که شما می توانستید وب سایت های خودتان را در این بستر قرار بدهید، شبکه ی بلاک چین اتریوم هم، یک بستر غیرمتمرکز را به وجود می آورد. در واقع شما می توانید برنامه های خودتان را در این بستر غیرمتمرکز پیاده بکنید و از ویژگی های زیادی بهره ببرید. در واقع هیچ گونه احتمال از کار افتادگی، سانسور، تقلب یا دخالت افراد شخص ثالث برای برنامه هایی که روی این شبکه ی بلاک چین اجرا می شوند، وجود ندارد.
اولین نسل وب یا Web 1، زمانی بود که شما می توانستید وارد یک سایت بشوید. یک سری متن و عکس و لینک بود که می توانستید از آن ها استفاده بکنید.
و اما نسل Web 2 آمد. در واقع می شود نسل Web 2 را یک انقلاب دانست. در حال حاضر اکثر وب سایت ها و برنامه ها دارند از این نسل Web استفاده می کنند. در این نسل ما شاهد این هستیم که برنامه ها و وب سایت ها به دیتا بیس ها Database، متصل می شوند و اطلاعات در دیتا بیس ها ذخیره می شوند. برای مثال فرض کنید شما وارد یک وب سایت می شوید و می خواهید ثبت نام کنید، اطلاعات خودتان را وارد می کنید و اطلاعات شما در دیتا بیس آن سایت یا آن برنامه ذخیره می شود و از طرفی هر وقت که مایل بودید می توانید با وارد کردن اطلاعاتتان و تطابق داشتن آن اطلاعات با اطلاعات روی دیتا بیس، شما وارد صفحه ی کاربری تان می شوید و همچنین نمونه ی اولیه ی دیگر Web 2 را ما در Youtube یوتیوب و یا ویکی پدیا Wikipedia شاهدش هستیم. شما خیلی راحت می توانید در یوتیوب ثبت نام بکنید وکانالChannel خودتان را داشته باشید و مطالب دلخواه تان را در آن صفحه منتشر بکنید و افراد زیادی می توانند آن مطالب را مشاهده بکنند.
و اما ما در نسل Web 3، شاهد استفاده از شبکه ی بلاک چین هستیم. در واقع در این نسل وب، ما می توانیم از شبکه های بلاک چینی مثل شبکه ی بلاک چین اتریوم استفاده بکنیم و وب سایت ها و برنامه های خودمان را به این شبکه ی بلاک چین متصل بکنیم و اتصال به شبکه ی بلاک چین اتریوم به ما کمک می کند که بتوانیم برنامه های غیرمتمرکز با امنیت بسیار بالا و عدم سانسورینگ و عدم فیلترینگ را تجربه بکنیم. درواقع وقتی که ما اطلاعاتی را وارد یک شبکه ی بلاک چین می کنیم، هیچ کسی نمی تواند آن اطلاعات را سانسور بکند یا آن اطلاعات را حذف بکند.
شبکه ی بلاک چین اتریوم به ما این امکان را می دهد که ما دارای سرورهای مشخصی نباشیم. در نسل Web 2 ما سرورهای مشخصی داشتیم که دولت ها می توانستد آن سرورها را با هزینه های پایینی فیلتر بکنند و یا می توانست مورد هک قرار بگیرد اما در نسل Web 3 با استفاده از شبکه های بلاک چینی مثل اتریوم، ما دارای سرورهای مشخصی نیستیم. تمام کسانی که اتریوم را استخراج می کنند و به نوعی می شود گفت ماینرها، تمام اطلاعات شبکه را ذخیره می کنند و به نوعی می شود گفت هر کدام از ماینرها را می توانیم ما یک سرور بدانیم. از طرفی ممکن است هزاران نفر در سراسر دنیا به کار استخراج اتریوم مشغول باشند. خب در واقع ما می توانیم بگوییم هزاران سرور در سراسر دنیا وجود دارند که هر وقت یک عدد از این سرورها فیلتر بشوند و یا مورد هک قرار بگیرد، اطلاعات از بقیه ی سرورها به دست ما می رسد. برای همین ما اینجا شاهد یک فضای غیرمتمرکز هستیم و می توانیم عدم فیلترینگ را تجربه بکنیم.
یک شبکه ی اجتماعی مثل اینستاگرام، کاملا متمرکز است و قدرت دست مدیران این شبکه ی اجتماعی است. مدیران اینستاگرام می توانند خیلی راحت مطالبی که دلخواه شان نیست را حذف بکنند و یا هر قانونی که دلخواه شان است را به اجرا در بیاورند و کاربران خود را موظف به پیروی از این قوانین بکنند. اما فرض بکنید اینستاگرام روی شبکه ی بلاک چین اتریوم سوار شود، این جا ما یک پلتفرم غیرمتمرکز داریم و برای هر قانونی که بخواهد روی این شبکه به اجرا در بیاید، نیاز است که کاربرها، آن قانون را تایید بکنند و اکثریت آرا به آن قانون رای بدهند. یعنی به نوعی یک رفراندوم برگزار می کنیم و در صورتی که آن رفراندوم رای بیاورد، آن قانون قابلیت اجرا پیدا می کند.
وب سایت رسمی اتریوم، این شبکه ی بلاک چین را یک پلتفرم جهانی و متن باز برای برنامه های غیرمتمرکز تعریف کرده است. در واقع اتریوم، کمکی که به ما می کند، این است که ما می توانیم تمام امور زندگی مان را به صورت غیرمتمرکز در بیاوریم.
بیت کوین به ما کمک کرد که ما بتوانیم یک پول غیرمتمرکز داشته باشیم اما اتریوم آمد پا را یک قدم فراتر گذاشت و امکان اجرای غیرمتمرکز کدهای کامپیوتری یا قراردادهای هوشمند را برای ما فراهم کرد تا بتوانیم بقیه ی فرآیندهای زندگی مان را هم به صورت غیرمتمرکز دربیاوریم. دقیقا وجه تمایز اصلی بیت کوین و اتریوم را می شود در بحث قراردادهای هوشمند یا Smart Contracts دانست و اما Smart Contracts قراردادهای دیجیتالی دقیقا چیست؟ موضوع را در قالب یک مثال برای تان بازگو خواهیم کرد.
سالانه گردش های مالی خیلی بالایی در سایت های شرط بندی اتفاق می افتد و کلاه برداری های خیلی گسترده ای هم در این زمینه ما شاهدش بوده ایم. اصولا کاری که سایت های شرط بندی می کنند این است که پول را از افرادی که اشتباه پیش بینی کرده اند می گیرند و به افرادی که درست پیش بینی کرده اند، آن پول را می دهند که در این جا اگر یک وب سایت شرط بندی بخواهد پول شما را بردارد به راحتی می تواند این کار را بکند. در واقع ما این جا داریم از یک واسطه استفاده می کنیم بین دو تا فرد. بین فردی که اشتباه پیش بینی کرده و فردی که درست پیش بینی کرده است و این واسطه همان سایت شرط بندی می شود.
اما فرض بکنید که این وب سایت یا برنامه روی شبکه ی بلاک چین اتریوم سوار بشود، در واقع ما می توانیم بین کاربران و اعضای این وب سایت، قراردادهای هوشمندی را تنظیم بکنیم که این قراردادهای هوشمند می توانند نقش واسطه را برای ما ایفا بکنند و اگر شما اشتباه پیش بینی کرده باشید، پول را از شما می گیرد و به شخصی که درست پیش بینی کرده، این پول را می دهد و حتی اگر وب سایت شرط بندی بخواهد این قرارداد را دست کاری بکند یا به نوعی پول شما را از شما بگیرد، عملا قادر به انجام این کار نخواهد بود. چون شبکه ی بلاک چین اتریوم دارای یک سرور متمرکز نیست و اصولا ما نمی توانیم این کدها و قراردادها را دست کاری بکنیم.
علاوه بر این ما می توانیم از قراردادهای هوشمند برای ایجاد صرافی های غیرمتمرکز کمک بگیریم. همین طور که مشاهده می کنید این یک صرافی غیرمتمرکز و یک پروتکل به نام uniswap است که شما خیلی راحت می توانید ارزهای دیجیتال دلخواه خودتان را به صورت غیرمتمرکز خرید بکنید و حتی اگر وب سایت و مدیران پروتکل uniswap بخواهند سرمایه ی شما را از شما بگیرند عملا قادر به انجام این کار نخواهند بود. در پروتکل uniswap هرکس که دوست داشته باشد می تواند نقدینگی ایجاد بکند و شما به عنوان خریدار می توانید از آن نقدینگی استفاده بکنید و ارز دیجیتال مدنظرتان را خریداری بکنید و بین فردی که نقدینگی ایجاد می کند و فرد خریدار، یک قرارداد هوشمند نوشته می شود که این قرارداد از دو طرف، ارزهای دیجیتال شان را می گیرد و به نوعی می شود گفت با همدیگر چینجشان می کند. در این پروتکل، زمانی که شما می خواهید یک ارز دیجیتال را خریداری بکنید، مقداری کارمزد می دهید که آن کارمزد به شخصی که نقدینگی در این صرافی ایجاد کرده است، داده می شود که این باعث انگیزه برای افراد می شود که در این صرافی نقدینگی ایجاد بکنند.
در آینده تمام اشیاء و کالاها می توانند کدهای دیجیتالی مخصوص به خودشان را داشته باشند. برای مثال یک خانه از سند آن خانه تا بیمه نامه های آن می توانند هر کدام کدهای دیجیتالی مخصوص به خودشان را داشته باشند. اینک فرض بکنید که شخصی می خواهد از شما خانه ای به مبلغ یک میلیارد تومن را خریداری بکند. آن شخص می تواند با شما یک قرارداد هوشمند ببندد و آن شخص به عنوان یک طرف قرارداد یک میلیارد تومن را در این قرارداد واریز می کند. شخص فروشنده از طرف مقابل، سند، مدارک و بیمه نامه های آن خانه را می تواند در طرف دیگر قرارداد قرار بدهد و زمانی که دو طرف و شرایط قرارداد تکمیل شود، خود آن قرارداد آمده، سند را و بیمه نامه ها را به شخص خریدار می دهد و از طرفی مبلغی که شخص خریدار واریز کرده بود را به همان فروشنده می دهد.
قراردادهای هوشمند به ما کمک می کنند که واسطه ها از بین بروند و از طرف دیگر قرار گرفتن این قراردادها در یک شبکه ی بلاک چینی مثل اتریوم باعث می شود که هیچ کس نتواند این قراردادها را دست کاری بکند و یا حذف بکند. در حال حاضر ما پروتکل های زیادی داریم که دارند از قراردادهای هوشمند استفاده می کنند.
باید این را بدانید که وقتی شما می خواهید یک بیت کوین را برای یک نفر ارسال بکنید، این تراکنش به همراه مجموعه ای دیگر از تراکنش ها که همزمان با شما انجام شده وارد یک بلاک می شود که این بلاک باید به شبکه ی بلاک چین بیت کوین متصل بشود. برای اتصال این بلاک به این شبکه ی بلاک چین لازم است که یک معادله ی پیچیده و یک الگوریتم خاص حل بشود که حل کردن این الگوریتم توسط ماینرها انجام می شود. در واقع ماینرها و دستگاه های استخراج کننده برای حل این معادله با همدیگر رقابت می کنند و هر ماینری که بتواند زودتر معادله را حل بکند، بیت کوین به عنوان پاداش دریافت می کند. در واقع به این سیستم که ماینرها با همدیگر رقابت می کنند و ماینرهایی که دستگاه های قوی تری دارند، می توانند سود بیشتری ببرند سیستم Proof of Work یا گواه اثبات کار گفته می شود.
شبکه ی بلاک چین اتریوم هم مثل شبکه ی بلاک چین بیت کوین از سیستم گواه اثبات کار یا Proof of Work بهره گرفته است و در این شبکه ی بلاک چین هم ماینرها با همدیگر رقابت می کنند. در این شبکه هر 10 تا 20 ثانیه یکبار، یک بلاک به شبکه متصل می شود و ما می توانیم سرعت بیشتری را به نسبت شبکه ی بلاک چین بیت کوین که هر 10 دقیقه یکبار، یک بلاک به شبکه متصل می شود را تجربه بکنیم.
شبکه ی بلاک چین اتریوم، یک ارز دیجیتال دارد به نام اتر. اتر به عنوان پاداش به ماینرها و استخراج کننده ها داده می شود و باعث می شود که ماینرها برای به دست آوردن اتر با همدیگر رقابت بکنند و امنیت شبکه را حفظ بکنند. هر ماینری که زودتر معادله را حل بکند، می تواند مبلغ 2 تا اتر را به عنوان پاداش دریافت بکند.
کاربرد دیگری که ارز دیجیتال اتر دارد این است که شما هر تراکنشی را که بخواهید بر روی شبکه ی بلاک چین اتریوم انجام بدهید، لازم است که مقداری اتر را به عنوان کارمزد پرداخت بکنید که می شود گفت آن کارمزد به ماینر و استخراج کننده داده می شود.
ارز دیجیتال اتریوم در جایگاه دوم بازار ارزهای دیجیتال قرار دارد. تولید اتر هیچ محدودیتی ندارد برخلاف بیت کوین. ما در بیت کوین فقط می توانستیم 20 میلیون واحد را تولید بکنیم ولی در شبکه ی بلاک چین اتریوم هیچ محدودیتی برای تولید اتر وجود ندارد.
در بازار ارزهای دیجیتال معمولا افراد به اتر همان اتریوم می گویند. ولی شما این نکته را بدانید که اتر ارز دیجیتال شبکه ی بلاک چین اتریوم است.
ما در سال 2020 شاهد رشد گسترده ی حوزه ی DeFi دیفای و مخصوصا اضافه شدن سرمایه ی بسیار بالایی از طرف حوزه ی دیفای به شبکه ی بلاک چین اتریوم بودیم و همچنین خبرهای خوبی برای شبکه ی بلاک چین اتریوم مثل عرضه ی اتریوم 2 را شاهدش هستیم که این یعنی شما می توانید اتریوم های خود را استیک بکنید.
این شبکه ی بلاک چین می تواند وارد زندگی تک تک ما انسان ها بشود و هر چقدر این شبکه گسترده تر بشود، ارز دیجیتال این شبکه یعنی اتر هم ارزش بیشتری پیدا می کند.
شبکه ی بلاک چین اتریوم مشکلاتی دارد مثل مقیاس پذیری و هزینه های تراکنش بالا. درست است که این شبکه ی بلاک چین، سرعت بالاتری نسبت به شبکه ی بلاک چین بیت کوین دارد ولی باید این نکته را هم در نظر داشته باشید که یک شبکه ی بلاک چین مثل بیت کوین قرار است کاربردی مثل طلا داشته باشد و افراد معمولا تراکنش بالایی در این شبکه انجام نمی دهند. بیشتر بیت کوین را می خرند و ذخیره می کنند. ولی اتریوم قرار است در زندگی تک تک ما انسان ها وارد بشود و قرار است میلیون ها تراکنش در این شبکه انجام بشود. برای همین متوجه می شویم که سرعت اتریوم هم سرعت بالایی نیست و باید برای این سرعت فکری بشود. از طرفی با افزایش تراکنش ها در این شبکه، هزینه های تراکنش به طور چشم گیری افزایش پیدا می کند و کارمزدها بالا می رود.
در سال 2017 و 2018، طرز تفکر بر این بود که به دنبال جایگزین برای اتریوم باشیم و افراد دنبال شبکه های بلاک چینی با سرعت بسیار بالاتر از شبکه ی اتریوم و همچنین کارمزدهای پایین بودند ولی هیچ شبکه ی بلاک چینی هنوز که هنوزه نتوانسته است به گسترگی شبکه ی بلاک چین اتریوم بشود و در حال حاظر، طرز تفکر بر این است که شبکه ی بلاک چین اتریوم را بهبود ببخشیم و ما می توانیم از راه کارهایی مثل لایه ی دوم برای بهبود شبکه ی بلاک چین اتریوم در کوتاه مدت و استفاده از پروتکلی مثل Polkadotدر میان مدت و در بلند مدت با عرضه ی اتریوم 2 و تکمیل شدنش می توانیم مقیاس پذیری بالا و هزینه های تراکنش پایین را در این شبکه ی بلاک چین تجربه بکنیم.
کمپانی هایی که مشاهده می کنید غول هایی بودند که به خاطر نپذیرفتن اینترنت به طور کامل نابود شدند. سرنوشتی که تمام شرکت هایی که بلاک چین را نپذیرند به آن دچار می شوند.
بلاک چین انقلاب قرن 21 است و در این انقلاب بیت کوین و اتریوم جایگاه خاص خودشان را دارند. بدون شک اگر اتریوم زودتر ازبیت کوین عرضه می شد، الان اتریوم بود که جایگاه اول را داشت.